خانه داری و خانواده داری(2)

و مسؤلیتی که نادیده گرفته می شود
از آنجا که مطالبی که می نویسیم در کانال ها و گروه ها نمایش داده می شود گاهی از جانب دنبال کنندگان، درد دل و در خواست هایی مطرح می شود که چون بی جواب می مانند گاه و بیگاه شاهد گلایه های دوستانه ی آن ها هستیم و شرمنده!
بیشتر کسانی که از ما می خواهند به مسائل خانواده و اختلافات بپردازیم شوربختانه تحصیل کرده هستند گاهی در رابطه با اختلاف های زن و شوهری پیام هایی برایمان ارسال می کنند که شنیدن و خواندنش تأسف انگیز است کوچکترین رفتار نابخردانه ی مجادله ها نا سزا گفتن و پرده حیا را دریدن و رفتارهایی است که گفتن و نوشتن و باورش بسیار سخت می نماید
یکی از همسایه های پدری که حرف هایش تلنگری برای دیگران بود گاهی با کنایه به کسی که رفتار نا معقول داشت می گفت:از جوانی تا پیری از پیری تا به کی؟ وقتی که از او نا امید می شد می گفت: عقلی تا 40 سالگی نیامده منتظرش نباش که هر گز نخواهد آمد.
هر کدام از ما دچار اشتباهی در زندگی هستیم اما اما دارد به نظر می رسد انسان یک جایی باید از خواب غفلت بیدار شود و اندکی به آنچه می داند و باور دارد عمل کند مگر می شود این همه آیات و روایت در دل و فکر انسان ... بی اثر باشد؟قصد داشتم حد اقل بخشی از نوشته ها و پیام های دریافی را علنی کنم ولی احتیاط کردم که مبادا بد و بدتر نشود...
ادامه دارد

خانه داری و خانواده داری(1)

بی شک خانه داری و خانواده داری نا آشنا و غریبه نیست هر کدام از ما از دوران کودکی شاهد خانه داری مادر و خانواده داری پدر بوده ایم اگر مرد مسؤلیت پذیر است زن به عنوان همسر و مادر یکی از مهمترین سمبل های مسؤلت شوهر داری و بچه داری را بر دوش دارد بدیهی است خانم خانه باید حرمت ویژه ای نزد مرد خانه و فرزندان داشته باشد زیرا همه واقفند که زن یا مادر به عنوان مدیر تشریفات و شوهر داری مسؤلیت سنگینی را بر عهده دارد و اگر همسر مسؤلیت مادر را هم داشته باشد این حرمت و ملاحظات مضاعف می شود حال اگر خدای نکرده به جای حرمت گذاشتن، حرمت شکنی صورت گیرد گناه نیز مضاعف است
شاید لازم بود پیش از شروع بحثِ خانه داری و خانواده داری دلیل ورودمان را به چنین بحثی ذکر می کردیم البته دیر نشده به قول ضرب المثل معروف ماهی را هر وقت از آب بگیری می میرد!
و اما دلیل یا دلایل ورود به موضوع خانه داری و خانواده داری
از آنجا که مطالب بنده در کانال ها و گروه ها نمایش داده می شود گاهی از جانب دنبال کنندگان پرسش ها و در خواست هایی مطرح می شود که بهتر است کارشناسان امر جواب بدهند گاهی به دلیل تعلل در جواب دادن با انتقادهای دوستانه ای هم رویرو می شویم بیشتر کسانی که از ما می خواهند به مسائل خانواده و اختلافات بپردازیم افراد تحصیل کرده هستند گاهی در رابطه با اختلاف های زن و شوهری چیزهایی می نویسند که تأسف انگیز است شوربختانه برخی از مشاجره ها و کتک زدن و ناسزا گفتن از کسانی سر می زند که باورش سخت می نماید...
ادامه دارد

مشق شب(11)

