آخرین جمعه  شعبان آمد

گرچه در حال رفتن است شعبان
مژده بادا که در ره است رمضان

آخرین جمعه ی مَهِ شعبان
فرصتِ مانده را غنیمت دان

آنکه در خواب بود و در غفلت
می خورد روز واپسین حسرت

خوش به حال کسی که تحفی کرد
شبِ خود با دعای خیر طی کرد

ای خوشا آن که روز بود صیام
نیمه شب کرد بهر دوست قیام

ای خوش آنکس زبان گرفت به کام
هر سحر سر کشید و نوشید جام

ای خوش آنکس که یاد مادر کرد
همچنین ذکر خیر پدر کرد

ای خوشا آنکه با کتاب خدا
خویش را کرد ز راه غیر جدا

خوش به حال کسی که در این ماه
خویشتن را نجات داد از چاه

سرخوش آنکس که شادکامی کرد
با خدایش عشق بازی کرد

خُنک آن بنده ای که ماه سُرور
از روی نفسِ خویش کرد عبور

ماه شعبان ماه استغفار
ماه صلوات ،قنا عذاب النار

جمعه بر هر چه سَروری دارد
بر همه هفته برتری دارد

آخرین جمعه ی ماه شعبان
وقت اسغفر الله و جبران

هر کسی بهره برد از این ماه
کرد پاکیزه خویش را ز گناه

ای خوشا آنکه در سحر بر خاست
از خدا اجر شاهدان را خواست

ای خوشا آنکه بار خود بر بست
عهد خود با خدای خود نشکست

گرچه در حال رفتن است شعبان
مژده بادا که در ره است رمضان

ای خدا قاسم است و صد گفتار
چون عمل نیست گفته ها به چه کار؟

اهمیتِ عقل و جایگاهِ عاقل

بحث ما عقل و فهم هست و کمال
نیست نقلِ مقام و مال و منال

سخن از عقل و خوب فهمیدن
خوب دیدن و خوب سنجیدن

سخن از نعمت خداوند است
عقل یعنی مهار و پابند است

آدم عاقل و خرد پیشه
نکند غیر نیک اندیشه

عاقل هر گز زبان رها نکند
به خود و دیگران جفا نکند

عاقل اندازه را نگهدارد
عقل، پیمانه را نگهدارد

عاقل هر چیز به جای خود بنهد
هر عمل را به وقت خود سنَجد

عاقل است هر که راستگو باشد
جاهل است گر دروغگو باشت

گر عبادت نشانه ی والاست
عقل و اندیشه بیش از آن بالاست

دوستِ هر کس عقل او باشد
دشمن هر که جهل او باشد

عقل یعنی ضمیر و دل بینا
جهل یعنی ز هر دو نا بینا

عاقلان هر سخن بجا گونید
جاهلان حرف نا بجا گویند

بندگیِ خدا به عقل بوَد
مابقی غیر عقل،نقل بود

عاقلان اهل مشورت باشند
جاهلان دور از این صفت باشند

عاقل آن است که خیر رسان باشد
جاهل آن است که شر رسان باشد

مردم از دست عاقلان ایمن
وای از جاهلان اهریمن

عاقلان نا شناخته و گمنام
جاهلان هم شناخته هم بد نام

عاقلان عالمان با عمل اند
جاهلان بی سواد و بی عمل اند

هر چه خیر است نشانه ی عقل است
هر چه شر است نشانه ی جهل است

رَبَنا جهل کن ز قاسم دور
کن عطا عقل و فهم و دانش و نور

درخت زندگی ات پر ثمر باد

🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
روایت خواندم از ختم رسالت
که فرمودند به دنیا و قیامت

