انسان و حسرت های دنیا و آخرت (4)

پشیمانی و کاش های با حاصل و حسرت های بی حاصل

پشیمانی خوب است البته اگر فرد پشیمان شده در صدد جبران باشد
هر کسی به اندازه ضرری که کرده حسرت می خورد بی شک انسان در خلوت خودش بر جوانی از دست رفته اش و عمر تلف شده اش و حق و نا حق کردنش و ظلم هایی که بر خود و خانواده اش کرده حسرت می خورد
حسرت ها تنها مربوط به دنیا نیستند مگر نه اینکه یکی از نام های روز قیامت یوم الحسرة، به معنای روز اندوه و افسوس است؟( ای پیامبر آنها را انذار کن و از یک روزی بترسان که آن روز، روز حسرت است)
گرچه روز قیامت خوبان حسرت می خورند که چرا خوب تر نبودند و بدها به خاطر بدبختی هایشان حسرت می خورند اما به قول آیت الله جاودان با اشاره به فرمایش حضرت صدیقه طاهره (س) که می فرمایند شما عمل خالص به درگاه خدا بفرستید، او برای شما بهترین انتخاب را خواهد کرد کسی که خدا برایش انتخاب کند حسرت نمی خورد
روز قیامت کسانی مورد خسارت هستند که آیات خدا را تکذیب می کردند و حجاب و عفاف و حلال و حرام خدا را به تمسخر می گرفتند همین ها روز قیامت می گویند واحسرتا چرا ما در انجام امر خدا کوتاهی کردیم؟(ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و وعده‌های خدا را مسخره و استهزا نمودم)
وقتی جهنمیان آتش را می بینند می گویند که ای کاش ما می توانستیم برگردیم و تکذیب نمی کردیم ولی قرآن می فرماید: کلا و به قول استاد خفه شو که فایده ای ندارد!
وبه قول آیت الله میلانی حسرت مال کسانی است که دنیا را بر آخرت مقدم می دارند...
ادامه دارد

انسان و حسرت های دنیا و آخرت (3)

پشیمانی و کاش ها و حسرت های امروز...

هر کس می تواند امروز به فکرِ حسرت های فردایش باشد
فرق است بین پشیمانی و حسرت که پشیمانی شاید مایه رشد باشد و حسرت غیر از این است
کسی که نمی خواهد در قیامت گرفتار حسرت شود باید تا زنده است کاری کند به عبارتی علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد / بلا ندیده دعا را شروع باید کرد
گاهی برای چیزهایی حسرت می خوریم و مدام خودمان را سرزنش می کنیم که نه تنها مایه رشد نیستند که موجب افسردگی هم می شوند
خوش به حال کسانی که قادرند از لابلای پشیمانی ها به رشد و تکامل دست یابند و صعود کنند و بدا به حال کسانی که برای اندک ناکامی و نا مرادی دچار نا امیدی و افسردگی و مرگ تدریجی می شوند
در این بین،خوشتر آن هایی که تکیه گاهشان خداست این ها با توکل بر خداوند بهتر و راحت تر می توانند راه های دشوار و سخت را پشت سر بگذارند اینگونه آدم ها در همه حال می گویند تنها نیستیم و خدا هست به این شعر منسوب به حضرت مولانا توجه کنید:
ﺍﻣﺸﺐ ﻏﻢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﻭ ﭘﺮﯾﺮﻭﺯ ﻭ ﻓﻼﻥ ﺳﺎﻝ ﻭ ﻓﻼﻥ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻓﻼﻥ ﻣﺎﻝ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﻓﻨﺎ ﺭﻓﺖ
" ﻧﺨﻮﺭ "
ﺟﺎﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﺳﺖ .
ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﻫﻮﺷﯿﺪ؟
ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ﺑﭙﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺑﺮﻗﺼﯿﺪ ﻭ ﺑﺨﻨﺪﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺳﺮ ﻫﺮ ﮐﻮﭼﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ .
ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ .
ﻧﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻭ ﻧﻪ ﺩﻩ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻭ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ
" ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ "
ﺳﺮ ﺁﻥ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﯾﺘﯿﻢ ﺍﺳﺖ
" ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ "
ﭘﺸﺖ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﮔﻠﯽ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﮔﻔﺖ :
" ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ "
ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﻬﺎ ﺳﺮ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻓﺮﻭ ﺑﺮﺩ ﻭ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺖ :
" ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ "
ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺭﻓﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﻪ
ﮔﻮﺷﻪ ﺗﯿﺮﻩ ﺍﯾﻦ ﺗﺨﺘﻪ ﻧﻮﺷﺖ : ﺩﺭ ﺩﻝ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﻦ ﺩﺭﺩ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﯾﺎﺩ
" ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ "
ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮔﻔﺖ : ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺩ !
ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻢ ﭼﻪ ﺑﭙﻮﺷﻨﺪ؟
ﭼﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ !
ﭘﺪﺭ ﺍﺯ ﺷﺮﻡ ﺳﺮﺵ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﻮﺩ !
ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ !
" ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ...
ادامه دارد

انسان و حسرت های دنیا و آخرت (2)

کاش و کاش و ای کاش
نمی شود کسی را در دنیا و آخرت یافت که حسرت به دل نباشد و ای کاش نگوید...
آبشخور و سر چشمه ی غبطه خوردن ها ای کاش است که گفته اند حسادت مذموم و غبطه خوردن ممدوح است ای کاش های دنیا قابل جبران است و زندگی را از اول شروع کرد ولی ای کاش های آخرت قابل جبران نیستند
بی تردید روز قیامت وقتی قصرهای دیگران و نورِ پیشاپیش ان ها را مشاهده می کنیم اولین کلام ما حسرت خوردن و ای کاش گفتن است
در آن سرا وقتی خود را از نور قرآن محروم می بینیم می گوییم ای کاش کلام را با تدبر تلاوت می کردم و هنگام تلاوت به معنی و تأکیدهایش دقت ویژه داشتم و منظور تک تکِ آیات و نشانه هایش را به درستی درک کرده بودم
کاش به منظور و هدف سوره ی قلب قرآن(یس) توجه ویژه داشتم
کاش می دانستم فراوانی و کثرت عبادت و تلاوت ملاک نیست بلکه فهم و درک و معرفت هر کدام مهم است
کاش پیامبران و آیات الهی و دستورات دینی و حجاب و عفاف را به تمسخر نمی گرفتم
کاش می دانستم صلاة و زکات دو رکن انکار نا پذیر دین هستند که رابطه ی ما را با خدا و مردم استوار می سازند
کاش می فهمیدم نماز، سفر از ملک به ملکوت است و زکات به وجود آورنده ی حس همبستگی و یکدلی و ریشه کنی فقر است یعنی کسی که خدا را می خواهد بنده خدا را نیز باید دوست بدارد
کاش این روز سخت (قیامت) را باور داشتم
کاش به عذاب های وعده داده شده (عذاب مهین و عذاب الیم و عذاب عظیم و...) توجه داشتم
کاش در دنیا سخن گرانبهای لقمان به پسرش را سرسری نمی گرفتم(پسرم! اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی (کار نیک یا بد) باشد، و در دل سنگی یا در (گوشه‌ای از) آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامت برای حساب) می‌آورد؛ خداوند دقیق و آگاه است!)
کاش باور داشتم همه ی اعمال پنهان ما روزی آشکار می شوند و...
ادامه دارد

