سوغات معنوی مشهد مقدس (1)
عمرم به پایان رسید ولی آدم نشدم!
آیت الله در پایان عمر شریفشان می گویند تنها یک چیز از امام رضا علیه السلام خواستم ولی هر گز به آن نرسیدم!
شب و روز ولادت با سعادت حضرت رضا علیه السلام مشهد به ویژه حرم مطهر غوغایی بود یعنی می شد شادی و نشاطِ واقعی را در نگاه و رفتار مردم دید سخنوران و سخنرانان و شاعران هم به خوبی وارد میدان شدند یکی از سخنرانان خاطره ای از آیت الله میلانی نقل کردند
آیت الله میلانی( 1274 – 1354) شخصیت بارز و شناخته شده و مورد احترام مردم بودند ایشان به حضرت رضا علیه السلام ارادت خاصی داشتند آیت الله در پایان عمر شریف خود به اطرافیانشان می گوید 2000 بار به زیارت امام رضا(ع) رفتم در طول این همه سال و زیارت های متوالی و مناسبتی یک دعا و خواهش بیشتر نداشتم ولی همان یک دعای تکراری ام مستجاب نشد که نشد اطرافیان، کنجکاو می شوند بدانند آن دعا چه بوده که از جانب حضرت رضا علیه السلام بی جواب مانده است آیت الله می فرمایند: هربار که مشرف می شدم از حضرت خواهش می کردم توفیق عنایت فرماید آدم شوم ولی این خواسته بر آورده نشد و در واقع آدم نشدم!
سخنران که معلوم بود شناخت کاملی از آیت الله میلانی دارد خاطرات دیگری هم از ایشان نقل کردند ولی موضوع آرزوی آدم شدنِ آیت الله برای مخاطبین جالب تر به نظر می رسید چه خوب بود سخنران محترم به غزل پر محتوا و عمیق و آموزنده ی امام خمینی رحمت الله علیه اشاره می کرد غزلی که باید نه یک بار که دهها بار مطاله کرد و آموخت؛
در دلـــــــم بــــــــود كه آدم شوم، امّا نشدم
بــــى خبر از همه عالم شوم، امّا نشدم
بـــــــر درِ پیــــــرِ خــــــرابــــات نهم روى نیاز
تا بــه این طایفه محرم شوم، امّا نشدم
هجرت از خویش كنم، خانه به محبوب دهم
تا بـــه اسمـــــا معلّم شوم، امّا نشدم
از كف دوست بنوشم همه شب باده عشق
رستــــه از كوثر و زمزم شوم، امّا نشدم
فــــــــــارغ از خـویشتن و واله رخسار حبیب
همچنــــان روح مجسم شوم، امّا نشدم
سر و پا گوش شوم، پاى به سر هوش شوم
كـــــز دَم گرم تو مُلهَم شوم، امّا نشدم
از صفــــــا راه بیابــــــم به ســــــــوى دار فنا
در وفــــا یــــــار مسلّم شوم، امّا نشدم
خواستم بر كنم از كعبه دل، هر چه بت است
تــــا بــــرِ دوست مكرّم شوم، امّا نشدم
آرزوهــــا همـــــه در گور شد اى نفس خبیث
در دلــــم بــــود كـه آدم شوم، امّا نشدم