آن یکی خر داشت پالانش نبود(3)
در دل هر رنج لذت هل بوَد
آدم بی صبر و تمامت خواه که می خواهد خیلی زود دنیا برایش به کام و به نام و به نان و مقام باشد نمی داند لذت ها زائیده رنج هستند مهندسی دنیا چنین است که همه ی خشت ها ردیف و بناها مستحکم و مکان ها صد در صد دلنشین نیستند مگر نه اینکه در دل هر سختی آسایشی است؟(اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً براستی که با سختی آسانی است.) فلسفه رنج و سختی نیز لذت است که پس ازرنج نصیبِ رنجدیده می شود مثلا" پس از کار سخت، استراحت کردن
پس از گرسنگی و تشنگی شدید، خوردن و آشامیدن
پس از درد، تسکین یافتن
پس از اسارت، آزادی
پس از خانه بدوشی و مستأجر بودن، صاحبخانه شدن
پس از رنج فراق، وصال
پس از جنگ،صلح
پس از تحملِ درد زایمان مادر، تولد فرزند و به بار نشستن و لذت وافر بردن
همانا پس از سختی آسایشی است
پس از محنت و رنج آرامشی است
زمین سختی های بیل کشاورز را تحمل می کند و سپس از آن گل ها و سبزه ها می روید
نروید هیچ تخمی تا نگندد
نه کاری برگشاید تا نبندد
همه ی خوبی ها و لذت ها میوه های صبر هستند صبر درختی است که اگر هم دیر به بار بنشیند سرانجام در دنیا و آخرت ثمر می دهد
کسی که می خواهد محبوب خلق و خالق باشد باید با صبر و بردباری دیگران را تحمل کند تا او را تحمل کنند هر گز همه چیز بی عیب و کامل و صد در صد بر وفق مراد نیست لطفا" نگاهی به خودمان بیندازیم تا...بگذریم!