ثواب است گر درختی را بکاری
و آن را از گزند محفوظ داری

هر آنکه میوه ای از آن درخت خورد
و یا هر بهره ای از آن درخت بُرد

خداوند بهرِ کارِ با صوابش
فراوان می دهد اجر و ثوابش

خوشا بر حال و احوال درختان
که در هر کوی و در باغ و گلستان

تمام شاخ و برگ ها رو به بالا
کنند تسبیح ذات پاکِ اعلا

تو گویی شاخه هاشان در قنوت اند
مدام در حال قدوس و سبوح اند

که تو ربی و رحمان و رحیمی
حلیمی و لطیفی و حکیمی

تو ما را خلق کردی پروراندی
به جلگه و به قله بر نشاندی

بودیم یک دانه ما را از دل سنگ
برون کردی زخاک و مدخل تنگ

نهال نو رسی را ریشه دادی
نهال را برگ و بار و شاخه دادی

بودیم یک شاخه کردی سایه گستر
به لطف خویش کردی نیک اختر

تو کردی ریشه ی ما قرص و محکم
بپوشاندی لباس سبز و خرم

خداوندا تو دادی برگ و ریشه
شکوفه و ثمر دادی و میوه

سپس دادی خدایا قد و قامت
کنم تسبیح این احسان و نعمت

به لطف تو زمستان خواب هستم
به دیگر فصل ها شاداب هستم

کشم از ذکر نا چیزم خجالت
شدم بالنده ی دنیا و به جنت

اگر چه بی خبر هستیم ز اسرار
ولی بر سلطه ات داریم اقرار

سپاس بیکران از ناز و نعمت
که ما را کردی اسباب معیشت

سپاس آنکه مرا بالنده کردی
برای جن و انس ارزنده کردی

سپاس دادی به ما توفیق خدمت
دهیم بار و ثمر بی مزد و منت

اگر چه آدمی بر ما جفا کرد
ولیکن لطف ما با او وفا کرد

جواب اَره اش را میوه دادیم
جواب آتشش را سایه دادیم

شنیدم پیر مرد نیک و عاقل
نصیحت کرد ای انسانِ غافل

اگر خواهی شود ایران گلستان
ببینی سبزه زار و باغ و بستان

درختان را بده آب و بده خاک
که دایم رویشان باشد بر افلاک

صدقه جاریه کاشت در خت است
هر آنکس خیر کرد او نیک بخت است

بکار قاسم نهال یادگاری
بمانَد نام و یادت ماندگاری

🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳

📣کانال بهمن آبادخبر تلگرام
🆔 @Bahmanabad_khabar

کانال بهمن آبادخبر در ایتا
https://eitaa.com/Bahmanabad_khabar

عقل، یکی از نعمت های بی بدیل خداوند(2)

اساس دین عقل است
حکایت ملاقات با بیماران روانی به همراه حجت الاسلام ...
اگر قسمت قبلی را ملاحظه کرده باشید در باره اهمیت عقل گفتیم و رفتن مان به تیمارستان و گفتگو با بیماران روانی که شگفت آور بود
به توصیه مسؤل مربوطه از بخش های مختلفی دیدن کردیم وی ما را به بخشی برد که بیشتر بیماران دانشجو و معلم و استاد و به طور کل تحصیلکرده بودند زمان طولانی با آن ها گفتیم و شنیدیم هر کدام خاطرات دلنشین و غم انگیزی داشتند چون با نقل گفته ها و خاطرات آن ها بی تردید کامتان تلخ می شود از ذکر جزئیات خود داری می کنم تنها به این کته اشاره می کنم که مسؤل مربوطه ما را به بخش ناراحت کننده تر برد که وقتی با آن ها گفتگو می کردم اکثرشان از بنده خواهش می کردند از دست دیوانه ها (یعنی پزشکان) نجات شان دهم بیشترشان معتقد بودند پرستاران و پزشکان و ...همه بی عقل هستند وقتی پرسیدم خودت چی آیا عاقل هستی یا؟...بی درنگ گفت بله من عقل دارم ولی این ها بی عقل هستند!
همه ی این نوشته ای که ملاحظه می کنید در ارتباط با همین نکته است که بیماران روانی هم دیگران را بی عقل می دانند عقل به اندازه ای اهمیت دارد که از نظر اسلام محرومین از نعمت عقل تكليف ندارند،
وقتی دلیل بیماریشان را پرسیدم گفتند مرگ یک عزیز،ورشکستگی، نا امیدی،استرس و اضطراب و اختلاف های خانوادگی، ضامن شدن و به زندان رفتن و تصادف مرگبار و... دلیل اینجا بودن شان است.
در یک مطالعه تطبیقی به این نتیجه رسیدم که همه ی ادیان و فیلسوفان و شاعرانِ دینی و غیر دینی بر اهمیت عقل تأکید دارند اما همه گویند ولی گفته اسلام دگر است
چو ن با عقل می توان خدا و خود و نعمت ها و دیگران را شناخت و شکر گزار بود...
ادامه دارد

عقل، یکی از نعمت های بی بدیل خداوند(1)

ادعای عاقل بودن،سن و سال نمی شناسد همه ی انسان ها حتی بیماران روانی، دیگران را بی عقل و خودشان را عاقل یا عاقل تر می دانند در محاورات مان هم وقتی می خواهیم کسی را تحقیر کنیم بر چسب بی عقلی به او می زنیم اینکه اشاره شد بیماران روانی هم خودشان را عاقل و دیگران را نادان و بی عقل می دانند به خاطره ای اشاره می کنم که در مشهد برایم رخ داد
روزی در کتابخانه رضوی بین دوستان اهل مطالعه و مناظره سخن از جایگاه و تعریف و معنای عقل شد هر کس چیزی گفت بنده هم گفته ی «رنه دکارت» را گفتم:(در بین تمامی مردم تنها عقل است كه عادلانه تقسیم شده، زیرا همه فكر می كنند به اندازه كافی عقل دارند)
در پایان، یکی از آقایان پیشنهاد کرد هر چند وقت یک بار برای ثواب به بیمارستان ها و برای اطلاع بیشتر و پی بردن به اهمیت عقل،به مراکز نگهداری بیماران روانی برویم و از بیمارانی که نمی شناسیم عیادت کنیم عصرگاه یکی از جمعه ها به یکی از بیمارستان های مد نظر ایشان رفتیم چون زمان کافی نداشتیم قرار گذاشتیم جمعه ی بعدی به تیمارستان یا محل نگهداری بیماران اعصاب و روان برویم خوشبختانه این اتفاق رخ داد و با آمادگی کامل به محل مورد نظر رفتیم قبل از ورود به این مرکز، آداب همکلام شدن با بیماران روانی را به بنده آموزش دادند باور بفرمایید اگر بیماران، لباس مخصوص بر تن نداشتند هر گز نمی توانستیم بفهمیم شخصی که با ما سخن می گوید پزشک و یا بیمار روانی است...
ادامه دارد

