در باره نیمه شعبان و ظهور آقا امام زمان(عج)
شرمنده ام آقا؛
خواستم بگویم؛بیا که منتظرت هستم،
ولی دیدم هیچکدام از رفتارم به منتظران نمی ماند پس منتظر نبودم.
خواستم بگویم؛آقا بیا که برای آمدنت لحظه ها را شماره می کنم، ولی چون پیش از هرکس خودت خوب می دانی که چنین نیست زبان به کام گرفتم.
خواستم بگویم بیا تا بغل بغل گل در راه آمدنت بریزم ،
ولی چون به دنبال ارزانترین گل ها بودم نیافتم و از گل گذشتم،
خواستم بگویم می خواهم آب آور باشم و آب زنم راه را،ولی پیش از تو بر سر راه دیگران آب زدم.
خواستم بر روی کاغذی نشان خانه ام را برایت بنویسم تا تو مهمان باشی و من میزبان ،
ولی نه ،خانه آماده بود و نه خانه ی دل و نه صاحبخانه،
خواستم تو را به مجلسی که برای میلاد با سعادتِ خودت و به نام تو آماده کرده ایم بخوانم،چون مجلس به نام تو بود ولی برای تو نبود از این نیز گذشتم.
خواستم بگویم بیا باهم از خیابان های زیبای شهرمان عبور کنید،
ولی چون جلوه ی خوبی نداشت باید چشم می بستید و راه می رفتید و این نیز مشکل بود.
خواستم بگویم بیا به بازار برویم و بازارمان را از نزدیک ببینید،
ولی از آنجا که در بازارهایمان دلالی های سکه و دلار و احتکار و گرانفروشی و... رواج داشت و...بگذریم آقا بازار هم مکان مناسب حال شما نبود.
با وجود حال غیر انتظاری که در جانم ریشه دوانده بودند و انسان منتظری نبودم و در هیاهوی افکار متضادی که چون خوره به جانم افتاده بودند ناگهان به این واقعیت انکار ناپذیر دست یافتم؛ که انسان اگر منتظر نباشد و انتظار نداند باید شاهد از هم پاشیدن ارزش های معنوی باشد چنانکه هست.
انسان غیر منتظر تکیه گاهی برای روح سرگشته ی خویش نمی یابد،
و به هیچ پیوند و رابطه ی الهی دل نمی بندد،
کسی که منتظر نیست،آتش عشق در وجودش به سردی می گراید و شعله ی شهوات و اشتهای سیری ناپذیرِ امیال و مال و مقام در درونش زبانه می کشد،
چون انتظار نمی داند منتظر نیست و لذا او انسانی می شود بیگانه از خویش و دور از خدای خویش و پیامبر خویش و امام خویش،
می شود انسانِ بی هویت،
چنین انسانی بی اختیار خود را به گردباد هوس ها و حوادث می سپارد و امید رستگاری را از دست می دهد.
اکنون و در آستانه ی بیدار شدن از خواب عمیقِ غفلت و با نگاهی مثبت به انتظارِ یک منجی و نجات دهنده،که تنها او می تواند انسان ها را از لبه ی پرتگاه انسانیت و معنویت،نجات بخشد ملتمسانه عرض می کنیم ای پسر فاطمه ای حجت خدا، با همه ی بدی های بیشماری که داریم اینک در شب و روز میلادت، همراه با منتظران و در جمع مؤمنین و دوستانت فریاد بر می آوریم؛
يا صاحب الزمان به ظهورت شتاب کن
عالم ز دست رفت تو پا در رکاب کن
يا صاحب الزمان زمانه خراب شد
دل هاي شيعيان تو از غصه آب شد
يا صاحب الزمان تو امامي به شيعيان
تعجيل کن که خون شده است قلب دوستان
اللهم صل علی محمد وآل محمد
وعجل فرجهم