از بهمن آباد چه خبر؟
سرما مهمان خانه های اهالی کویر
همه ی فصل ها دل انگیزند مهندسی خلقت باب میل اشرف مخلوقات خلق شده تا حض کامل برد و شکر خالق گوید خداوند در هر فصلی سفره ای به اقتضای زمان و مکان و امیال آدمیان بر روی زمین می گسترد و نعمت های فراوانش را مطابق و موافق فصل بر روی سفره بزرگ زمین قرار می دهد تا هر کس متناسب با طبعش نوش جان کند حال در این میان برخی تابستان دوست یا زمستان دوست و پاییز دوست هستند و یا بهاری اند و فصل گل و سنبل را دوست دارند
جونم برات بگه،هوای کویر چند روزی است چهره زمستانی بخود گرفته ابرهای سیاه و سفید چندان اجازه ای به درخشش خورشید نمی دهند وزش باد نیز سوغات سرما را از دور دست به جسم مان هدیه می کند آسمان هم سخاوت گذشته را ندارد البته کشاورزان می گویند باران در حال حاضر جز ددر خواست هایشان نیست!
غروبگا با وجود هوای سرد به مسجد رفتیم چون امام جماعت تشریف نیاوردند نمازها فرادا اقامه شد من هم به هر دلیل برای حاضرین (چون به حد نصاب نرسیدند) صحبت نکردم ...
ادامه دارد