انسان و حسرت های دنیا و آخرت (1)

انسان ها مدام بار سنگینِ ای کاش ها و حسرت های نرسیدن را بر دوش می کشند
آدمی آرزوهایی دارد که خیلی از آن ها را با خودش به گور می برَد
ما مدام واژه ی ای کاش را تکرار می کنیم
وقتی کسی از ما می پرسد آیا از زندگی ات راضی هستی در جواب می گوییم راضی ام اما...
همیشه پشت این اما و اگرها هزاران حرف گفته و ناگفته هست و در پشتِ ای کاش ها اگرهایی خوابیده اند که معنای خاصی دارند
می گویند اگر با اهل قبور مصاحبه ای صورت می گرفت بی تردید آن ها نیز صدها ای کاش داشتند معنای کاش همان حسرت است به معنای افسوس و تأسف خوردن از کارهای کرده و نا کرده و پشیمانی از راه رفته و نرفته و از کوتاهی ها و مسخره کردن دین خدا و به سخره گرفتن پیامبران و مؤمنین و مؤمنات
کاش های انسان در روز موعود فراوان است
کاش غیبت نمی کردم
کاش تهمت نمی زدم
کاش فلانی را به دوستی نمی گرفتم
کاش با فلانی شریک و رفیق نمی شدم
کاش نماز و روزه را ضایع نمی کردم
کاش ریب و ریا نداشتم
کاش انفاق می کردم
کاش لقمه ام حلال و عملم صالح بود
کاش حق و حقوق خانواده را رعایت کرده بودم
کاش غافل نبودم و در غفلت نمی ماندم
کاش همسایه آزار نبودم
کاش سرمایه عمرم را هدر نمی دادم
کاش از فرصت ها استفاده کرده بودم
کاش بخل نمی ورزیدم
کاش مال و ثروتم را در راه حرام خرج نمی کردم
حضرت علی علیه السلام می فرماید:از اعظم حسرت‌ها در قیامت، حسرت کسی است که مالی نامشروع به دست آورده و آن را برای دیگری به ارث گذاشته است. شخص بعدی آن مال را در راه خدای متعال خرج می‌کند و فرد اولی به جهنم می‌رود و دومی به بهشت.

دور کردن دل ار غم و رنج و ملال

🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰

دلا هر گز مشو غمگین ز دوران
منال از رنج و درد روزگاران

که خالق، خلق کرد مخلوق در رنج
ره باریک هست از رنج تا گنج

گل و خار، گنج و مار و شادی و غم
همیشه بوده و هستند با هم

شنیدم پیر مردی گفت به بُرنا
دل بی غم نمی یابی به دنیا

ولیکن در بروی غم ببندید
مگریانید بخندانید بخندید

اگر باشی غمین و زار و خسته
شوی رنجور و زرد و دلشکسته

به فکر غم مباش تا غم نباید
دلت را شاد کن تا غم سر آید

مگیر هر گز به دامن زانوی غم
که غم با خویش آرد درد و ماتم

قلم را گو نویسد طنزِ شیرین
بخندان تک تک یاران دیرین

بگو اشعارِ شور و شادمانی
که حال و روز فردا را ندانی

لبی را تا توانی خوش بخندان
مگریان و مگریان و مگریان

که گر روزی دلی با کین شکستی
بِدان پیمان خود با دین شکستی

اگر خواهی دل و جانت شود شاد
دل همنوع خود کن از غم آزاد

دل خلق خدا کن شاد و مسرور
ز هر افسرده و غمگین بشو دور

که افسرده دل افسرده نماید
دل و جان تو پژمرده نماید

ببند درهای دل را بر روی غم
بکن مسدود راه رنج و ماتم

مکار هر گز به دنیا دانه تلخ
که نه دنیا تو راست نه حشر و برزخ

هر آنکه تخم بد بینی بکارد
دمار از روزگار خود بر آرد

بلرزانی به ظلم قلب کسی را
سر راهت گذارند ناکسی را

دل خلق خدا را شادمان کن
دل و جانت به شادی جاودان کن

تو هم این پند قاسم را بکن گوش
مکن خوبی به مردم را فرموش

🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰

📣کانال بهمن آبادخبر تلگرام
🆔 @Bahmanabad_khabar

کانال بهمن آبادخبر در ایتا
https://eitaa.com/Bahmanabad_khabar

درهای شفاخانه رمضان بسته شد

با پایان یافتن ماه مبارک رمضان درهای شفاخانه ی شبانه روزی به روی همگان بسته شد اینکه چه تعداد شفا یافتند الله و اعلم
سفارش فراوان در باب تلاوت و ختم قرآن در ماه مبارک به همین منظور است که قرآن به تنهایی مایه شفا و رحمت است (ما قرآن را نازل مى کنیم که مایه شفا و رحمت مؤمنان است) و انسان اگر دل و جان کلام خدا بسپارد و بفهمد بی شک دردهای روحی روانی و رذیلت های درونی اش شفا یافته و رستگار شده است
رمضان ماه ضیافت با شکوه ماه ذکر و دعا و توسل و رکوع و سجود و خشوع و ماه روزه و نماز به پایان رسید خوشا به حال روزه داران خاص و عباد مخلصین
ماه رمضان ماه عبادت بود و ماه سعادت، بدبخت آنکه به جای سعادت به شقاوت رسید
با تمام شدن ماه مبارک رمضان افسوس ها یکی یکی سر وا می کنند
صد فسوس شب هایی را از دست دادیم که می توانستیم بی بدیل ترین و عاشقانه ترین واژها را به معشوق تقدیم کنیم
افسوس، قدرِ شب های راز و نیاز و به تسبیح کشیدن عاشقانه هایمان را ندانستیم
افسوس که روزه داری را تنها در گرسنگی و تشنگی تعریف کردیم
افسوس که پیش از سر رسیدن افطار با غیبت این و آن افطار می کردیم
افسوس که قدر در بند بودن شیطان و بسته شدنِ درهای جهنم و گشوده شدنِ درهای مغفرت و بهشت را ندانستیم
مهمانی خدا که به وسعتِ بی انتهای جود و کرم برای همه گسترده بود پایان یافت
عید سعید فطر عیدِ اولیای خدا
و عید آرزوهای آرزومندان
عید شادمانی مؤمنین و مؤمنات
روز عیدی گرفتنِ پاداش یک ماه عبادت و روزه داری و شستشوی دل در نهر بزرگ رمضان
عید صیام و سلام،عید صائمین و مسلمین
عید وصال و جمال و جلال و عید بندگان مخلص خداست.
عید سعید فطر بر مسلمانان ایران و جهان به ویژه هموطنان خودمان و شما خوبان و دوستان گرامی مبارک باد.

