قبل از آنکه بتوانم روی پاهایم به ایستم مرا با نام علی آشنا کردند. بعدها برای انجام دادن هر کار کوچک و بزرگی باید یاعلی می گفتم،بزرگتر که شدم شاهد بودم پدر و مادرم،اقوام و همسایه ها،معلم ها و مردم کوچه و بازار در نشستن و بر خاستن ،از نام علی مدد می جویند.کم کم  متوجه شدم یاعلی گفتن در همه جا به خصوص در بلند کردن اجسام سنگین از ملزومات شرعی است!!!

 در هر خداحافظی ، گفتن دست علی به همراهت در ردیف ارج نهادن به من تلقی می شد.

دربهمن آباد، وقتی کار جمعی مثل لایروبی مسیر آب قنات،صورت می گرفت برای رفع خستگی، علاوه بر چاوشی، بارها:علی علی علی  یـــــــــــــــاعلی – علی علی علی یــــــــا علی را به صورت جمعی تکرار می کردند.

 اینکه:هرکس باید دست به زانوی خودش بگیرد و یاعلی بگوید.به ضرب المثل تبدیل شد

در بُعد اُخروی نیز می گفتند: شب اول قبر علی به فریادت می رسد.

گفتند:وقتی نکیر و منکر  وارد قبر می شوندنام امامان را از تو می پرسند در صورتی که دوست علی باشی خودش به دادت می رسد. 

برای تشویق به فرستادن صلوات می گفتند: شب اول قبر علی به فریادت برسد بلند صلوات بفرست.

در بُعد پهلوانی بی رقیب و بی حریف بود.تا جایی که شخصی از راه دور آمده بود و ادعای پهلوانی می کرد سراغ علی راگرفت او علی را ندیده بود، آدرس نخلستان را به او دادند به آنجا رفت و با قلدری آدرس علی را خواست علی گفت: با او چه کار داری؟ مرد پهلوان گفت: می خواهم با او کشتی بگیرم علی گفت:مرا دیده ای او را دیده ای و سر انجام کشتی گرفتند علی که پهلوان بی بدیل بود کمر بند او را گرفت و به سوی آسمان پرتابش نمود آن شخص که در بین زمین و آسمان معلق بود دریافت که با علی کشتی گرفته،ملتمسانه فریاد بر آورد ای کسی که به آسمان پرتابم نمودی مرا به روی زمین بر گردان.علی او را بدون کمترین صدمه ای بر زمن نهاد.

روزی با دشمن وارد جنگ شد شمشیر را به شدت، بر فرق او وارد ساخت دشمن گفت:ای علی ضربه ی تو بر من کارگر نشد علی گفت: خودت را تکان بده او خودش را تکان داد فوری دو نیم شد و از دنیا رفت.

هنوز کودک بود و شیر خوار،که شیر درنده ای وارد شهر می شود مردم در وحشتند،علی در گهواره ،آن شیر را تکه تکه کرد!!!!.و.......

پیروان آن حضرت در قیامت،بدون هرحساب و کتابی وارد بهشت می شوند گناه از تو حساب و کتاب باعلی!!!

حاجب  اگر محاسبه ی حشر با علی است

من ضامنم که هرچه بخواهی گناه کـــــــن

یا:

روز محشر پرسید از من آن رب جلی

گفت: تو غرق گناهی؟گفتمش یا رب بلی

گفت: پس آتش نمی گیرد چرا جسم و تنت؟

گفتمش چون حک نمودم روی قلبم یا عـــلی

 برای تولدش مولودی می گیریم و امامتش را به رخ دشمنانش می کشیم و در غم شهادتش خاک عزا بر سر می کنیم. کشور در این روزها تعطیل رسمی می شود.که حق هم همین است.

  عشق و محبت علی را با شیره ی جانشان در دلم جای دادند راه می رفتم و با خودم: من علی علی گویم / باصوت جلی گویم/ یا شاه ولایت/ جانم به فدایت / هرکس به کسی نازد /سنی به عمر نازد/ ما هم به علی نازیم، را می خواندم.

شناخت من از علی منحصر به شناخت شناسنامه ای شد. یعنی ‏ علی ، پسر ابوطالب ، ابوطالب پسر عبدالمطلب ، مادرش فاطمه دختر اسدبن عبدالعزی ، شوهر فاطمه ، پدر حسن و حسین ، در آن سال متولد شد ،فلان سال از دنیا رفت ، چنان جنگ هائی کرد ،شناخت شناسنامه‏ای علی ، شناخت شخصیت او نیست ، شناخت  انسان کامل‏ نیست،تا کنون هر چه برایم گفته اند ازشخص و معجزات علی بوده، نه از شخصیت او، در صورتی که،شناخت علی ، یعنی شناخت شخصیت انسان بی همتا، نه شخص علی. به عبارت دیگر اوصاف علی نمونه ی انسان کامل است.کاش بجای غلو کردن در محبت علی و این همه بهره برداری از نام او، چهره ی واقعی آن حضرت و شیعیان حقیقی اش را ترسیم می کردند. شیعه یعنی کسی که در عمل علی‏ را مشایعت کند نه در حرف . مشایعت عملی یعنی همراه بودن با انسان کامل،وقتی از انسان کامل یعنی انسان نمونه ، انسان اعلی یا انسان والا و برتر،سخن می گوییم از علی (ع) سخن گفته ایم، همان علی که بُعد شخصیتی اش برای من و شما ناشناخته مانده است.آن چه برایم گفته اند همان چیزهایی است که فضیلتش می نامند.متأسفانه در خصوص شخصیت آن حضرت یا نگفته اند و اگر هم گفته اند در خور شأن آن حضرت نبوده. اکنون من مانده ام با یک اسم شیعی شناسنامه ای و شناخت شناسنامه ای انسان والامقامی که باور دارم اگر شیعیانش او را می شناختند واژه هایی چون عدالت، جود، قسط،شجاعت،عبادت، صبر،همسرداری،کشورداری ،خداشناسی و ... معنای واقعی خود را داشت و سر نوشت بشر غیر از آنچه که اکنون هست می بود. کاش ،کاش