سلام صبحگاهی به هر که دوست داری

سلام به بهمن آباد
سلام به مردم شاد

سلام به نو جوانان
سلام به پیر و جوان

سلام به صحرا و دشت
سلام به سیر و گلگشت

سلام به آب کاریز
سلام به دشت پالیز

سلام به آبِ قنات
سلام به مایه حیات

سلام به هر کشاورز
سلام به یار هم مرز

سلام به نان قلعه
سلام به روز جمعه

سلام به هر دو مزار
سلام به عشقِ دلدار

سلام به مرده ها مون
سلام به زنده هامون

سلام به پیر مردان
سلام به پیرِ زنان

سلام بر والدین
سلام به نورِ دو عین

سلام به همسایه ها
سلام به قوم و خویش ها

سلام به اصل و ریشه
سلام به کار و پیشه

سلام به هر هنرمند
سلام به هر رَوشمَند

سلام به جمع خویشان
سلام به آل و دودمان

سلام به مرد کامل
سلام به زن عاقل

سلام به اهل قبور
سلام به خانه ی گور

سلام به اهل روستا
سلام به نسل فردا

سلام به عشق خالص
سلام به دوستِ شاخص

سلام به مردانگی
سلام به دلدادگی

سلام به هر برادر
سلام به هر چه خواهر

سلام به هر بی ریا
سلام به بی ادعا

سلام به همسر خوب
سلام به صبر ایوب

سلام به مرد دانا
سلام به هر توانا

سلام به اهل تقوا
سلام به هر چه نانوا

سلام به هرچه شاکر
سلام به شخص شاعر

سلام به اهل قلم
سلام به هر چه اعلم

سلام به وقت صبحگاه
به استادِ دانشگاه

سلام به عالم دین
سلام به اهلِ یقین

سلام به حوزه و درس
سلام به جمعِ مَدرس

سلام به کار و کارگر
سلام به زرع و برزگر

سلام به خانواده
سلام به بی افاده

سلام به جمعِ دوستان
سلام به باغ و بستان

سلام به مرد خلاق
سلام به هر خوش اخلاق

سلام به انسانیت
سلام به آدمیت

سلام به گویندگان
سلام به کار مندان

سلام به کارگر و کار
سلام به هر چه گچ کار

سلام به بازنشسته
سلام به مرد خسته

سلام به جویای کار
سلام به افتاده بار

سلام به دامداران
سلام به گاوداران

سلام به جمع خوبان
سلام به آل و دودمان

سلام به مسجدی ها
سلام به پیش نمازها

سلام به خدمتگزار
سلام به سپاسگزار

سلام به یار شاطر
سلام به مرد شاعر

تقدیم به شهید گمنام

سلام بر شهیدان پر افتخار
به مردان با همت و اقتدار

بر آن شیر مردی که از جان گذشت
به نان آوری کو برفت بر نگشت

بر آن تازه داماد و آن نو جوان
سلام بر عزیزان پیر و جوان

به مهمان جمعه که گمنام بود
به آن راد مردی که خوشنام بود

نمودند در راهش اسفند دود
زن و مرد خواندن برایش درود

شهیدی که در جبهه گمنام شد
به هفت آسمان نامیِ نام شد

سلام بر تو ای یار دور از وطن
سلام بر تو ای دوست ای هموطن

تو آوازه ات شهره شد در جهان
ره و نام و یادت شده جاودان

به هر کوی و برزن تو را نام باد
نشاید که جاوید گمنام باد

که نام شهید می درخشد چو نور
ز هر نام و عنوان و منصب بدور

تو رفتی نبودی پی کسب نان
همین بود نام تو شد جاودان

شد ایران ز بی نامی ات سر بلند
به فردای محشر شوی ارجمند

در آن روز که هر چشم گریان بوَد
دل و جانِ تو شاد و خندان بوَد

در آن روز ما را شفاعت نما
بگیر دست مان و هدایت نما

که بخشد خداوند جرم و گناه
به ویژه از این قاسم رو سیاه

پاسخ پسر به خواسته ی دختر

منم می خوام که خانوم
صبور باشه و آروم

دختر باید عفیف باشه
خونوادش شریف باشه

مادر خوب داشته باشه
خواهر خوب داشته باشه

دخترباید نجیب باشه
تو زندگی شکیب باشه

با کم و زیادم بسازه
با نون پیازم بسازه

من زن اخمو نمی خوام
همسر عیبجو نمی خوام

همسر با وفا میخوام
دخترِ با خدا میخوام

با شرم و با حیا باشه
از فامیلاش جدا باشه

بدون هیچ وابستگی
فکر بکنه به زندگی

دختر سازگار میخوام
همسر با وقار میخوام

همسر باید مدیر باشه
عزیز و دل پذیر باشه

لب و دلش خندون باشه
تو پیری هم جوون باشه

دختر تنبل نمی خوام
آخر جدول نمی خوام

دختر لوس و مامانی
از خونواده اعیانی

بدرد من نمیخوره
بدرد لا جرز میخوره

اونی که من من میکنه
یک من رو صد من میکنه

ادعا داره بی حساب
فکر چلو هست و کباب

اگر همش طلا باشه
عیارشم بالا باشه

بازم صفایی نداره
به من وفایی نداره

زنی میخوام دانا باشه
توانا و بینا باشه

خونه میام آروم باشه
بی او نفس حروم باشه

خونه که آماده باشه
هر چی به اندازه باشه

مرض دارم دعوا کنم
بیخودی سر صدا کنم؟

دختر باید اصیل باشه
خنده هاش بی دلیل باشه

نگاش به زندگیش باشه
نه اهل همچشمی باشه

همراه و همدمم باشه
شریک هر غمم باشه

