شب یلدا سنت ماندگار
بنازم رسم و آیین های اجداد
که با آیندگان بودند همزاد
بنازم این همه آداب و سنت
که پیوند خورده با دین و دیانت
خوشا ایران و رسمِ باستانی
خوشا جشن و سرور و شادمانی
نخواهی گر شوی هر گز پشیمان
شب چله بکن یاد از یتیمان
شب چله شب پر خیر و برکت
شب صله ی ارحام است و رحمت
شب چله به صد گویش بگوید
خوش آنکه حِقد و کین از دل بشوید
شب یلدا و جشنِ زایش نور
ز تاریکی و ظلمت کن دلت دور
شب چله شب جمع و سرور است
در این شب کینه ها از دل به دور است
شب چله به دور هم شویم جمع
بزرگتر پند گوید ما شویم سَمع
سرِ شب یک نفر حافظ بخواند
بزرگی شعر را معنی نماید
اگر خواهید که فال کس بگیرید
به خوش اقبالی اش معنا بگیرید
مبادا یک کسی سر خورده گردد
و یا افسرده حال و رانده گردد
چه خوش باشد که اهل خیر و احسان
کنند فکری به حال مستمندان
خدا گر سفره ات را کرده رنگین
مبین همسایه ات در فقر و غمگین
بگیر دست تا خدا دستت بگیرد
نگیری دست،خدا کارَت نگیرد
اگر کردی به خویش و دوست خدمت
مکن آلوده خدمت را به منت
خداوند هست بیزار از چنین کار
که بیند بنده اش در طعن و آزار
شب چله بخور گرمی و سردی
امیدوارم نگیری هیچ دردی
در این شب ها و روزهای گرانی
ز همچشمی حذر کن تا توانی
خرید چله در حد توان کن
بپرس از جیب و عقلت آن چنان کن
بکن دوری ز اصراف و ز تبذیر
بخوران و بخور با عقل و تدبیر
برای خویش بنما زندگانی
ز مردم دور شو تا می توانی
نیازمندان در این شب ها بکن یاد
خدا در لحظه ها آید به فریاد
چه خوش باشد که با هم یار باشیم
برای یکدگر غمخوار باشیم
خداوندا زروی فضل و رحمت
به قاسم کن عطا توفیق خدمت