وقتی همه چیزمان مصنوعی می شود
یادش بخیر دورانی که همه چیزمان اعم از خورد و خوراک و پو شاکمان طبیعی بود تا این که؛ رفته رفته به یمن برکت ورود به دوره ی تجدد، همه چیزمان تغیر کرد و تصنعی شد.با ورود به این دوره بود که تصنع چهره ی واقعی خود را نشان داد و زندگی مان از شکل حقیقی خود دور و دورترشد.پوشاک،غذا و به تبع آن، رفتارمان متصنع شد البته آن وقت ها حتی تصور هم نمی کردیم روزی برسد که از نوک پا تا فرق سرمان متجدد شود.!
مژه مصنوعی،گونه مصنوعی،لب مصنوعی، نگاه مصنوعی،سلام مصنوعی،ازدواج مصنوعی،خواب(توسط قرص و آمپول) مصنوعی.
از همه بدتر،غذا ها یمان یا دست ساز شدند یا وارداتی، موادی که مصرف کردن شان در خلق و خو و رفتارمان ایجاد تصنع می کند.نقاب هایی که ما مردمان بر چهره می زنیم،رفتارهای ناهنجاری که در بعضی افراد جامعه مشاهده می کنیم،فاصله گرفتن و قهر کردن با خدا،و بطور کل رفتاری غیر از آدمی زاد داشتن و خوی حیوانی بجای خلق و خوی انسانی داشتن،به عدم خود باوری و مصنوعی بودن برمی گردد.
حتما" شما هم متوجه خستگی مفرط ِمردم شده اید این همه بی روحی و کسالت و افسردگی و بیماری از مصرف بی رویه غذاهای مصنوعی است که خواسته یا ناخواسته مصرف شان می کنیم از وسایل پخت و پز امروزه گرفته تا غذاهای منجمد و آماده و ... همه و همه سمومی هستند که با افتخار از آن ها استفاده می کنیم ،می خوریم و به دیگران می خورانیم.آیا فکر کرده ایم تغذیه ناسالم چقدر می تواند ما را از انسان بودنمان دور و از درون تهی مان کند.؟کاش باور داشتیم که؛ غذای طبیعی می تواند در تلطیف اخلاق و رفتارمان مؤثر باشد.پیشوایان دینی نیز بارها بر غذای پاکیزه و حلال و مصرف بجا تأکید فرموده اند، کاش باور داشتیم ...