درهای شفاخانه رمضان بسته شد

با پایان یافتن ماه مبارک رمضان درهای شفاخانه ی شبانه روزی به روی همگان بسته شد اینکه چه تعداد شفا یافتند الله و اعلم
سفارش فراوان در باب تلاوت و ختم قرآن در ماه مبارک به همین منظور است که قرآن به تنهایی مایه شفا و رحمت است (ما قرآن را نازل مى کنیم که مایه شفا و رحمت مؤمنان است) و انسان اگر دل و جان کلام خدا بسپارد و بفهمد بی شک دردهای روحی روانی و رذیلت های درونی اش شفا یافته و رستگار شده است
رمضان ماه ضیافت با شکوه ماه ذکر و دعا و توسل و رکوع و سجود و خشوع و ماه روزه و نماز به پایان رسید خوشا به حال روزه داران خاص و عباد مخلصین
ماه رمضان ماه عبادت بود و ماه سعادت، بدبخت آنکه به جای سعادت به شقاوت رسید
با تمام شدن ماه مبارک رمضان افسوس ها یکی یکی سر وا می کنند
صد فسوس شب هایی را از دست دادیم که می توانستیم بی بدیل ترین و عاشقانه ترین واژها را به معشوق تقدیم کنیم
افسوس، قدرِ شب های راز و نیاز و به تسبیح کشیدن عاشقانه هایمان را ندانستیم
افسوس که روزه داری را تنها در گرسنگی و تشنگی تعریف کردیم
افسوس که پیش از سر رسیدن افطار با غیبت این و آن افطار می کردیم
افسوس که قدر در بند بودن شیطان و بسته شدنِ درهای جهنم و گشوده شدنِ درهای مغفرت و بهشت را ندانستیم
مهمانی خدا که به وسعتِ بی انتهای جود و کرم برای همه گسترده بود پایان یافت
عید سعید فطر عیدِ اولیای خدا
و عید آرزوهای آرزومندان
عید شادمانی مؤمنین و مؤمنات
روز عیدی گرفتنِ پاداش یک ماه عبادت و روزه داری و شستشوی دل در نهر بزرگ رمضان
عید صیام و سلام،عید صائمین و مسلمین،
عید وصال و جمال و جلال و عید بندگان مخلص خداست.
عید سعید فطر بر مسلمانان ایران و جهان به ویژه هموطنان خودمان و شما خوبان و دوستان گرامی مبارک باد.

الوداع  ای بهترین ماه خدا

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا حافظ ای ماه غفران و رحمت
خدا حافظ ای ماه پر خیر و برکت

خدا حافظ ای لحظه های عزیز
خدا حافظ ای ماه شیطان ستیز

خدا حافظ ای رمز لیل و نهار
خدا حافظ ای ماه سبز و بهار

خدا حافظ ای ماه اوج و کمال
خدا حافظ ای ماه مجد و جلال

خدا حافظ ای بهترین میهمانی
خدا حافظ ای برترین میزبانی

خدا حافظ ای ماه ذکر و دعا
خدا حافظ ای ماه ناب خدا

خدا حافظ ای ماه زیباترین
خداحافظ ای ماه والاترین

خدا حافظ ای ماه ذکر سحر
خدا حافظ ای آه سوز جگر

خدا حافظ ای ماه و شب های قدر
خدا حافظ ای ماه بالا و صدر

خدا حافظ افطاریِ بهمن آباد
خدا حافظ ای ماه الغوث و فریاد

خداحافظ ای جمع خوبان هیئت
خداحافظ ای ماه پر استجابت

خدا حافظ ای جمع خوبان مسجد
خدا حافظ ای ماه طاعاتِ ساجد

خدا حافظ ای ماه دلدادگی
خدا حافظ ای ماه بالندگی

خدا حافظ ای ماه خوب صیام
خدا حافظ ای ماه فیض تمام

خدا حافظ ای ماه عشق و صفا
خدا حافظ ای ماه یا ربنا

خدا حافظ ای ماه همراه من
خدا حافظ ای مونس جان من

خدا حافظ ای ماه با دل رقیق
خدا حافظ ای ماه قدر و رفیق

خدا حافظ ای ماه اَمن و سلام
خدا حافظ ای ماه نور و صیام

خدا حافظ ای ماه پر برکات
خدا حافظ ای ماه پرصلوات

خدا حافظ ای ماه اشک و انابه
خدا حافظ ای ماه مقبول توبه

خدا حافظ ای ماه عفو و گناه
ببخشای این قاسم رو سیاه

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

به بهانه ی روزهای پایانیِ ماه مبارک رمضان (2)

وداع سخت با ماه رمضان ماه بهار قرآن
چگونه با تو وداع کنم ای ماه سراسر فیض و مبارک
چگونه تو را وداع گویم که لحظه لحظه و دم و بازدمم عبادت محسوب می سد و تلاوت قرآن ثواب مضاعف داشت امیدهای فراوانی را با آمدنت به تسبیح کشیده بودم زدودن زنگار های دل و آرزوی بخشیدنِ دیگران و تغییر در احوالات و نگاه خوش بینانه به اطرافیان و ...
شب قدر هم بی آنکه قدرش را بدانم از دست رفت و فرصت های ناب چون کبوتر جلد از آشیانه پر زد و از چشمانم دور شد حال من مانده ام و یک دنیا حسرت و دست های خالی
با آنکه شنیده بودم شب قدر، عمر 80 ساله ی شب زنده دار واقعی را برابری می کند و رهرُوش را پاکیزه به مقصد و به اوج کمال می رساندولی بازهم خواب غفلت چشم هایم در ربود من نفهمیدم که قدر،قدرش چه بود
اینک مسافر در راه مانده در زیر بار سنگین گناه با قامتی خمیده نفس نفس می زند تا بلکه با غنیمت شمردنِ این چند شب باقی مانده سبکبال، خودش را به مقصد برساند
چه موقعیت و فرصتی بهتر از ماه مبارک رمضان که سکوت و خوابِ این ماه و عمل خیر و دعا و ذکر و صدقه اش قیمت مضاعف و منزلت ویژه دارد
خوشا به آنکه در این ماه،زنگارهایی را که مانع رهایی و ورود نور می شوند از دل وو جانش زدود و رها کرد خویش را از تمایلات نفسانی و خویِ حیوانی که این ماه،ماهِ شستشوی افکار و پاکیزگی دل است.
ظریفی محض دلداری گفت: هنوز هم فرصت هست نکند نومید باشی که از درگاهش رانده می شوی قصه ی شیطان قصه نیست واقعیت و غصه است پس امیدوار باش و ...

