الهی! چون توانستم، ندانستم و چون که دانستم ، نتوانستم.
الهی! همه عمر خود بر باد کردیم و بر تن خود بیداد کردیم و شیطان لعین را شاد
کردیم و نبود ما یکسان ، از غم ما را شادی رسان.
الهی! در سر خمار تو داریم و در دل اسرار تو داریم و بر زبان استغفار تو داریم. اگر
جوییم، رضای تو جوییم و اگر گوییم، ثنای تو گوییم.
الهی! یقینی ده که در آز بر ما باز نشود و قناعتی ده که چشم امید ما جز به روی تو
باز نشود.
الهی! اگر مجرمم، مسلمانم و اگر بد کردهام ، پشیمانم.
الهی! چون توانستم، ندانستم و چون که دانستم ، نتوانستم.
الهی! عَلَمی که افراشتی نگونسار مکن و چون در آخر عفو خواهی کرد، در اول
شرمسار مکن .
الهی! صحبت دوستان تو آب جان است و غیر ایشان قاب جان است.
الهی! چاشنی که دادی، تمام کن و برقی که تابانیدی، مدام کن و بدن ما را بر آتش
دوزخ، حرام کن و دیدار خود در بهشت ما را دوام کن.
الهی! چه فضیلت است که با دوستان همراه کردهای و به چه سعادت ایشان را در
دنیا آوردهای، هر که تو را یافت ایشان را شناخت و هر که ایشان را شناخت، تو را یافت.
الهی! آنچه در دست من است، ندانم تا روزی کیست و آنچه روزی من است، ندانم تا
دست کیست.
با سپاس ازسمیه سارانی