روزی که رو به شهر و پشت به روستا کردم(4)

🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰

نمی دانم چطور شد با اینکه از دهات به شهر آمده بودم و اندک آشنایی هم با شعر و شاعری نداشتم نا گاه و فی البداهه برای اقوام شهری ام این شعر را سرودم ولی شوربختانه بازهم شعر و گفته هایم را به تمسخر گرفتند با این حال تأکید کردم؛

دردسرهای زندگی در شهر
کام شیرین تان نماید زهر

شهر پر دود، و ازدحام و شلوغ
و ترافیک و رفت و آمد و بوق

همه این قاتلانِ مغز و ریه
می کنند مرگ را به ما هدیه

تو ندانی که این شلوغی و دود
جز ضرر ذره ای ندارد سود؟

باورت نیست برو به درمانگاه
تا ببینی به چشم قربانگاه

فرصتی شد برو به گورستان
مرده ها را ببین رشید و جوان

آن یکی مرده است با آن دود
این یکی مرده است با این دود

روستا جای خوب و آرام است
شهر، پر سر صدا و سرسام است

وای بر شهر و زندگی در شهر
وای بر این دوندگی در شهر

عمر خود را کسی نداد به باد
هر که از دود و شهر شد آزاد

باز یادی کنیم از روستا
شعرما هست در همین راستا

خوش به آنکه قناعتی دارد
باغچه ای و زراعتی دارد

مرغ هایی که قُد قُدا بکنند
شاید آن ها خدا خدا بکنند

یا خروسی که صبح ندا بکند
بهر تکبیرِ حق صدا بکند

هر که را زندگی به کام بوَد
لطف یزدان بر او تمام بوَد

بنده ی خوب و قانع و مرضی
هست از رزق و روزی اش راضی

به همه داده ها بوَد شاکر
گر نداده ز حِکمتش شاکر

با کم و کسر خویش می سازد
نه قمار کرده و نه می بازد

در خورِ خویش آشیان دارد
سفره اش از حلال نان دارد

دانه می پاشد او به لطف خدا
دور باشد ز رنج و درد و بلا

او اگر اُمّی است و بی مدرک
لیک هست با درایت و با درک

چون دهاتی و بی سواد بودم
نزد همشهری نا مراد بودم

گفتم این شهر و دود از آنِ شما
آب و خاک و هوای خوب از ما

گرچه چه قاسم ز شهر بیزار است
ولی او چون شما گرفتار است

آنچه گفتیم به جد و شوخی بود
همه با طعم طنز و صوری بود

دلتان خوش چه روستا یا شهر
دور باشید ز رنج و کینه و قهر

🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰

📣کانال بهمن آبادخبر تلگرام
🆔 @Bahmanabad_khabar

کانال بهمن آبادخبر در ایتا
https://eitaa.com/Bahmanabad_khabar

جمعه شور انتخابات

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
باز هم یک انتخاب یک سر نوشت
سر نوشت را می توان از سر نوشت

در لوای پرچم ایران زمین
هر که گرد امد شد از اصحاب دین

جمعه یک روز دگر یک آزمون
خورده بر هر آزمونی مهر خون

روز جمعه روز رأی و انتخاب
رأی یعنی یک اراده و صواب

یک درختی هست نامش انقلاب
دشمنانش آب را گویند سراب

این درخت اکنون که گشته پر ثمر
مادران تقدیم کردند گل پسر

هر شهیدی یک سفارش کرد و رفت
او از این دنیای دون طرفی نبست

پیرِ ما بنوشت در هر پیچ و تاب
دست نا محرم نیفتد انقلاب

گفت این بار امانت از خداست
بر نگیرد هر که او از حق جداست

رأی ما باشد امانت نزد دوست
جان و دل تسلیمِ ذات پاک اوست

رای یعنی یک امانت یک پیام
رأی یعنی اتحاد و انسجام

رأی یعنی صحنه را خالی مکن
گر علم افتاد خوشحالی مکن

در فراز و در فرود انقلاب
از علمدار بزرگ رخ بر متاب

رأی یعنی کشورم این سر زمین
دشمنی دارد که باشد در کمین

او مدام اندیشه اش ویرانی است
حیله هایش بیشتر پنهانی است

روز جمعه روز رأی و یک قرار
با شهیدانی که جان کردند نثار

عشقِ میهن هر که دارد در سرش
کشور ایران بوَد چون پیکرش

کشور ایران بوَد چون جان ما
حفظ ایران هست چون ایمان ما

رأی، دشمن را نماید نا امید
می دهد پیغام با قول سدید

قاسمِ ملا چو سیل عاشقان
جمعه سیلی می زند بر دشمنان

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
📣کانال بهمن آبادخبر تلگرام
🆔 @Bahmanabad_khabar