به بهانه ی روزهای پایانیِ ماه مبارک رمضان (1)

چه زود می روی ای ماه مبارک،خجسته ترین و بهترین ماه
ماه خدا و رحمت و برکت
ماه تقسیم همه ی خوبی ها و ماه میهمانی خدا
ماه رمضان و ماه نزول قرآن
ماه با عظمت و شرافت و فضیلت
ماه عبودیت و بندگی و غفران و رحمت الهی
و ای ماه رمضان
چه برکتی از این بالاتر که حضرت علی(ع) از پیامبر رحمت (ص) نقل می فرماید: هیچ مومنی نیست که ماه رمضان را برای خدا روزه بگیرد جز اینکه خداوند برایش هفت خصلت واجب گرداند
اول اینکه گوشتهای روئیده از حرام در بدنش آب شود
دوم اینکه به رحمت خود نزدیکش گرداند
سوم کفاره خطای پدرش آدم محسوب شود
چهارم خداوند سختی مرگ را بر او آسان نماید
پنجم در روز قیامت از گرسنگی و تشنگی در امان است
ششم خداوند عزوجل ازمیوه های پاکیزه بهشت به او بخوراند
هفتم خداوند عزوجل برات آزادی از دوزخ به او عطا فرماید.
و ما امروز که بیست و هشتم ماه مبارک رمضان است با اندوه و حسرت و به رسم ادب بر تو درود و سلام می کنیم
سلام بر تو باد ای ماه پر فضیلت که با آمدنت مشعوف شدیم و با رفتنت افسوس و حسرت بر دل مان می گذاری
سلام بر تو که با آمدنت سفره ی میزبانی و با برکت به پهنای زمین و آسمان گسترده شد ولی افسوس که در یک چشم بر هم زدن سفره در حال جمع شدن است
آمدنت شیرین و رفتنت تلخ است
افسوس که همه چیز در این ماه و شب قدر برای استجابت دعا و آمرزش گناهان و رها شدن از نفس و منیت ها و آدم شدن مان و بهره بردن از توفیق توبه و دور کردنِ شیطان و مهار نفس،مهیا بود ولی افسوس ...گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟...
ادامه دارد

دعای جامع، ویژه نخستین روز هفته

ستایش و نیایش
نخستین روز هفته را با خُلق خوش و نگاه مهربانانه و با دعا آغاز می کنیم تا ان شاءالله مایه ی خیر و برکت باشد برای خودمان و همه ی عزیزان اعم از خانواده ، دوستان ،همسایگان ،خویشان و مخالفان و موافقان و .. اما پیش از دعا باید باور و ایمان داشته باشیم خداوند خیر مطلق است و هرچه از دوست می رسد نیکوست
دعا کردن تکرار نیست که هر بار آغاز است
دعا نوعی سخن گفتن است با خیر مطلق و درد دل کردن و ذکر نام و یاد خالقی است که آرامش دهنده دل ها و مرهم دردهاست
دعا گشودن پنجره ی دل است به سوی آسمان و نگاه به فردایی بهتر
دعا یعنی کاشتن نهال امید و به ثمر نشستن
دعا یعنی پخش عطر شمیم انرژی مثبت و زدودن زنگار اضطراب و دل نگرانی های خودساخته
دعا یعنی خدا را خواندن و به جواب و استجابت یقین داشتن
دعا یک نوع سخن گفتنِ معرفتی عاشقانه با خالق است ببین چه می گویی و چه و چگونه می خواهی
بیاییم فرصت با هم بودن را در این روزهای پایانی ماه مبارک رمضان و همه ی روزها غنیمت شمیریم و با مهربانی و خوشرویی و به دور از حسادت ها و کینه ها و بد خواهی ها برای هم دعا کنیم و اصرار ورزیم؛
.پروردگارا!
ای غمگسار هر تنها!
ای همدم هر بینوا!
ای نزدیکی که دور نیستی
ای حاضری که غایب نیستی
ای غالب شکست نا پذیر!
ای حی و ای قیوم
ای صاحب بزرگی و عزت!
ای نور و زینت آسمان و زمین!
ای ایجاد کننده و بر پادارنده و نگهدارنده آسمان و زمین
ای دادرس فریاد کنندگان!
ای دور کننده ی غم ها از پریشان حالان
ما و کشورمان را از هرگونه آسیب و بیماری های عصر و گرفتاری های روزمره و آفت های اجتماعی و خطرات احتمالی و مصیبت ها و حزن و اندوه و ماتم و توطئه ی بیگانگان و نقشه های شوم اهریمنان در امان دار و خیر دنیا و آخرت نصیب مان فرما
خدایا بر ما رحم كن آنگاه که زبانمان از جواب دادن به تو ضعیف و درمانده شود
و عقلمان در وقتی كه از ما سوال می كنی اشتباه كند
و هنگامی كه تنگدستی ها سخت گردد، ما را نا امید مگردان
ای رحیم!
ای رهایی بخش!
ای شفیق!
ای غفار!
ای خدای رستاخیز و جاودانگی!
ای آفریدگار دانا و توانا!
ای خالق همه ی موجودات!
ای نیکوکار!
ای بخشنده ی بی منت!
ای آمرزنده مهربان!
ای یاور ستمدیدگان!
ای رب العالمین
مرا و خانواده ام و دوستان و همسایگان و خویشان و همه ی بندگانت را از ظلمات جهل و ناسپاسی و بدی ها و زشتی و نافرمانی ها و خودخواهی ها و کینه توزی ها و حسادت ها و همه ی امراض آشکار و پنهان ، نجات بخش و دل هایمان به هم نزدیکتر و مهربان تر فرما تا در سایه رحمت همیشگی ات، تنها تو را عبادت کنیم و فقط از تو کمک بخواهیم.
الهی بی کران تو را سپاس
آمین یا رب العالمین

سلام بر ویرانه های همیشه آباد غزه

سلام بر فلسطین
می خواهم در یک صبح جمعه ی پر امید نامه بنویسم
نامه به ویرانه های غزه و دل های آباد مردمانش
و به زنان و مردان و کودکان غزه
می خواهم بنویسم اما قلم را یارای نوشتن نیست و دستانم توانِ چینش حروف کلمات را ندارند
می خواهم نامه بنویسم به کودکان گرسنه ای که تا رسیدن نامه ام شاید از گرسنگی جان به جانان تقدیم کرده باشند
می خواهم سلام کنم به غزه و شهدای غزه و پدران و مادران داغدیده و کودکان و جوانان و جوانان غزه که شهادت را با لبخند در آغوش می کشند و در خون غلطیدن را فوز عظیم می دانند
سلام بر استقامت و صبر و پایداری و خشم و غرور مردم فلسطین
سلام به سکوت شب هایی که با غرش هواپیماهای غاصبین و صدای انفجار بمب های متجاوزین می شکند
سلام بر غزه که تنها روشنایی شب هایش انفجار بمب های اهدایی امریکاست
سلام بر لبخند کودکانه ی کودکان غزه و انگشتی که به علامت پیروزی نشان مان می دهند
سلام بر صفای دل میانسالان و پیرهایی که وعده ی خداوند و پیروزیِ نهایی را برای جوانان شان تکرار می کنند
سلام بر حقیقتِ غزه و تکرار آب بستن بر خیمه گاه
سلام بر اسیران و آزادگان و زندانیان در بند
و ننگ ابدی بر متجاوزانی که به کشتن زنان و کودکان افتخار می کنند
ننگ ابدی بر کسانی که جنگ و کشتار را تشویق و هدایت می کنند
ننگ ابدی بر بی تفاوتیِ مجامع بین المللی و کشورهای عربی
ننگ ابدی بر صهیونیست های غاصب که روز بروز رسواتر و زبون‌تر و خوارتر می شوند
ننگ ابدی بر تشویق کنندگان و تجهیزات دهندگانی که با درندگان و اهریمنان، پیمانِ دوستی بستند تا آن کنند که؛
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا / آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند.