زنِ دهن بین نمیخوام
شکاک و بد بین نمی خوام

اونی که هی شک میکنه
زندگی رو ترک میکنه

دختر با حیا می خوام
نجیب و با خدا می خوام

دختر می خوام آروم باشه
خوش اخلاق و خانوم باشه

دختره اهل ناز و قهر
زندگی رو میکنه زهر

خبر چین و خبر بیار
نیش داره مثل نیش مار

جواب دختر را دادم
جواب بهتر رو دادم

بازم میگم بازم میگم
از این واضح تَرَم میگم

دختر خوش کلام میخوام
خوشکل و خوش مرام میخوام

قاسم جواب داد پسرک
زن نمی خواهی به دَرَک

این همه خوب و بد مکن
راه خودت را سد مکن

این همه دختر عفیف
با خانواده ی شریف

فکر نکنی زنت میشن
عاشق و همدمت میشن

این حرفو بشنو مثلِ راز
پاتو مکن از حد دراز

خواسته های دخترای قدیم

یادِ گذشته می کنیم
از قدیما یاد می کنیم

از خواسته های دخترا
از کار و بارِ پسرا

دخترا در قرن اخیر
با اندام و سنِ صغیر

او شوهر انتخاب می کرد
رو فکر خود حساب می کرد

می گفت شوهر که مرد باشه
با همسرش همدرد باشه

محتاج باباش نباشه
زیر دست داداش نباشه

اگه دهن بین نباشه
تو خونه دور بین نباشه

بزاره من آزاد باشم
بی غم و درد و شاد باشم

فکر می کنم جالب باشه
بر مشکلات غالب باشه

شوهر سر سخت نمی خوام
آدم بد بخت نمی خوام

افسرده خاطر نمی خوام
من بار خاطر نمی خوام

شوهر باید اعیون باشه
صاحب آب و نون باشه

مرد خوبه اهل کار باشه
نه بیکار و بی عار باشه

شوهر باید جوون باشه
مالک چند دکون باشه

شوهر باید شنگول باشه
به فکر نون و پول باشه

نباید اهل ناز باشه
یا قوز و نا تراز باشه

اصلا" نباد ناز بیاره
ناز رو برا زن بزاره

شوهر باید به فکر باشه
مؤمن و اهل ذکر باشه

زندگی رو بچرخونه
نمازشو خوب بخونه

شوهر باید قشنگ باشه
نه مُنگل و مشنگ باشه

شوهر باید عاقل باشه
شاعر و اهل دل باشه

شوهر باید مدیر باشه
نرمخو و دلپذیر باشه

خوبه که اهل راز باشه
همیشه در فراز باشه

چه خوبه خنده رو باشه
دنبال آبرو باشه

شوهری که شاد نباشه
از غصه آزاد نباشه

شوهری که اخمو باشه
ترشک و آب لیمو باشه

یا اگه تلخ و زهر باشه
بااهل خونه قهر باشه

به درد من نمی خوره
بدرد لا جرز میخوره

شوهر باید لایق باشه
تو زندگیش عاشق باشه

نباد که چشم چرون باشه
نگاش به این و اون باشه

باید خدا پرست باشه
نه که هوا پرست باشه

شوهر باید نِگام کنه
منو به اسم صِدام کنه

شوهر باید هدیه بِده
طلاجات و سکه بده

شوهر باید کمرو باشه
تو زندگی یکرو باشه

باید هنر داشته باشه
کارش ثمر داشته باشه

اگه مادر داشته باشه
پشتش پدر داشته باشه

دنیا به کام او شده
هر چی بنام او شده

قاسم جواب داد دختری
مگه تو از کی بهتری؟

کسی که اهل زندگیست
این همه خواسته بهر چیست؟

به بهانه ی شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها(2)

می خواستم غم های فاطمه سلام الله علیها را در سوگ پدر و سیلی ستم و تازیانه کینه و عداوت و ناله های جانکاه دخت رسول خدا صلی الله علیه وآله و اندوه جهانسوز علی علیه السلام و نامردمی های دشمنان و ستم ستمگران و هجوم اهریمنان به خانه ی وحی و نادیده گرفتن پیمان غدیر و افشای چهره ی روبه سفتانِ سقیفه و محروم کردن دخت پیامبر از فدک را به تصویر بکشم اما مگر قلم توان نوشتن دارد؟
می خواستم از کسانی بنویسم که فرمایش و سفارش رسول خدا صلی الله علیه وآله را نا دیده گرفتند که درب خانه فاطمه را درب خانه خود» می‌دانست و «هتک آن را هتک خود اعلام کرد».
پس چرا فاطمه سلام الله علیها و خانه ی او را هتک کردند و حریم الهی شکسته شد و حق علی علیه السلام و همسر گرامی اش را نا دیده گرفتند؟
آیا غیر از این بود که می خواستند بر خلاف بیعتی که با رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در غدیر خم کرده بودند، خلافت را از مسیر اصلی خود خارج کنند و آن را غصب نمایند؟
همه ی اقداماتِ عجولانه و بی ادبانه ی عواملِ به اصطلاح خلیفه (هجوم به خانه مولا و آتش زدن درب خانه، جسارت به دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله و خارج کردن به زور امیرالمؤمنین از خانه برای بیعت، با هدفِ مشروعیت بخشیدن به تصمیم سقیفه و نا دیده گرفتنِ بیعت در غدیر و پیمان شکنی جماعت عهد شکن بود.
شهادت غریبانه و مظلومانه حضرت فاطمه سلام الله علیها بر همه ی مسلمانان به ویژه شیعیان و دوستداران اهلبت تسلیت باد