کانال بهمن آبادخبر در ایتا
https://eitaa.com/Bahmanabad_khabar

روزی که رو به شهر و پشت به روستا کردم(3)

می خواستم بگویم اما ترسیدم مسخره ام کنند
می خواستم بگویم کسی منکر در آمد و فرصت های شغلی شهر نیست امکان پول در آوردن هم به مراتب از روستا بیشتر است ولی باید قیمت تمام شده ی هر دستاوردی رو محاسبه کرد به عبارتی باید دید این در آمد چه چیزهایی از شما می گیرد و چه چیز تحویل تان می دهد
خواستم بگویم بیماری هایی نظیر چاقی، سینوزیت، دیابت، کمردردهای مزمن، چربی خون ، سکته های مغزی و قلبی و از همه بدتر ضعف اعصاب و روان،زاییده کار و زندگی شهری و غذاهای صنعتی و آماده می باشند و روستائیان به دلیل فعالیت ها یدی و تحرک و کار مداوم از نعمت سلامتی و شادابی بر خوردارند
خواستم بگویم تغذیه و خورد و خوراک روستائیان به مراتب سالم تر و بهتر از شهری هاست به ویژه لبنیات و روغن و سبزیجات تازه در روستا که به دور از هر ماده شیمیایی است و نقش سازنده ای در طول عمر و سلامتی روستائیان دارد
دلم می خواست بگویم شما مدام در حال دویدن هستید در حال دویدن فکر می کنید
در حال دویدن حرف می زنید
در حال دویدن خرید می کنید
در حال دویدن به سرکارتان می روید
در حال دویدن از محل کار بر می گردید
کم مانده در حال دویدن پنچری ماشین تان را بگیرید شما فرصتِ یک زندگیِ آرام و بی دغدغه را از دست می دهید آنهم زندگی که قابل تکرار نیست
دلم می خواست خیلی چیزهای دیگر بگویم ولی می دانستم حرف مرا به دلیل بی سوادی و دهاتی بودنم قبول نمی کنند و حتی ممکن است مرا مورد تمسخر قرار دهند از این رو نگفتنی هایم را برای روز مبادا گذاشتم...
ادامه دارد

روزی که رو به شهر و پشت به روستا کردم(2)

روزی که رو به شهر و پشت به روستا کردم(2)
وقتی اقوام و همولایتی های شهری شده ام حسن و خوبی های شهر را بر می شمردند خواستم بگویم آن قدرها هم که فکر می کنید کلان شهر تعریف ندارد و شما نیز پیشرفت نکرده اید
خواستم بگویم بر خلاف تصور شما شهری ها ما روستائیان دایم در حال پیشرفت بوده و هستیم که با طیب خاطر و سعی وافر دسترنح خودمان را نوش جان می کنیم
حتی برای تضمین سلامتی شان پیشنهادهایی داشتم ولی ترسیدم مطرح کنم چون می دانستم به دلیل دهاتی بودنم سخنم را نمی پذیرند
می خواستنم بگویم بندگان خدا از کوزه ی سفالی برای تصفیه ی آب استفاده کنید که هزار برابر بهتر است از اب های داخل پلاستیکِ زیان آور (معدنی)
می خواستم بگویم به جای قرار دادن نان در سفره های پلاستیکِ سرطان زا برکت خدا را در سفره پارچه ای بگذارید.
می خواستم بگویم نان را که داخل یخچال می گذارید تازگی اش را از دست می دهد و بیات می شود بهتر است به اندازه ی مصرف خریداری کنید
می خواستم بگویم با چشم و همچشمی به دیگران زندگی را بر خودتان سخت نکنید
می خواستم بگویم به جای این همه دوندگی کمی هم زندگی کنید
می خواستم بگویم قبل از اینکه به دست دیگران نگاه کنید به داشته های خودتان فکر کنید و شاکر باشید
می خواستم بگویم زندگی در شهر مزایا دارد ولی از هوای پاک و فضای آرام و محبت آمیز روستا بر خوردار نیست و بدتر اینکه ساکنان شهر نسبت به هم غریبه هستند و هیچ صمیمیتی بین آنان وجود ندارد
می خواستم بگویم من در همین مدت کوتاهی که به شهر آمده ام شاهد رنج و امراض فراوان مردم بودم لطفا" مراقب باشید دچار بیماری افسردگی و اضطراب نشوید ...