بدرود به دیروز و سلام به امروز

✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️

صد سلام بر دوره های کودکی
دوره های دور از بیهودگی

دوره های پر نشاط و با صفا
دوره های مملو از مهر و وفا

بی خبر از آرزوهای دراز
نه غمی بود از فرود و نه فراز

دست مان در بستِ دست والدین
ان چراغان ره و نوران عین

گر ندانستیم و نا کردیم دعا
بهر ما کردند و گفتند یا خدا

از خداوند خواستند یاری کند
نعمتش بر سفره مان جاری کند

دست مان گیرد ز گرداب بلا
رنگ مان گیرد ز رنگ او جلا

دورمان دارد ز شر دشمنان
بی اثر باشد کید رهزنان

لای لایی های مادر بود دعا
بود اشعارش تمنا از خدا

نور چشمانم لا لا لا لا لا لا
دور باشی ای عزیزم از بلا

یک دمی لالا کن ای ناز قشنگ
ای ملوس کوچیکِ مست و ملنگ

شب نخوابیدی بخواب لالا لالا
ای قشنگ و نازنین لالا لالا

دست ها بالا سوی آن دادرس
کودکم را ای خدا فریاد رس

کودکی دوران خوب و سرخوشیست
بهترین دوران خوب زندگیست

کودکی یعنی نبودِ درد و رنج
کودکی یعنی بدور از فکر گنج

کودکی در خانه یعنی پادشاه
بی خیال از صبحگاه تا شامگاه

قاسم این دوران خوب زندگیست
گاه بر خاستن و گه افتادنیست

✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️

📣کانال بهمن آبادخبر تلگرام
🆔 @Bahmanabad_khabar

کانال بهمن آبادخبر در ایتا
https://eitaa.com/Bahmanabad_khabar

به بهانه ی ملاحظه ی عکس دانش آموزان مدرسه روستا پس از تعطیلات نوروزی

امروز پس از تعطیلات سال نو و دیدنِ تصویر شاگردان مدرسه ی بهمن آباد که به نام شهید حمید بهمن آبادی مزین شده حال دلم احسن شد با دیدنِ عکس 9 نفر از عزیزان مان بی درنگ بر بال خیال سوار شدم و سفر کردم به دوران کودکی، روزهایی که در همین مدرسه درس می خواندم و با دوستانم همدرس و همبازی بودم بخواهیم یا نخواهیم دوران کودکی خاطره انگیزترین دوران زندگی است که هر کدام از ما تجربه اش کرده ایم
مدرسه چه جایی است؟
مدرسه گویی جایی برای غربال کردنِ دانش آمورزان است به همین دلیل ریزش و رویش هایش بعدها چهره می گشایند
در مدرسه تنها خواندن دروس کتاب نیست که تعیین سرنوشت و پرورشِ اعتماد به نفس و تربیت و شکوفا شدن و حرکت به سوی کمال هم هست معلم هر گز به آموزش اکتفا نمی کند که او با نفسِ گرم و اعتماد به نفس و کردار و رفتارش پرورشِ شاگردانش را نیز مدِ نظر دارد حال که قلم به این سو چرخید جا دارد سلام و سپاس ناقابل خود را تقدیم کنیم به همه ی معلم های با اخلاص به ویژه و به ویژه سرکار خانم جمشیدی معلم بسیار عزیز و گرامی که جایشان در این تصویرِ یادگاری خالی است
امروز با دیدن این عکس گویی بوی خوش مهر ماه مشاممان را نوازش داد
فرصت را غنیمت شمرده و تشکر می کنیم از بانی و بانیان و خیرینِ پای کار، که در راه تأسیس و تعمیر و راه اندازی و افتتاح دوباره مدرسه کوشیدند و همچنین از سرکار خانم جمشیدی که با صبوری و متانت و درایت و مهربانی در جهت تعلیم و آموزش و پرورشِ شاگردانش گام های مرثری بر داشته اند و به عبارتی نام نیک شان را به ثبت رسانده اند

سلام گرم دارم بر معلم
که نامی نیست بهتر از معلم

دل و جان معلم هایمان شاد
خصوص آموزگاربهمن آباد

معلم می دهد با عشق تعلیم
مَلَک او را کند تکریم و تعظیم

سلام بر تک تک دانش آموزان
امید کشور و آینده سازان

دهم پندی شما را نور چشمان
به یک معنا عزیز و نو نهالان

اگر خواهید در دل ها بمانید
معلم را عزیز و دوست دارید

اگر خواهید بفهمید و بدانید
بخوانید و بخوانید و بخوانید

که هر کس علم ناموزد به دوران
نگویند نام نیکش روزگاران

بخوانید تا شوید فاضل و دانا
که دانا می شود روزی توانا

چو عکس خوب تان در قاب دیدم
و رنگ و چهرتان شاداب دیدم

دعا کردم همیشه شاد باشید
درخشان بهتر از آفتاب باشید

که قاسم گرچه خود عالم نباشد
ولیکن دوستدار علم باشد

سلام بر شب قدر، قلب رمضان(2)

افسوس ندانستم هر که شب بار کند روز به مقصد برسد و یا نمی دانستم؛
هرکه خواهد روز آقایی کند
شب گدایی از خدا باید کند
افسوس و صد افسوس نمی دانستم کسی می تواند با سبکباری و سبکبالی بار 80 ساله خود را در یک شب به مقصد برساند که در کارنامه اش گناه حق الناس و عاق والدین نباشد
شب قدر شب ریزش گناهان و بر آورده شدن حاجات حاجتمندان و اوج سعادت سعادتمندان است
شب قدر شبی است که قدرش بی اندازه و لحظه هایش پر فایده و شب تعیین سرنوشت یکساله است
برای چنین شبی قناعت کردن به بهشت، کمترین است
باید در چنین شبی عاشق بود و از میانه ی اشک و طهارت قلب به معشوق رسید
چشم هایی که با عشق و معرفت و شناخت به اشک می نشینند لبخند عرشیان را در پی دارند
اشک را با روح های حقیر کاری نیست اشک های مردان و زنان بزرگ از چشمه ی زلال می جوشد و می پوشد و می شوید
اشکِ توبه بیدار کننده و رشد دهنده است همانگونه که اشکِ آسمان(باران) زمینه ی رشد دانه ها را فراهم می کند
شب قدر شب جواز عبور از تاریکی جهل است به سوی آگاهی،بینایی و دانش اعتقادی و خِرَد و خود شناسی
برای خروج از ظلمات و رسیدن به نور باید از جاده ی شب با رمز یا مولا علی (ع) و یا زهرا(س) عبور کرد
این شب ها شب های تلاوت قرآن است قرآن نازل شد تا روح انسان بالا رود باران را ببین چگونه با آمدنش گیاهان صعود می کنند کسی که با قرآن بالا نرود والا نخواهد شد و آنکه درک و عمل نکند به دَرَک می رود این را تاریخ(جنگ صفین) به ما می گوید...
ادامه دارد

