سلام بر معلم و روز معلم
سلام بر تو معلم خوبم🌷
سلام بر آموزش و سلام بر پرورش
و همه ی سلام ها بر تو باد ای معلم ای دوست داشنی ترین، ای چراغ راه و ای آن که به من آموختی الف را و...
می خواستم برایت نامه بنویسم و با تو و با مظلومیت هایت اظهار همدردی کنم،
می خواستم بنویسم؛
معلم خوب و مظلومم، باور داشته باش تا نفس دارم خود را مدیون زحمت های بی دریغ و بی چشمداشت تو می دانم و هرکه باشم و هرجا باشم به دیده احترام تو را می نگرم.
دوست دارم در هر سن و سالی که باشم همچون کودکی نو پا بازهم پای درس هایت بنشینم تا دوباره خواندن و نوشتن الف را از تو بیاموزم.
چه زود یادمان رفت و به فراموشی سپردیم نخستین روزهایی را که به ما از «الف و ب» می گفتی و حساب و کتاب یادمان می دادی،
ولی حرمت آن روزها را به خاطر دارم، روزهایی که اگر کودک و حتی نو جوانی درخانه و کوچه و خیابان شیطنت کودکانه داشت والدین شان، شکایتِ او را نزدشما به عنوان معلم می آوردند تا فرزند متمرد و چموش به دستِ معلمش ادب شود و حتی بی ادبی فرزند را به پای معلمش می نوشتند!امی دانید چرا؟چون عقیده داشتند چوب معلم گل است/ آنکه نخورده خل است.
به یاد دارم روزهایی را که با گریه وارد خانه می شدیم و اثر چوب معلم را به نمایش می گذاشتیم تا بلکه احساسات والدین را علیه معلم مان تحریک کنیم ولی هرگز چنین نشد آن ها نه تنها اعتراضی به عملِ معلم نداشتند بلکه با لبخند،حق را به ایشان می دادند
در روزگار ما، معلم دارای شأن و جایگاهی بود که هیچ دستی به آن جایگاه نمی رسید مگر کسی که درس می خواند و معلم می شد.
معلم های عزیز! نمی خواهم در قالب واژه های تکراری و کلیشه ای از قرب و منزلت و ارزش تعلیم و تعلم و بزرگداشتِ تو چیزی بنویسم می خواهم به این نکته اشاره کنم که متأسفانه با گذر زمان و آمدن تکنولوژی ،بجای این که عاقل تر و قدر شناس تر شویم و تو را بیش از پیش درک کنیم و عزیزت بداریم شوربختانه،تو را از جایگاهی که لایق آن هستی پایین آورده ایم و با این رویکرد روز به روز مورد بی مهریِ بیشتری قرار می گیرید در این زمان و نه تنها چوب معلم گل نیست بلکه تبیه بدنی است و چیزی نمانده که چوب شاگرد گل شود و اگر تو نخوری...
در زمانه ای که بد اخلاقی ها همچون مرض طاعون و خوره به جان نسل حاضر افتاده، معلم هم حق ندارد به شاگردش اف بگوید و اگر اف گفت؛ تنبیه بدنی محسوب می شود و باید منتظر پخش هزاران فیلم و عکس و تف و لعن و نفرین و مصاحبه های کوناگون باشد یعنی کاری می کنند که کاسب محله هم به او چیزی نفروشد!
سلام بر تو از معلم ابتدایی تا دانشگاهی که هرکدامتان به نوعی در مظلومیت و محرومیت و دلهره و استرس و اضطراب در کلاس حضور می بابید .
سلام بر تک تک شما که دیروز به خودمان درس می دادید و امروز به فرزندانمان درس می گویید.
سلام بر تو ای معلم خودم و معلم فرزندانم و ای آموزش دهنده ای که اگر اندکی فهم بود باید تا ابد مدیون خدمت هایت می بودم ولی چه بگویم که چون در روزگار فعلی جای استاد و شاگرد عوض شده ، کیفیت تحصیلی نیز به مراتب نسبت به گذشته پایین آمده و می شود گفت،هر روز بر تعدادِ مدرک دارهای بی درک، افزوده می شود...می بینید استاد گرامی؟ می بینید از وقتی قبول نداشتیم که تو چراغ راهمان هستی چقدر داریم راه را بیراهه و عوضی می رویم؟
ای کاش با فهم و درکِ مقامت،بی شمار بر دستانت بوسه می زدم و تو چوبِ معلمی ات را بازهم بر دستانم می زدی تا شهد و شیرینیِ دانستن و فهمیدن و ادب در ذهن و جانم جان می گرفت و هرگز رنگ نمی باخت.
سلام بر معلم و روز معلم و مظلومیت و محرومیت های معلم.
سلام برمعلم ، انسانِ قانع و صالح و صبور و وارسته ، کسی که به من خواندن و نوشتن و ادب آموخت.
معلم عزیز و همیشه گرامی! همیشه و همه جا دوستت دارم روزت مبارک دستان بوسه باران اجر کارت با یزدان، نام و یادت جاوید و جاودان.