هم موسم بهار طرب خیز بگذرد / هم فصل ناملایم پاییز بگذرد/ گرناملایمی به تو رو کرد از قضا /خود را مساز رنجه که این نیز بگذرد. عیدی که آن همه منتظرش بودیم از راه رسید و مثل همیشه تمام شد در این رهگذر شرمنده ایم که درسی از طبیعت نیاموختیم  طبیعتی که در قبال نامهربانی هایمان بی چشمداشت و بی منت داشته ها و شادی هایش را با ما قسمت می کند.سبز شدن و شاداب شدن چهرة فرسوده و تکیده و زیربرف له شدة طبیعت و پوشیدن قبای سبز و بر سر گذاشتن کلاه شکوفه،پیغام آوری است که ما نمی شنویم و نمی بینیم.با آمدن سال نو، به ظاهر، یا به واقع،خنده بر لبانمان می نشیند و برگونه های یکدیگر،بر حسب عادت،بوسه می زنیم.با آغاز سال نو،همه خواسته های تلنبار شده مان را ازخداوند یک جا و فقط برای خودمان مطالبه می کنیم، خانه،ماشین،همسرخوب،زندگی بارفاه،فرزندان صالح، شغل پر درآمد و...هر آنچه موجب شادمانی مان می شود را برای خودمان می خواهیم و مرگ را برای همسایه،هرچه داریم را نو و خانه تکانی می کنیم ولی خودمان را نه،نمی دانیم باید برای سپری شدن یک سال با موفقیت جشن بگیریم ،یا برای آمدن سال نو یی که نمی دانیم چگونه تمام خواهد شد. درست است که طبیعت نو می شود ولی چرا این،نو شدن، نباید دلیلی برای رویش دوبارة لبخندهای بیوه‌زنان و یتیمان این سرزمین باشد؟!  آیا غیر از این است که لبخندها‌مان مثل دارایی‌هاي‌مان، انحصاری شده است؟ کاش از اسراف و ریخت و پاش های بی جا و بی مورد خود داری می کردیم تا داشتن لباس نو  و رفتن به سفرهای نوروزی یکی از آرزوهای دست نیافتنی برای بسیار ی از خانواده های هموطن ایرانی محسوب نمی شد.سال 1390 تمام شد جا دارد،نیم‌نگاهی به آن‌چه کرده ایم و آن‌چه باید می‌کردیم و غافل بودیم بیاندازیم نیازی به چرتکه نیست تا بدانیم که چه‌قدر از حسابِ عشق و احساس و معصومیتِ خود برای پرکردن شکم و پربارتر نمودن حساب بانکی‌مان، هزینه کرده ایم. بنگریم و با خود بیاندیشیم که موجودیِ عشق و احساس و معنویت و معصومیت ما چه‌قدر است و یا چه‌قدر باقی مانده است.یادمان باشد انسان اگر چه به لحاظ ظاهر احساس بی نیازی می کند ولی این طور نیست زیرا انسان فطرتا" نیازمند به یکدیگر آفریده شده است. آیت الله جوادی آملی می فرمایند: انسان موجودی فقیر و نیازمند آفریده شده است و هر فقیری نیازمند به کمک است تا از راه کمک خواهی از دیگران و کمک کردن دیگران به او، نیازهایش را برطرف سازد، همین نیاز انسان ها به یکدیگر است که آنها را به هم پیوند می دهد و این پیوند موجب می شود تا هر فردی به میزان توان خود نیاز طرف دیگر را برطرف کند، خواه این نیاز مادی باشد مانند: تأمین خوراک و پوشاک و مسکن و... خواه معنوی باشد، مانند: نیاز به علم و....

اگرلبخند بهانه نمی‌خواهد، وادار کردن دل به خندیدن و شاد کردن، بهانه می‌خواهد.

 علی (ع) می فرماید: سوگند به خدايي كه هر صدايي را مي شنود!  هر كس دلي را شاد كند خداوند از آن شادي لطفي براي او قرار دهد كه به هنگام مصيبت چون آب زلالي بر او باريدن گرفته و تلخي مصيبت را بزدايد.

شاد  و شاد آفرین باشید.