سلام بر شب قدر، قلب رمضان(3)

شب قدر شبِ تقدیر و مقدر شدنِ یک سال معاش و رزق و روزی و مرگ و سعادت و شقاوت و...
در این شب های ویژه هر کس راز نگفته و دردِ نهفته اش را تقدیم خالقش می کند و به امید استجابت دعا،معصومین را واسطه قرار می دهد که بسیار خوب و مبارک است
شب قدر اقیانوس است که هرکس به قدر همت خود «قدر» می داند و آب می نوشد و بهره ی گسترده می برد
در شب قدر، توبه ی خدا و توبه ی بنده ها به هم گره خورده است فرصت از این بهتر؟
فضیلت شب قدر ؛
اگر می خواهیم فضیلت شب قدر را بدانیم کافی است به این نکته توجه کنیم که خوارج با همه ی انحطاط و جمود فکری که داشتند از فضائل شب قدر با خبر بودند به همین دلیل و محض ثواب بیشتر در چنین شب مقدسی جنایت شان را به اوج رساندند و بر فرق بهترین و مقدس ترین خلق خدا (بعد از پیامبر)ضربه ی زهر آلود و کینه توز زدند این اتفاق در کربلا هم تکرار شد چون کسانی که برای کشتن امام حسین(ع) در کربلا حاضر می شدند ابتدا غسل شهادت می کردند نمازشان را به وقت می خواندند قرآن تلاوت می کردند و در حالی که ذکر بر لبان شان جاری بود محض ثواب بیشتر،برای جنگ با حضرت لحظه شماری می کردند که البته همه ی این رویدادها ریشه در سقیفه دارد
افسوس که ماه رمضان به ویژه شبِ احتمالیِ قدر یا درمانگاه شبانه روزی با شتاب در حال تعطیل شدن است
شهادت مظلومانه اولین شهید محراب حضرت علی علیه السلام بزرگ مرد تاریخ بشریت بر عموم مسلمین جهان به ویژه شما دوستان تسلیت باد
ادامه دارد

سلام بر شب قدر، قلب رمضان(1)

هر چه گشتم .به خوبی تو نیافتم
و هر چه بیشتر گشتم فضیلت تو را دیدم که والاترین و بالاترین بود
ولی افسوس که نتوانستم رمز گشایی ات کنم تنها فهمیدم که هیچکس قدر و ارج و اندازه ات را نمی داند چه می گویم که از شب تولدت نیز بی خبرند
راستی در رمز و راز و درون تو چه گوهرهایی نهفته است که این همه عاشق،عاشقانه هایشان را با اشک و انابه و زاری به پای تو می ریزند؟
در بزرگی و عظمتِ تو چه رازی است که قلم ها از وصفت ناتوان و زبان ها از توصیفت قاصرند و ملائکه و روح به اعتبار تو نازل می شوند؟
تو چه قدر،قدر هستی که عقل عقلا از فهم و درک و ارزش والایت مبهوت و متحیرند؟
تو را قلب رمضان و شب قدر نامیده اند وظیفه ی قلب خون رسانی به تمام پیکر است و اگر قلب به ایستند حیات معنا ندارد
این شب ها شاید تکرار نشوند
آنکه قدرِ شب قدر نداند قدرِ چه را می داند
شب قدر، زیباترین فرصت برای یافتن خودِ گمشده و رسیدن به معشوق است
این شب ها نگاه دل های عاشق به آسمان است و نزول فوج فوجِ فرشتگان به زمین!
شب قدر شب اندازه گیری مثقال هاست شبی که هرکس فارغ از رنگ و نژاد و موقعیت های دنیایی کاسه ی گدایی اش را با دل شکسته رو به آسمان دارد
هر چیزی که بشکند بی ارزش می شود مگر دل که هر چه بیشتر برای خدا بشکند نزد پروردگار ارزش بیشتری پیدا می کند
شکستگی دلِ عاشق با هیچ چیز ترمیم نمی شود جز با اشکی که در فراق معشوق و برای رسیدن به او می ریزد...
ادامه دارد

بیاییم همه برای هم دعا کنیم

و روز جمعه و شب های عزیز را بهانه و غنیمت و فرصت شمریم که لحظه ها ما را می بَرَند به شبِ احتمالیِ قدر
شبی که هرکس به قدر همت خود خوشه می چیند و بارَش را به مقصد می رساند دعاهای آدم ها در این شب ها متفاوت است یکی اول و آخرِ دعا و خواسته اش رنگ دنیایی دارند بدتر اینکه همه چیز را برای خود می خواهد با این بینش از خدا طلبِ مال فراوان و مرکب و عنوان و میز و مقام و رتبه و درجه دارد
و آن یکی هم که هیچکس را به سفره اش نمی خواند خودش را غرق در خواسته های آخرت می کند او با اشک و ناله از خداوند می خواهد او را در بهترین جای بهشت مهمان کند ...در این میان کسی هم هست که با زبان ساده و معمولی خودش و با سخاوت و دست و دل بازی اش همه را مهمان سفره ی پر فیض و برکت دعای خود می کند:
خدایا بفرست بر خفتگان در قبر، نشاط و سُرور
خدایا دارا کن هر نداری را
خدایا سیر کن هر گرسنه ای را
خدایا بپوشان هر برهنه را
خدایا ادا کن قرض هر قرضداری را
خدایا بگشا اندوه هر غمزده را
خدایا به وطن بازگردان هردور از وطنی را
خدایا آزاد کن هر اسیری را
خدایا اصلاح کن هر فسادی را از کار مسلمین
خدایا درمان کن هر بیماری را
خدایا ببند رخنه فقر ما را به وسیله دارائی خود
خدایا بدی حال ما را بخوبی حال خودت مبدل کن خدایا ادا کن از ما قرض و بدهیمان را و بی نیازمان کن از نداری که راستی تو بر هر چیز توانائی.
دعا از این جامع تر و جالب تر کجا یافت می شود که دعا کننده همه ی خوبی ها را برای همه طلب می کند و نسخه ی شفا بخش را برای همه می پیچد؟
پروردگارا!
گناهان ما را بيامرز و با كيفرت در روز رستاخيز، ما را رسوا مساز و بديهاى ما را بزداى و ما را در زمره خوبان و نيكان بميران و با آنان محشور ساز.
تقدیم به همه ی مسافران بی بازگشت و چشم به راه؛
🌺(اللهم صل علی محمد وآل محمد 🌺

سلام به ماه مبارک ...

