افراط و تفریط به معنای زیاده روی و کوتاهی در هر کاری است که همه ی ما آن را ناپسند می دانیم خیر الامور اوسطه ها ، وسط،حنیف، اقتصاد و...همه به معنای میانه روی و رعایت اعتدال است ولی وقتی نوبت به خودمان می رسد گوی سبقت را از دیگران می گیریم دیگر کشورها را نمی دانم ولی از فرهنگ بیشتر نقاط کشورمان با خبرم.گویی ما ایرانیان علاوه بر اهل تعارف بودن، به افراط و تفریط نیزعادت کرده ایم  در شادی ها و عزا ها در تربیت فرزندان، در محبت و دوستی کردن ،دشمنی ورزیدن با یکدیگر و...افراط و تفریط می کنیم.نصیحت سعدی را که فرمود: کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی / شوی زکرده پشیمان به هم توانی بست را توجه نمی کنیم چه می گویم؛ این همه آیات و روایات، در باره ی رعایت حد اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط داریم که متأسفانه با تفسیر به رأی، از آن ها بر داشت های منفعتی می کنیم.

افراط و تفریط در دو جشن عروسی  

دوستی که در جشن عروسی یکی از بستگان همسرش شرکت کرده بود می گفت: کمی زدتر وارد سالن تالار شدیم مدعوین آمدند و بر صندلی های خالی تکیه زدند گوینده ای پشت میکروفن رفت و تلاوت قرآن کردبعد از ایشان،نوبت به دیگری رسید؛او ضمن تشکر از میهمانان گفت:امشب بنا داریم؛به مناسبت ازدواج دو ستاره ی درخشان و... به تفسیر سوره ی حمد به پردازیم!!! در همین حال،مفسری بی حال پشت میکروفن قرار گرفت، شمرده شمرده تفسیر سوره ی حمدرا آغاز کرد این که چرا تفسیر و چرا سوره ی حمد بماند ولی آن چه همه شاهدش بودند؛ یکی چرت می زد آن یکی زیر لب چیزی می گفت و آن دیگری لبخند و ...

دو سال بعد از این موضوع، از طرف همان خانواده دعوت شدیم تا در جشن عروسی دومین پسرشان شرکت کنیم چاره ای جز قبول دعوت نداشتم ولی فرزندانم رسما" این دعوت را نپذیرفتند با همسرم رفتیم به آدرسی که در کارت قید شده بود از بدو ورودمان متوجه شدیم که در این جشن،ساز و رقص و آوازهای افراطی جای تفسیر خشک و بی روح قبلی را گرفته است حدسمان درست بود زیرا برخلاف  جشنِ برادربزرگتری که در آن تفسیر سوره ی حمد گفته می شد؛ این عروسی تا پاسی از شب با ساز و آواز و رقص و سرو صداهای وحشتناک  ادامه یافت، پدر مؤمن و مادر مؤمنه ی این دو اولاد بی هیچ عکس العملی در هر دو جشن شرکت داشتند و در گوشه ای نشسته بودند.

افراط و تفریط های ما به این گونه جشن ها منحصر نمی شود بلکه،در عزداری هایمان هم به همین شکل عمل می کنیم گاهی برای نگاه مردم باید بر مرده ی 120 سال مان چنا ن داد و فریاد سر دهیم که گویی خدای ناکرده جوانمان از دنیا رفته است.درعزاداری برای ائمه به خصوص امام حسین چه کارها که نمی کنیم؛ این همه غلو و سرودن و خواندن اشعار سخیف و حتی گریه های آن چنانی که واکنش و اعتراض مراجع عظام  را موجب می شود برای چیست؟ اگر خدای نکرده واعظی نتواند اشکمان را در آورد!!!(هرچند سخنانش دلنشین باشد) می گوییم؛ منبرش نمی گیرد. امروزه مداحان در سکوتِ خیلی از روحانیون، برای اشک گرفتن به چه چیزهایی که متوسل نمی شوند؟.

