آرزوهایی که هر دَم و ساعت نو می شوند
دل کانون آرزوهاست از این رو هیچ دلی بی آرزو نیست که اگر باشد دل نیست
آدمی با آنکه پیر و از پا فتاده می شود ولی آرزوهایش همچنان جوان می مانند البته آرزوها با گذر زمان تغییر می کنند ولی از بین نمی روند و حتی ممکن است با حرص همراه شوند که گفته اند؛
آدمی پیر چو شد حرص جوان می گردد
خواب در وقت سحرگاه گران می گردد
گرچه آدمی وقتی به پیری می رسد آرزوهای دوران جوانی اش را به سخره می گیرد ولی به جای آرزوهای کهنه آرزوهای نو را جایگزین می کند
برخی داشتن آرزو را بچگانه می دانند که نادرست است
آرزو چیست؟
معنی آرزو را باید از کشاورز روستا پرسید که با امید، دانه بر زمین می پاشد آرزو را باید از مادر پرسید که با عشق از خواب و خوراکش می زند تا فرزندش قد بکشد و بزرگ شود
آرزو را باید از پیرمردی پرسید که با جان و دل کار می کند تا فردا نیازمند این آن نشود
نا امیدی بهتر است یا امیدواری؟
بدیهی است داشتن امید و آرزو انسان را سر زنده و سر حال می دارد و یأس از آنجا که با مرگ پیوند دوستی دارد انسان را دلمرده و نابود می کند حتی تأکید دارند با افراد نا امید نباید رابطه و مراوده داشت که اینان مدام بذر نومیدی می فشانند و جامعه و اطرافیان را هم به یأس و دلمردگی می‌کشانند..
ادامه دارد