سلام بر رمضان و سلام به ماه خدا
سلام بر رمضان و ثواب های دعا

سلام به خاطره های کنار هم بودن
به مادران که شبی را دمی نیاسودن

دوباره عاشقی و ماه ذکر و ماه صیام
دو باره ماه عبادت رسید و ماه سلام

دو باره شد رمضان خاطرات زنده شدند
ملال و رنج و تعب از قلوب رانده شدند

سلام به زحمت بی منت پدر مادر
سلام به دست پر از پینه ی پدر مادر

سلام به حرمت هیئت و یا حسینیه
سلام به مسجد و محراب، سلام بر تکیه

سلام به مستمعین و سلام به گوینده
سلام به آن همه رسم و رسوم زیبنده

سلام به سادگی روستا و روستایی
که او به صدق و صداقت ندارد همتایی

سلام به ماه مبارک به وقت افطاری
سلام به روزه به ویژه سلام بر سحری

دو باره یاد کنیم از صدا و صوت سحر
بدین بهانه کنیم یادِ رفتگانِ سفر

به یاد آنکه مرا با چلک کرد بیدار
و شوخوانی که هم پند بود هم هشدار

به یاد آن همه شب های تکیه های قدیم
به یاد آن همه ذکر و دعا و قلبِ سلیم

به یاد آن همه الغوث های پیر و جوان
به یاد آن همه لطف و عنایت رمضان

به یاد خاطره های کنار هم بودن
و دردهای فراق و جدا زهم بودن

به یاد مستمعِ با صفا در شب قدر
به یاد پیر غلامی که بود اندر صدر

نشایدم که برم نامِ تک تک خوبان
و یا نویسم اسامیِ پیر و سالمندان

ولی سلام دهم بر هر آنکه با ما هست
و فاتحه ز برای کسی که رخت بر بست

دو باره خاطره های قدیم زنده شدند
دو باره سفره افطارمان گشوده شدند

نوشت قاسمِ ملا ز راه و رسم قدیم
دو باره یاد نموده ز قلب های سلیم

ماه رمضان بهانه ای برای نقل خاطرات (2)

از ماه رمضان گفتیم که وقتی از راه می رسد سیل خاطرات دوران کودکی ما را با خود می برد
کمتر کسی را می شود یافت که از کودکی اش و روزه های نیم بندش خاطره نداشته باشد و برای ماها که در روستا متولد شده ایم و با مردم خوب و با صفای روستا معاشرت کرده ایم یاد آوری آن همه با هم بودن و سرانجام بی هم شدن برایمان ناگوار است به ویژه وقتی به طور حقیقی و یا خیالی به کوچه پس کوچه های شناخته شده ی روستا سرک می کشیم و جز سکوت مرگبار چیزی و کسی نمی بینیم غصه ها و دردمان مضاعف می شوند البته خداوند را شاکریم که عزیزانی در بهمن آباد زنده و نعمت و برکت هستند ولی از آنجا که انسان با هم بودن را دوست دارد یاد فراق و هجران یاران رفته و یاد آوری کوچه های پر جمعیت آن روزها و همهمه و غلغله و گفتگوهای مردان و زنان و کودکان که از دل خانه ها بر می خاست و سکوت مرگبار اکنون ناراحتش می کند
هجرت روستائیان به شهر و هجرت خیلی از همولایتی ها به قبر باعث شد کوچه ها چنان در سکوت فرو روند که حتی از صدای خوش خروس و صدایِ نا خوش عرعرِ الاغ و دیگر حیوانات هم محروم شویم انگار همه ی چیزها را ناگهان و یکجا از ما گرفتند
هر سال که نو می شود کافی است نگاهی بیندازیم به گذر عمر خودمان و عزیزانی که در طول یک سال برای همیشه از بین مان رفتند که البته برخی مرگ ها تلنگری هستند برای زندگان و هشدار به غفلت زدگان یعنی ای که در خوابی دمی بیدار شو...مانند مرگ دایی زاده مان مرحوم مغفور اکبر محترم
حال که قلم به سوی عزیزان رفته چرخید به یاد همه ی در گذشتگان به ویژه شادی روح مرحوم شدگان در طول سال 1402 صلوات و فاتحه تقدیم می کنیم

ماه رمضان بهانه ای برای نقل خاطرات (1)

ماه رمضان که از راه می رسد راهی به سوی دل ها و تقرب باز می کند تا هر کس به قدر همت خود در این راه گام بر دارد
رمضان که می اید ما را با خود می برَد به دوران کودکی همان دوره ای که گویی اقلیم در اختیارمان بود
خاطرات دوران کودکی شیرین است اما گاهی طعم این دوران ذائقه مان را تلخ می کند به ویژه وقتی می بینیم بسیاری از داشته هایمان از دست رفته اند و آدم های دور و برمان از سرای فانی به سرای باقی سفر کرده اند و اگر هم کسی از آن دوران در قید حیات است با رنج و درد زندگی را می گذراند که دعا می کنیم همه ی این عزیزان که نعمت و برکت روستا هستند.شاد و سر زنده و سلامت باشند
در یک لحظه هر کس می تواند محل زندگی پدری اش را در یاد و خاطرش زنده کند و از سرنوشت فعلی کوچه و خیابانی که در آن دوران زندگی می کرده با خبر شود و به عبارتی هر دو دوره را قیاس و مقایسه کند
حال فرض کنید بنده از شما که این مطلب را می خوانید می پرسم آقا و خانم ...از کوچه ی پدری تان چه خبر؟
آیا همسایه ها چون گذشته کنار هم هستند و رفت و امد و شب نشینی ها بر قرار است؟
آبا همچنان باهمسایه های کوچه تان مراوده و قرض و بده بستان دارید؟
آیا دود و آتش تنورِ خانه هاهمچنان زبانه می کشند و تنور خانه ی شما داغ است و نان و فتیر پخت و پز می شود؟
آیا همچنان صدای قهقهه ی خنده های از دل بر خاسته ی مردم از درِ قلعه ها و سرِ کوچه ها گوشنواز است؟
آیا صدای چهچه ی مرد آبران که شب را در صحرا بوده از کوچه باغ ها به گوش می رسد؟...
ادامه دارد

