سلامتی جسم یا روح و روان و یا هردو ؟
این روزها بیش از گذشته به فکر سلامت جسم خودمان هستیم.بارها شاهد کسانی بوده ایم که مرتب وزن خود را کنترل کرده و یا نزد پزشک می روند تا با انجام آزمایش؛ از میزان چربی و قند خون خود آگاه شوند عده ای نیز ورزش هایی انجام می دهند تا از این طریق جسم خود را سالم نگهدارند همه ی این ها خوب است و انسان باید در حفظ سلامتی جسم خود کوشا باشد،ولی چرا چنین اهمیت و حساسیتی را برای شادابی و سلامتی روانِ خود قائل نیستیم؟ اگر از همه ی ابزارها ی لازم برای سلامتِ جسممان استفاده کنیم ولی در جهت سلامت روح و روانمان بی تفاوت باشیم؛ آب در هاونگ کوبیدن است.
معمولا" از روی عادت،ترس،پیشگیری و یا درمانِ جسم مان به پزشک مراجعه می کنیم پزشک هم برمبنای گفته های ما داروهایی را همراه با دستور مصرف و پرهیز از برخی غذاها تجویز می کند سئوال این است: چنان چه کسی دچار بیماری هایی چون؛بدبینی،دروغ گویی،حسدورزی،کینه توزی،آزار رسانی و... باشد طبیب حاذق چه دارویی را برای بیمار رنجور تجویز خواهد کرد؟ مطمئنا" او ناتوان از درمانِ دردهای درونی است.امراض بد بینی، حسادت،کینه توزی و... را نمی توان با داروهای مصنوعی مداوا کرد بلکه با پناه بردن به معنویت و به عبارتی؛عمل به دستورات اخلاقی و دینی و بازگشت به فطرت است که می توان جسم و روان سالم داشت.زیرا آن کس که روان سالم دارد نه تنها گرفتار حقد و حسد و آز و کینه و نارضایتی و شکایتی نیست بلکه دلی سرشار از محبت و خلقی آرام و فرحبخش دارد. روان سالم اصولا در دنیا بدی نمی بیند و آنچه بدکاران انجام می دهند زاییده درون پرهیاهو و ناسالم آنها است آن که روان سالم دارد؛ برای بزرگداشت خود احتیاجی به تمسخر و هزل دیگران ندارد زیرا می داند، هر کس همان است که آفریده شده و هیچکس حق ندارد از دیگران نقادی کند. کسی که از روان سالم برخوردار است؛ حقیقتا" میداند که تأسف به گذشته و غم آینده بی مورد است و زندگی فقط در حال صورت میگیرد و روی این اصل از همان لحظه آنی استفاده میکند و هیچ وقت به امید خوشی آتیه ،نقد امروز را از دست نمیدهد. او به خوبی می داند که اگر امروز کسی نقشه ناجوانمردانهای طرح می کند و در انجام آن می کوشد قبل از هر کس به خودش صدمه می زند،بنابراین نه تنها احتیاج به مقابله به مثل با چنین کسی را ندارد بلکه می داند که چنین فردی را باید تحت درمان قرار داده و خارهای جان گزای حقد و حسد را که به جانش رفته اند با دقت خارج ساخت.
روش درمان:
بهترین راه درمان این بیماری پرهیز از گناه است و مناسب ترین شیوه برای ترک گناه، مشارطه،مراقبه ، محاسبه و معاتبه است،
«مشارطه»یعنی انسان با خود عهد و پیمان مىبندد که در انجام تکالیف و اداى وظایف و ایفاى مسئولیتها به هیچ وجه کوتاهى نکرده و از دستورهاى شرع انور تجاوز ننماید،
مرحله دوم از مراحل مرابطه، «مراقبه» است. یعنى انسان پس از آنکه با خود عهد و پیمان و شرط بست باید در تمام اوضاع و احوال و در همه روز، مراقب خویش باشد، مبادا در اثر غفلت و سهل انگارى، شرط و عهدى را که بسته است بشکند. دائما باید از خود مراقب باشد.
مرحله سوم، «محاسبه» است. یعنی انسان پس از آنکه با خود عهد بست تا اموری را انجام داده و یا ترک کند، بعد از مدتی مثلا یک روزه به محاسبه خود میپردازد تا مشخص شود چه مقدار موفق و چه مقدار ناموفق بوده است.
اینک؛ با دل و زبان تطهیر شده ذکر نام او می گوییم:زیرا (أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ)آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا دل ها .آرام مي گيرد.
امید آن که در تقویت جسم و روان خود بیش از پیش کوشا باشیم.دلتان آرام باد
توصیه:برای اطلاع بیشتر و بهتر در باره ی سیر و سلوک؛مطالعه ی کتاب چهل حدیث امام خمینی (ره) بسیار مفید و مؤثر خواهد بود