به بهانه ی شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها(1)

پیش از فتح کلام سلام و عرض ادب می کنیم به فاطمه سلام الله علیها بنت الهدا، دخت نبی مکرم اسلام حضرت محمد صل الله عليه وسلم
قلم با همه ی نا توانی اش می خواهد در باره حضرت فاطمه سلام الله علیها بنویسد در باره بانویی که مایه و سرمایه ی پدرش رسول خدا(ص) است
در باره دختر نازدانه ای که هر صبحگاه و شامگاه شکوفه های لبخند را به پدر عرضه می کرد و دلخوشی های پدر بود
دختر با شرافتی که پدر در وصفش فرمود: اگر همه نیكی‌ها و خوبی‌ها و ارزش‌های عالم به صورت یك شخص در آید، آن شخص فاطمه(سلام الله علیها ) است،
بانوی بزرگواری که اگر نبود راه انبیاء الهی ابتر می ماند
همان فاطمه ای که جمیع خصلت های نکو را که از پدر به ارث برد به عنوان میراث گران بها برای فرزندان خود گذاشت تا انسان هایی چون امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام در جامعه ی اسلامی تاریخ ساز شوند
فاطمه سلام الله علیها فرزند رسول خدا (ص) و همسر امیر مؤمنان علی علیه السلام و مادر سروران اهل بهشت حسن و حسین است حضرتش گر چه نزد آسمانیان و فرشتگان و مقربان، حرمت ویژ دارند و به وجود حضرت غبطه می خورند اما نزد زمین یان از چنین حرمتی بر خوردار نیستند زیرا قدر نشناسان و دنیا طلبان و حسودان و غاصبان، بارها حرمتش را شکستند و بر آن حضرت و فرزندانش جفاها کردند
فاطمه قلب پدر است جان اوست هرکس فاطمه را بیازارد او را آزده است اما کسی به قلب پیامبر (ص) و میوه و ثمره ی جان او توجه و اعتنا نکرد...
ادامه دارد

مشق شب(10)

از بهمن آباد چه خبر؟
خبرها بیشتر رنگ عزا دارد
وقت امروزمان در مجلس ترحیم چهلمین روز در گذشت مرحومه کبری ذاکری و تشییع جنازه و دفن مرحوم حاج اکبر بهمن آبادی گذشت طبق برنامه ساعت 9:20 دقیقه برای ادای احترام به بازماندگان مرحومه کبری ذاکری وارد هیئت حسینی شدم پس از تلاوت قرآن زودتر از آنچه انتظار می رفت مجلس را ترک کردم
نماز جماعت ظهر و عصر به امامت حجت الاسلام حاج شیخ محمد اقامه شد و در پایان حی علی النهار را پاسخ گفتیم
ساعتی پس از صرف ناهار آماده ی تشییع جنازه شدیم اما بازهم برای حاضر کردن گوسفند که می خواستند در مسیر جنازه قربانی کنند منتظر ماندیم نمی دانم دلیل و فلسفه ی اینگونه قربانی ها چیست همه ی ما دیده ایم وقتی کارد بر حلقوم حیوان می کشند تماشاگران اصلی زنان و دختران و کودکانند که شاهد صحنه دلخراش جاری شدنِ خون از گردنِ گوسفند هستند این کار هیچ توجیه شرعی ندارد نظر بسیاری از علما این هست که برخی از اعمال از جمله قربانی کردن در انظار عمومی و پاشیدن خون به ماشین و ...بر گرفته از دوران جاهلیت است این نوع رفتارها بگونه ای در بین مردم جا افتاده که حتی روحانیون هم جرأت امر به معروف را ندارند اما خوشبختانه علمایی چون آیت الله فاطمی نیا و آیت الله مکام و آیت الله جوادی آملی و دیگر مراجع به صراحت مردم را از این کار بر نهی کرده اند
فرزندان مرحوم حاج اکبر برای صرف شام امشب از همه ی مردم دعوت به عمل آوردند
اعلام شد فردا ساعت 9 بامداد به استقبال شهید گمنام برویم که از مسیر کاهک و سویز می آید
پس از بازگشت از مراسم استقبال شهید گمنام در مجلس سالگرد مرحوم دایی زاده ام اکبر محترم شرکت خواهیم کرد ان شاءالله ...
ادامه دارد