کتل یا کاتل سفری خیالی و آرزوی کودکانه

آرزویی که هر گز بر آورده نشد!
هنوز هم دلم در پیِ گریه ها و التماس های کودکانه ی آن روزهاست روزهایی که با خواهش های مکرر از پدر و مادر و بزرگترها می خو.استیم ما را نیز همراه خود ببرند
از بد شانسی بچه ها این بود که تا ساعت ها بیدار می ماندند ولی زمان حرکتِ مسافرانِ کتل، در خواب می ماندند از همه بدتر خنده های سفر رفته ها و نقل خاطرات شان در روز بعد بود که رفتیم و دیدیم و...
هر کودکی دوست داشت در شبِ خیالی برای رفتن به کتل با خانواده اش همراه شود و همانگونه که اشاره شد حتی برخی می خواستند بیدار بمانند تا از قافله باز نمانند ولی افسوس...
پدر مادرها هم از خستگی و پای پر آبله و دوری راه و نوک قله و صعب العبور بودن می گفتند
رفتن یا نرفتن به کتل حتی در مدرسه هم بین بچه ها مطرح می شد هر کدام از ما خاطره ای از کتل داریم
کمتر بچه ای بود که صبح فردای کتل به پدر مادرش اعتراض نکند که چرا او را با خودشان به کتل نبرده اند ولی آن روزها لبخند و اشاراتِ بزرگترها را درک نمی کردیم و نمی دانستیم به قول امروزی ها چقدر سر کاریم!
یاد آن روزها ی بی تلویزیون و رسانه به خیر باد که هر حرفی از دهان مبارک والدین مان گفته می شد حقیقت می پنداشتیم و بی چون و چرا قبول می کردیم
بزرگواران چون معتقد بودند هر سربالایی سرازیری دارد در سختی ها مقاوم و صبور بودند و آستانه تحمل شان هم بالا بود.
حال که به سلامتی از کتل بر گشته ایم برای شادی همه ی رفتگان و در گذشتگانی که با چلک زدن و شو خوانی کردن و اذان گفتن ما را بیدار کردند و از وقت افطار با خبرمان کردند صلوات می فرستیم و یادشان را گرامی می داریم
امیدواریم طاعات و عبادت همه ی از کتل (قله و بلندی) بر گشته ها قبول باشد ان شاءالله

ماه رمضان  بستنِ دل  به روی هوا (2)

ماه رمضان ماه سفر کردن است سفر پر خیر و برکتی که با همه ی سفرهای قبل و بعدِ این ماه تفاوت دارد
سفرِ مسافر رمضان از ملک به ملکوت و اوج گرفتن تا بی نهایت است و خوشا که مسافرِ این سفر روزه اش کاملِ کامل است
چه خوب فرموده اند که روزه داری تنها بستن دهان به روی غذا نیست که بستن دل به روی هواست و با زبان شعر؛
روزه داری بستن دل بر هواست
کمترین اجر گفته اند جوع غذاست

دل اگر بستی به روی هر هوا
می شوی از مکر اهریمن سوا

هر که دل را بست او اهل دل است
هر تنها بست دهان او فَشل است

روزه ی اهل سفر باشد قبول
هر که گفتا باطل است گو بوالفضول

آن که در این ماه رفت تا آسمان
روزه اش مقبول باشد این بدان

لیک شرع گوید مسافر بر زمین
روزه اش باطل شود فرموده دین

هر که بندد چشم، ره پیدا کند
چشم و دل وا کرد نا بینا کند

گر نباشی اهل صبر و صابران
کی شوی فیروز در این امتحان

آنکه دارد روزه صمت و سکوت
اوج می گیر ز مُلک تا ملکوت

ای خوشا آنکس که دل بست بر هوا
ای بدا کو هر چه خورده جز غذا

هست این گفتارِ شیرین در امل
کاش می بود قاسم از اهل عمل

آری آنکه دل را به روی هوا بست بی تردید دهان را نیز بسته است ولی آنکه تنها به فکر بستن دهان باشد و هوای نفس را آزاد و رها کند روزه اش تنها گرسنگی است که وزن و حجم و قدر چندانی نزد باریتعالی ندارد
و بدا به حال آنکه که مانند این بنده ی سرا پا گناه، افطارش با طعم شیرینِ ولی تلخ و زهر مارِ غیبت و خدای نکرده تهمت و بد گویی این و آن باشد و از آنجا که تنها گرسنگی و تشنگی را روزه می داند باولع و اشتهای وصف نا پذیر،می خورد و می نوشد و می خوابد.

ماه رمضان  بستنِ دل  به رو هوا(1)

دو باره رمضان و رفع عطش و سیراب شدنِ حلقوم روحمان از تشنگی
دو باره رمضان و فرصتی برای از زمین کندن و از زمین رفتن و به ملکوت سفر کردن
رمضان نه بستن دها به روی غذا
که بستن دل به روی هوا
و بستن چشم به روی نگاه
و بستن گوش به روی شنیدن های بیجا
و بستن و مهار خواهش ها
و در زنجیر کردن دست و پا
و از همه مهمتر عنان زبان را در اختیار داشتن است که مهار زبان یعنی بدست آوردنِ همه ی خوبی ها
عجیب است که بشر قادر است همه چیز را مهار و مسخر خود گرداند الا زبانِ خود را تکه گوشتی بی استخوان که گرچه و طول و عرض و وزن چندان ولی با قدرت فوق العاده چنانکه زبان از دریچه ی بسته (دهان) خود را به دورترین نقطه ی جهان می رساند و بر هر که خواهد نیش زند چه نکو فرموده اند که اگر کسی بتواند این تکه گوشت بی استخوان یعنی زبان را مهار کند بهشت را اختیار کرده است سال ها گمان می کردم روزه یعنی بستن دهان به روی غذاست که استاد فرمود: بستن دل به روی هواست
بستن دهان به روی غذا کجا و بستن دل به روی هوا کجا؟...
ادامه دارد

زندگی و  سال نو  و حال نو

بوی سال نو رسد چون بر مشام
می کنیم بر زادگاه خود سلام

عزم خود را جزم رفتن می کنیم
عشق را تقدیم وطن می کنیم

در کنار قوم و خویش و دوستان
هر کدام گل های باغ و بوستان

گل همی گوییم و گل ها بشنویم
ریشه های کینه از دل بر کَنیم

تا که بنشانیم درختِ دوستی
بر کَنَیم از دل نهال دشمنی

سال نو و روز نو و ماه نو
ای خوشا اوقات و حال و راه نو

ای خوشا روستا هوا و عشق پاک
ای خوشا حب الوطن و آب وخاک

بهر هر کس نیست بهتر از وطن
زادگاه هر که روح است در بدن

سال نو چند روز دیگر می رسد
روزِ شادی های بهتر می رسد

می رویم روستای خود، ای دوستان
خوب و خوش باشیم به لطف میزبان

بهترین لطف و مراعات و صواب
صرفه جویی هست در مصرف آب

بارها فرموده قرآنِ مبین
دوست نمی دارد خداوند مسرفین

ما همه از یک رگ و خون و تبار
بعدِ یک سال می رویم سوی دیار

گر که همچشمی کنیم بر یکدگر
عیدمان بر ما می شود خون جگر

مهربانی و کلام خوب و نرم
می کند کانون را نزدیک و گرم

حرمت مؤمن ز هر چه افضل است
مؤمن و پیر رهنما و مشعل است

عید اول هست چون عید صیام
ماه روزه ماه عشق و احترام

ماه خیر، ماه امید و مغفرت
ماهِ بخشش ها و ماه برکت

میزبانِ خوانِ گسترده خداست
حرمتِ این ماه واجب و رواست

با دعا کردن دلت را شاد کن
قاسم بیچاره را هم یاد کن