به نظر شما نظر من درسته؟ خدا وکیلی درست می گم ؟اگه بد می گم بزن زیر گوش بغل دستی خودت.البته این سئوال در عالم تنهایی مغز منو غلغلک داد داشتم فکر می کردم اگه الآن ودر همین دوره ای که من وشما وبغل دستیمون زیر جندتا سقف زندگی می کنیم حافظ شیرازی هم زندگی می کرد باید بهش چه عنوانی می دادیم ؟آقای دکتر حافظ؟مهندس؟شیخ؟مفتی؟چپی،راستی؟منحنی ؟این وری؟ اون وری؟یا می گفتیم چون شعرت بوی می وساقی وساغر ولاغر میده برو دنبال یه کار دیگه؟ ویا فوری روشنفکر می شدیم می گفتیم چون با حکومت وبرای حکومت شعر گفتی تو دیگه شاعر نیستی؟ ودیگری هم شاید می گفت تو چون شاعر مذهبی هستی ومی گویی : ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش  /   پیوسته در حمایت لطف واله باش شاعر مستقل نیستی. از اینها گذشته  آیا او هم چهره ی ماندگار می شد؟ من میگم اگه الآن حافظ در میان ما بود اصلا" وابدا"حافظ نمی شد چون حافظ در یک فضای پاک وآرام ومعتدل و در یک زندگی عاری از چشم وهم چشمی و مملو از برکت خدا دادی قناعت وریاضت و رضایت می زیسته و خوشبختانه در آن زمان مدرک گرایی کیلویی برای کسب عنوان هایی نان و آب دار رواج نداشته  وآدمها این همه رنگارنگ نبودندواگر اندکی هم بودند خود، آنها را با کنایه یا به صراحت رسوا واز میان بر می داشته او توانست با تلاش شبانه روزی ودعای سحر و با گره زدن زلف خویش به زلف یار لسان الغیبی شود  که خود می گوید:

به چشم غیب توان دید روی شاهد غیب      که نور دیده ی عاشق زقاف تا قاف است