فرهنگ ناب روستا و فرهنگ ناخالص شهر(28)

وقتی عروس خانم خط و نشان می کشید

گفتنی است که همه ی عروس ها مظلوم واقع نمی شدن برخی با حمایت خانواده و اطرافیان دمار از روزگار شوهر و خانواده شوهر در می آوردند مطالبه ی قباله و خانه ی رو به کوه و رو به گرگان برای پدر و مادرِ داماد شکننده بود به همین دلیل در مذمت چنان عروس هایی چنین اشعاری می سرودند

دختر آروم و خوب و بی زبون
حالا هی نیش میزنه به این و اون

نیش به شوهر و به مادر شوهرش
کنایه میگه به خواهر شوهرش

عروس ساکت و خیلی با حیا
هم خروس جنگی شده هم بی حیا

زن گرفته پسرم مایه ی ننگ
دو تا پاش تا زانو رفت در گ...سگ

دختره بی حیا مثل مادرش
داد و فریاد داره مثل پدرش

ما از این طایفه خیری ندیدیم
حرف با حساب از این ها نشنیدیم

به عَمَش گفته قبالم رو میخوام
قباله و پشت قبالم رو میخوام

الهی وصلت ما جور نمی شد
شبِ عقد چشمای ما کور نمی شد

دختره چشم دریده و بی حیا
جواباش بی ادبِ و سر بالا

پسرم از زندگی خیری ندید
غیر نِق از همسرش چیزی ندید

قباله نداشته را از ما میخواد
مثل باباش شده اهل جیغ و داد

من سه تا عروس دیگه هم دارم
از کجا خونه و ایوان بیارم؟

مگه تو از دیگران بالاتری؟
نکنه فکر می کنی زیباتری

برادر را از برادر کرد جدا
پسرم برادرها رو کرد فدا

حالا ما ماندیم و یک زنِ جلب
زن نگو، غِرِشمار و صاحب طلب

نون ما را کرده آغشته به خون
زنِ دختر زا و این همه زبون؟

فرهنگ ناب روستا و فرهنگ ناخالص شهر(27)

و اما اگر عروس خانواده دختر زا بود
عروسِ خانواده اگر اقبال به او رو می کرد و حد اقل اولین فرزندش پسر بود نزد خانواده شوهر جایگاه بالایی داشت و از خیلی کارهای خانه و صحرا و رسیدگی به گاو و گوسفندان و مایه زدن شیر و کره گرفتن از ماست معاف بود ولی وقتی نوزادش دختر بود باید ظرف یک هفته رختخوابش را جمع می کرد در غیر این صورت باید منتظر نیش و کنایه هایی بود که چون تیر از جانب مادر شوهر و خواهر شوهر به سویش پرتاب می شد
اگر نوزاد پسر بود همه ی اعضای خانواده او را در آغوش می گرفتند و بر گونه هایش بوسه می زدند و اگر خدای نکرده به هر دلیلی گریه می کرد همه برای آرام کردنِ پسرِ کاکل زری به سویش می دویدند اما به گریه و خواسته نوزادِ دختر چندان توجهی نمی شد
البته در همه ی خونواده ها عروس خانوم مظلوم نبود عروس هایی بودن که کمی پس از ورود به خانه ی بخت ذات خودشون رو نشون میدادند چنین عروس هایی اجازه نمی دادن آب خوش از گلوی مادر شوهر و خواهر شوهر پایین برود به عبارتی عروس بی زبان دیروز حالا شده زبان درازِ امروز، که خیلی زود جواب مادر شوهر را می داد و برای شوهرش خط و نشان می کشید و اگر از جانبِ خانواده شوهر به کودکش کم توجهی می شد و یا کار اضافی به او محول می کردند کاری می کرد کارستان، می گفتن این دختر به مادرش رفته که از قدیم گفتن کرباس می خوای پهناشو ببین/ دختر می خوای مادرشو ببین ...
ادامه دارد