روزی که رو به شهر و پشت به روستا کردم(1)

ما خواب بودیم که گفتن همه چی عوض شده
گفتن همه چیز در حال پیشرفته اگه اونایی که خواب هستن بیدار نشن و اونایی که نشسته اند بر نخیزند و اونایی که راه می روند ندوند نمی رسند
گفتن پاشید که زمین و زمان پیشرفت کرده بدوید تا از قافله تمدن عقب نمانید از شما چه پنهان ما هم شال و کلاه کردیم و زدیم به جعده(جاده) و روستا رو ترک کردیم
دویدیم و دویدیم راه ها را در نوردیدیم تا که به شهر رسیدیم پرسیدیم آیا ما که زودتر آمدیم متجدد هم شدیم؟ گفتن نه هنوز خیلی مونده یک مدت که در شهر بمانی شهری می شوی
هنوز خستگی در نکرده بودیم که از حال همسایه ها شان پرسیدم یکی با خنده گفت:اینجا از همسایه خبری نیست
گفتم این همه خانه...گفت هیچکس دیگری رو نمیشناسه!
گفتم حیاط این خونه کدوم طرفه؟گفتن آپارتمان ها حیاط ندارن، گفتم آپارتمان کی هست زنِ یا مرد؟همه بهم خندیدن!
گفتم شرمنده،مستراحش...دو باره همه زدن زیر خنده که اولا" مستراح نه و دستشویی یا توالت،دومندش همین درِ کوچکِ بیخ گوش شما توالتِ
گفتم اینجا نزدیک نشیمن و سفره و غذاخوری ؟ همچنان به من می خندیدن که چرا افکار دهات رو در شهر مطرح می کنم
سفره را با فاصله 20 سانت با محل ...گستردند گفتن اینجا چند نوع نان دارد که حق انتخاب با شماست از این حرف شان خوشحال شدم ولی وقتی نان را دیدم و خوردم باز یاد نان قلعه مان و روستایمان افتادم گفتم هر دو تا نان است اما این کجا و آن کجا؟
با همان گویش دهاتیِ خودمان خیلی حرف ها و توصیه های مفید برایشان داشتم اما ترسیدم بگویند...
ادامه دارد

دعا برای بارش برف و باران

بگیریم دست ها را رو به بالا
تضرع کرده و گوییم خدایا

دو ماه بگذشت از فصل زمستان
نیامد بار دیگر برف و باران

کشاورزان همه چشم انتظارند
نگاه ها روز و شب بر آسمانند

خداوندا عطا کن برف و باران
بده برکت به استان خراسان

یکی گفتا سبب گشته گناهان
که باران رخت بر بندد از ایران

ولی دانیم ذات پاکِ یزدان
بوَد بخشنده و بخشد گناهان

خداوند راهِ روزی می کند تنگ
ولیکن می رساند در دل سنگ

اگر هم بندگان کردند عصیان
خداوند رحم کند بر گوسفندان

خدایا آب مایه ی حیات است
نباشد آب، عالم در ممات است

به کوه و دشت یا دریا و خشکی
و یا احشام و حیوانات وحشی

همه محتاج آب اند همچو انسان
همه دست بر دعایند بهر باران

من این بشنیده ام از مرد دانا
که باید بیشتر خوانید خدا را

میان خالق و مخلوق راز است
که این راز در سحرگه کارساز است

بگو یارب به حق نیک نامان
بکن سر سیز ایران و خراسان

گیاهانی که در بخش کویرند
در این سال های کم آبی بمیرند

اگر چشمه شود از آب خالی
روند از دست حیوانات اهلی

گنه کاریم ببخش بر ما گناهان
بکن رحم بارالها بر گیاهان

بباران رحمتت بر دشت ها مان
شود آباد و خرم خاک ایران

تو هم رو در حرم قاسم دعا کن
بگو امام رضا(ع) حاجت روا کن

بیا ای منجی عالم جهان در انتظار توست

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

سلام بر حضرت مهدی (عج) که طراوتِ عطر نامش خوش ترین ، نامش زیباترین، یادش امید دهنده دل ها و ظهورش مرهم همه ی زخمهاست
سلام بر حضرت مهدی(عج) منجی بشر از فلاکت و رذالت و حقارت و رساندنِ او به اوج عزت و منزلت
سلام بر شب و روز نیمه شعبان روز رحمت و مغفرت و امضا شدنِ رهایی و آزادی بندگان از آتش جهنم
سلام بر نیمه شعبان که شب و روزش افضل شب هاست و خداوند بر خودش قسم خورده که هیچ دستی را امشب بر نگرداند پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله)فرمود: من شب شعبان خوابيده بودم كه جبرائيل نزدم آمد و گفت: اي محمد! آيا در اين شب مي‌خوابي؟گفتم: اي جبرائيل! مگر اين شب چه شبي است؟
جبرائيل گفت: اين شب، شب نيمه شعبان است. ای محمد برخيز! پس مرا از بستر خواب بلند نمود و آنگاه همراه خود به بقيع برد و گفت: سرت را بلند كن و به آسمان بنگر.آنگاه مرا به دعا و استغفار و قرائت قرآن و نماز سفارش نمود.
نیمه شعبان روز گشایش درهای رحمت و رضوان و مغفرت و فضل و نعمت و جود و کرم و احسان است خوشا آنکه این روز را برای توبه غنیمت شمرد و بغل بغل خواسته ها یش را به آسمان فرستاد
هر کس خواسته و حاجت هایی دارد ولی نکوست خواسته های ماندگار داشته بلاشیم مانند؛ زیارت خانه خدا و توفیق جبران گذشته و خدمت به خلق و عبادت و بندگی و همشینی با پیامبران در بهشت و حال احسن ،نه در خواست های کوچکی مانند دست یافتن به سنگ و آهن و چوب و مرکب و...که فنا پذیر و زود گذرند
بیاییم برای هم و برای همه در ماندگان و گرفتاران و بیچارگان و بیماران دعا کنیم
🌹میلاد با سعادت منجی عالم بشریت مهدی موعود (عج) مبارک باد🌹