درعبادت نیز برخلاف دستور قرآن دچار افراط و تفریط می شویم و به جای راه میانه،بیهوده خود را به زحمت و رنج می اندازیم در صورتی که خداوند حتی به پیامبر(ص) می فرماید: راه اعتدال در عبادت را در پیش گیرند.

«ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی. آن را فقط برای یادآوری کسانیکه (از خدا) می‌ترسند نازل ساختیم
امام صادق(ع) دربارة این آیه می‌فرماید: 
«خداوند به جهت به رنج افتادن پیامبر(ص) در نمازگزاری از او خواسته شده که چنین نکند و راه اعتدال را در عبادت در پیش گیرد».

ازطرفِ دیگر چنان دچار تفریط می شویم که می گوییم: دلت پاک باشد نماز و روزه  و حجاب و...چندان مهم نیستند!!!

 درامر ازدواج نیز شاهدِ سخت گیری هایی هستیم که ازدواج و آینده ی فرزندانمان را دچار مشکل می کند گاهی مقدس مأبی هایمان باعث می شود پسر و دخترمان نتواند حتی در خانه، دوستی کسی را که دل در پی اش دارند اظهار کنند خودمان می بُریم و می دوزیم.افراط در انتخابِ مکان و چگونگی برگزاری مراسم و مقدار و مبلغ مهریه، بیشتر اوقات موجب دلخوری و کدورت طرفین می شود. 

راستی نقطه ی اعتدال کجاست ؟ با کدام شاقول باید خشت های زندگی مان را بنا کنیم؟ تراز این بنا در دست کیست؟ مگر نه این که دین اسلام تأکید بر میانه روی دارد پس چرا در برداشت ها یمان،این همه دو گانگی مشاهده می شود؟

در رعایت حجاب نیز هنوز گویی در بلاتکلیفی به سر می بریم،

 آقایی را درخیابان مشاهده می کنیم که با همسر نقاب دارش تردد می کند.

 دیگری؛ همسر و خانواده اش را از هرنوع گفتگو و ملاقات با نامحرم منع می کند.

یکی هم، با وجود مؤمن بودن مشکلی با حضور و اختلاط همسرش در مجامع و مواجه شدن با نامحرمان ندارد.

 یکی چادر ملی را به سُخره می گیرد دیگری جادر سنتی را دست و پاگیر می داند، یکی تبلیغ حجاب در قالبِ لباس سنتی می کند،در مقابل هستند کسانی که بر منبر می روند و این گونه لباس ها را به کل مردود می داند.

جایگاه این همه،مانتو های رنگارنگ کجاست؟

بارها شنیده ایم؛ در بعضی ها از ادارات و مکان های عمومی برای خانم های مانتویی و در جاهایی نیز، به خانم های چادری حرمت قائل می شوند!!!

در بخش موسیقی نیز وضعیت مناسب نیست بعضی از خشک ها حتی شنیدن زنگ تلفن همراهشان را موسیقی غیر مجاز می دانندچه رسد به آهنگ هایی که از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش می شود.به نظر می رسد این جا نیز دچار خود مرجعی شده ایم در صورتی که می دانیم نبایدجلوتر از مراجع عظام حرکت کنیم !!!

باز هم این پرسش خود به خود پیش می آید؛خط اعتدال کدام است.

 باید بدون تعصب و تفسیر شخصی، به کتاب خدا رجوع کنیم زیرا در آموزه‌هاى قرآن، اعتدال و ميانه‌روى يك اصل اساسى و ارزشى است و از نظر اسلام؛ هر گونه افراط و تفريط در هر كارى ناپسند است.

از نگاه و زبان مردم نترسیم و ریا و تعصب را کنار بگذاریم ما همه مسلمانیم و مذهبمان شیعه ی ۱۲ امامی است، این همه کافی نیست؟