خود دیدن و دیگری ندیدن...
مرد نا شناخته گفت:اگر دیوار ذهنِ منفی خودت را از پیش رو برداری می توانی دنیا و آدم هایش را آنگونه که هستند ببینی
استاد می فرمود خود بینی بد نیست به شرط آنکه خودت یعنی خودِ خودت را خوب ببینی کسی که خودش را بشناسد می تواند رو به کمال رود در غیر این صورت، همچنان به زوال خواهد رفت
خود بینی در جنبه ی افراط گونه اش می شود خود پسندی که همه را نقص و خود را کمال می بیند
خورد پسندی در جنبه ی تفریط، همه را کمال و خود را هیچ و پوچ می پندارد.
اعتدال در خود بینی یعنی معایب خود را دیدن و افکار منفی را زدودن.
افکار و احساسات منفی دقیقا مثل علف های هرز هستند که اگر آنها را از ریشه درنیاوری همچنان رشد می کنند و فرمان زندگی را بدست می گیرند و در نهایت تو را از چشم دیگران می اندازند
افکار منفی مدام ناملایمات گذشته را شخم می زنند بازگشت به گذشته ی تلخ و مرور کردن تلخی ها خودش به تنهایی نوعی بیماری و عذاب است چه برسد به اینکه بیماری های دیگر را نیز عارض می شود
شور بختانه افراد خود کم بین به دنبال حرف هایی می روند که با حالشان همراه باشد کافی است واژه ای از ناکامی و بدبختی بگویی او سفره ی دل می گشاید و از بد بختی هاش می گوید
مرد نا شناخته گفت: اگر می خواهید سالم بمانید از افراد منفی گو و مطالعه ی مطالب و نوشته های پرخاشگرانه و دلسرد کننده و دنبال کردن اخبار یأس آور و هر گونه عادت منفی دوری کنید که هر کدام هلاهل زندگی هستند...
ادامه دارد