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
📣کانال بهمن آبادخبر تلگرام
🆔 @Bahmanabad_khabar

کانال بهمن آبادخبر در ایتا
https://eitaa.com/Bahmanabad_khabar

شو بُراتُ و نیمه شَعبون مبارکِت بَشَه

با گویش محلی همراه با ترجمه!
از قِدیم مُگفُتِن شو بُرات اگر از تِ دل دعا کِنی و نیتت پاک بَشه خدا گناهاتِ مِیخشَه.
به هَمی خاطر مُگُفتِن برات یَعَنِم عَمل و کارای خُب.
مُگُفتِن هر کِه توبَه کِنَه خدا قِبیل مِنه،
دِ خِیله از کشورای مِسِلمو مِگن شو برات مایه بِرِکَته
قِدیما رَسِم بی،سه شو چِراغ برات روشِن مِکِردِن.
یاد فانوس و چراغ دِستی ها بِخیر... چه عالَمِ دِشتَم.
او وِختا یادُمُه شو برات به یادِ مرده ها چِراغِ بُرات گیرا(روشِن) مِکردن و زن و مرد مِرفتِم به مُزار و ریی قِبرستو، مِثل اَلعون عقیده دِشتِن مرد ه ها چیشم انتظارن.
شو بُرات یَعَنِم شو خیرات.
شو برات فِقط مخصوص شیعه ها نیس همه مِسلمونا خیرات و مبرات مِنِن اما ما شیعه ها دِ نیمه شَعبون جَشِن تِوِلد امام زمان(عج) مِگیرِم که خیله گرامی مِدَرِم و یک عالِمه شادی مِنِم
منظورم ایس که امشو هم شو بُراتِ و هم نیمه شَعبون رزِ تولد امام زمان (عج) هِم هس که مبارکتو بَشه
دِعا کِنم و اینشالا دِعَمَل هِم مُنِتظِر آقا بَشِم نِه به زِبونِ خُشکِ خَلی
شو بُرات از قِدیم رَسِم بی یَه و العونِم رَسمه که همه مِرِن به ریی قِبرِستو،
مُرده ها چیشم انتظارِن که بِرشو خیرات و مبرات کِنِن
مرده ها دِزِر خاک از چَن رِز پیش مِگِن خدا کِنَه شو بُرات یک نِفِر فاتحه بِفرستَه
شو برات مگن بعد از شو قدِر، از همه شوها مقام و اَجرِش بیشتره
مِدَنی اچی مِگِن شو برات؟یَعَنِم هرکه عبادت کِنَه و از خدا طلبِ اَمُرزِش کنه از جِهِندِم بیزاری خُوسته
به هَمی خَ طِر،گفتن شو برات شو، که تِبرِئَه و نُجاتِم هَس
مِگن ایمشو رزق و روزی یَک سالت مَعلیم مِره
شو برات هم بِرِه مرده ها اَجِر و ثِباب دَرَه ،هم بِرِ زِنده ها
خدا کِنه ایمرِز تا یک شُنبه تا وخت درم بِهره بِرم وُ از تِه دل مُردِه ها مُر دُعا کِنِم و بگم الهی العفو
برگردان؛
از نیمه شعبان هر چی بگیم کم گفتیم.
از قدیم می گفتن اگه شب برات از تَه دل دعا کنی و نیتت پاک باشه خدا گناهات رو می بخشه.
به همین خاطر می گفتن؛برات یعنی عمل و کارهای خوب.
می گفتن هرکی توبه کنه خدا قبول میکنه.
در خیلی از کشورهای اسلامی میگن برات مایه برکته.
قدیما سه شب به مناسبت برات چراغ روشن می کردن.
یاد فانوس و چراغ دستی ها بخیر.چه عالمی داشتیم!
اون وقتا یادمه شب برات به یاد مرده هامون چراغ روشن می کردیم و زن و مرد می رفتیم مزار و روی قبرستون، مردم آن زمان مثل الآن عقیده داشتن مرده ها چشم انتظار خیراتند.
شب برات مخصوص شیعه ها نیست بلکه همه مسلمانان خیرات میکنن.
اما ما شیعه ها در نیمه شعبان جشن تولد امام زمان(عج) رو میگیریم و کلی شادی می کنیم
شب برات و نیمه شعبان مبارک
منظورم اینه که امشب هم، شب برات و هم نیمه شعبان روز تولد امام زمان(عج) که مبارکتون باشه
دعا کنیم در عمل منتظرش باشیم نه با زبان
شب برات از قدیم رسم بوده و الآن هم رسم هست که همه میرن روی قبرستان
مرده ها چشم انتظارند که براشون خیرات و مبرات بفرستن
مرده های زیر خاک از چن روز پیش میگن خدا کنه یک نفر هم شده برامون فاتحه بفرسته
در باره شب برات میگن بعد از شب قدر،مقام و اجرش و ثوابش از همه شب ها بیشتره
می دونی چرا به این شب میگن شب برات؟یعنی هر کی عبادت کنه و از خداوند طلب آمرزش کنه از جهنم بیزاری جسته
به همین خاطر گفتن شب برات شب تبرئه و نجات هم هست
میگن در این شب و روز،رزق و روزی یک سال معلوم میشه
شب برات هم برا مرده اجر و ثواب داره،هم برا زنده ها
خدا کنه امشب و فردا تا وقت داریم بهره ببریم و از ته دل مرده هامون رو دعا کنیم و بگیم الهی العفو الهی العفو الهی العفو

نگاه خاله جان به برنامه های حسینیه معلی (2)

خاله جانم کوتاه آمد!
وقتی به خاله جان گفتم هر صنف و شغل و هنر و علم و دین و مذهبی کارشناسان خاص خود را دارند و هرکس نباید و نشاید در امور و تخصصی که نمی داند دخالت کند خوشبختانه از حجم ناراحتی اش کاسته شد گفتم خاله جان! یکی از مداح ها می گفت روضه می خونیم یه عده که چندان ارادتی هم به اهل بیت ندارن میگن کشور شده عزاخانه، سال در دوازده ماه همش مداحی و غم و گریه و مصیبت برامون درست کردن، وقتی شاد می خونیم میگن این ها مداح نیستن والا به جای سینه زدن از این کارهای سبک نمی کردن گفتم خاله جان! اگر نمی خواهید بچه هاتون تن به شادی حرام بدهند آن ها رو از خنده ی حلال و شادی حلال محروم نکنید عبوس بودنِ برخی از پدر و مادرها ( به ویژه و به ویژه پدرها)و سختگیری های سخت و بیجا و ملال آوری که دارن، فرزندان شان را گمراه و متمرد و بی اعتنا و از خودشون دور میکنه مثل حاج حسنعلی که مرد مؤمن و اهل عبادت و مسجد و قابل احترامه ولی چون تند و عبوس و لجوج بود و فکر می کرد از همه ی رازهای پنهان و آشکار خلقت و قرآن فقط او آگاهی داره و می خواست بچه هاش مثل وی فکر کنند و هرچه را دوست دارد دوست بدارن همه ی ما شاهدیم که از بین 6 فرزندان خوبی که خدا به او داده حتی یک نفر هم با ایشان همراه نشد و آقا حسنعلی در خانه خودش تنهاست و احساس غربت میکنه
آره خاله جان! درست است که سن و سال شما بالاست و حرمتت واجبِ ولی گفته اند وارد شدن در مسائلی که انسان از آن علم ندارد وجاهت شرعی هم ندارد
پیغمبر اکرم (ص) در حدیث شریفی فرموده اند:از اظهار دانش در آنچه نمی دانی پرهیز کن تا از عذاب الهی در قیامت در امان باشی
بیا و خدا قوت و آفرین و احسنت بگو به مداحانی که هم هنر خنداندن دارند و هم گریاندن
نکند مانند حسودان باشی که حسادت را خداوند خوش ندارد
خاله جانم این بار حرف های مرا چرت و پرت ندانست و دعا کرد در حق همه ی کسانی که شادی را به دل ها عرضه و هدیه می کنند به ویژه مداحان و دست اندر کارانِ برنامه ی شادِ حسینیه معلی

نگاه خاله جان به برنامه حسینیه معلی (1)

خاله جانِ من که عمرش دراز باد 122 بهار را گذرانده چشم شیطون کور از لحاظ جسمی و روحی سالم است خاله جان دوازده پسر و 4 دختر دارد که هر کدام از هم بهتر می درخشند زمین های حاصلخیز و احشام و گله ی گوسفندش زبانزد است اما نمی دانم چرا گاهی چنان آه عمیقی از دل بر می کشد که اطرافیان از سوز آه او احساس سوختن می کنند همین دیروز این اتفاق رخ داد وقتی دلیل آه کشیدن خاله جان را پرسیدم گفت:من هزار یک غم دارم گفتم خاله جان! یکی از غم های مهم و آزار دهنده ای که داری بگو شاید کمکت کنیم؟خاله جان گفت: الآن سه روز است مرغ ما می رود خانه همسایه تخم می گذارد دانه از من فضله اش اینجا تخم مرغش اینجا و اونجا!
بعدش با تشر رو به من کرد و گفت: تو هر روز خز عبلات می نویسی و چرت و پرت تحویل مردم می دهی یک چیزی برای این هایی که با مسخره بازی دست می زنند و هورا می کشند و شادی می کنند بنویس و بگو این کارها خلاف اسلام است
اولش هر چی فکر کردم منظور خاله جانم را درک نکردم ولی رفته رفته از لابلای صحبت هاش متوجه شدم منظور خاله جان برنامه های شاد و مناسبتیِ حسینیه معلی است گفتم خاله جان این برنامه شاد و شادی بخش و فرحبخش مورد قبول علمای اعلام است و مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفته برنامه های شاد حسینیه معلی حد اقل برای ساعتی غم زدایی می کند و اثرات خوبی دارد چرا شما مدام به دنبال غم می گردی؟چرا برای دلت غم پیدا می کنی؟شما باید به این عزیزانی که شادی را به دل ها عرضه می کنند خدا قوت بگویی نه اینکه با وجود علمای اعلام فتوا دهی این کار خلاف اسلام است مگر تو از اسلام چه می دانی یا چقدر می دانی؟ من و شما باید در حد و اندازه و قواره عقل و دانش و علم مان سخن بگوییم و قضاوت را به اهلش واگذاریم...
ادامه دارد

صیقل روح بشر شادی و غم

زندگی هم غم و هم شادی داره
مثل بچگی هامون بازی داره

یادته بازی هامون با خنده بود
گاهی بین خنده هامون گریه بود

قهر می کردیم دو باره آشتی کنون
کدورت ها می رفت از دل ها برون

تا اینکه ما مثلا" بزرگ شدیم
با سواد و قوی و سترگ شدیم

سرِ هیچ از همدیگه قهر می کنیم
شادی رو بر خودمون زهر می کنیم

ادعا داریم که خیلی عاقلیم
ولی شوربختانه از خود غافلیم

قد کشیدیم ولی کودکیم هنوز
کاش نمی شدیم اسیر مُدِ روز

اسباب بازی های وقت کودکی
شده دوست داشتنی های زندگی

زن و شوهرها همش بگو مگو
گوشی هاشون پره از راز مگو

بیرونِ خونه زن و شوهر طلا
توی خونه زهرِ عقرب و بلا

از کودک گرفته تا جوان و پیر
نبودیم و نیستیم انتقاد پذیر

هر کسی میگه که بهتر می دونه
چرخ زندگی رو خوب می چرخونه

صبر و طاقت نداره نسل جوون
انگاری سیر میکنه رو آسمون

نمی خواد پله پله بالا بره
می خواد صد تا پله رو یکجا بره

امان از همچشمی این بلای جان
که به هم ریخت خانه مان و آشیان

زن و شوهرها را کرد از هم جدا
بچه های بی گناه شدن فدا

کجا رفت اون صفا و اون قناعت
خرج می کردیم قدرِ دخل و بضاعت

شش هفت تا بچه بودیم با دو اتاق
مطبخ و آشپزخونه با یه اجاق

خونه ها گرم می شد از مهر و و فا
بین مون عشق بود و دوستی و صفا

بودیم از احوال خویشان با خبر
روابط با همسایه قند و شِکر

زندگی باور کنیم سختی داره
بعد از سختی ها راحتی داره

قله را بنگر کجاست و ما کجا
میشه رفت بالا به امید خدا

کن دعا قاسم که چرخ روزگار
بر مراد چرخد به لطف کردگار

آن یکی خر داشت پالانش نبود(3)

در دل هر رنج لذت هل بوَد
آدم بی صبر و تمامت خواه که می خواهد خیلی زود دنیا برایش به کام و به نام و به نان و مقام باشد نمی داند لذت ها زائیده رنج هستند مهندسی دنیا چنین است که همه ی خشت ها ردیف و بناها مستحکم و مکان ها صد در صد دلنشین نیستند مگر نه اینکه در دل هر سختی آسایشی است؟(اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً براستی که با سختی آسانی است.) فلسفه رنج و سختی نیز لذت است که پس ازرنج نصیبِ رنجدیده می شود مثلا" پس از کار سخت، استراحت کردن
پس از گرسنگی و تشنگی شدید، خوردن و آشامیدن
پس از درد، تسکین یافتن
پس از اسارت، آزادی
پس از خانه بدوشی و مستأجر بودن، صاحبخانه شدن
پس از رنج فراق، وصال
پس از جنگ،صلح
پس از تحملِ درد زایمان مادر، تولد فرزند و به بار نشستن و لذت وافر بردن
همانا پس از سختی آسایشی است
پس از محنت و رنج آرامشی است
زمین سختی های بیل کشاورز را تحمل می کند و سپس از آن گل ها و سبزه ها می روید
نروید هیچ تخمی تا نگندد
نه کاری برگشاید تا نبندد
همه ی خوبی ها و لذت ها میوه های صبر هستند صبر درختی است که اگر هم دیر به بار بنشیند سرانجام در دنیا و آخرت ثمر می دهد
کسی که می خواهد محبوب خلق و خالق باشد باید با صبر و بردباری دیگران را تحمل کند تا او را تحمل کنند هر گز همه چیز بی عیب و کامل و صد در صد بر وفق مراد نیست لطفا" نگاهی به خودمان بیندازیم تا...بگذریم!