سخن گرم و دلپذیر مرد ناشناخته(6)
خفته را خفته کی کند بیدار؟
آیا دیده ای خوابیده خوابیده را بیدار کند؟ جاهل نیز نمی تواند باعث تحول دیگری شود
بیدار کردنِ کسی که خودش را به غفلت و خواب زده باشد ممکن نیست
غفلت یک نوع بیماری خاموش و بی صداست که شاید غافل از خودش هم بی خبر باشد
غافل بیماری است که بر اثر کثرت گناه و اعمال نا شایسته وجود انسان را در بر می گیرد
غفلت پرده ای است بر روی چشم و گوش انسان که او را از دیدن و شنیدن حقیقت باز می دارد
غفلت یعنی مسدود شدن دریجه ی تفکرِ درست و ندیدن را راست
غفلت ندیدن نعمت های الهی است و نشنیدن صدای سخن عشق و عدم درک صحیح کلام خداست
غفلت یعنی باور نداشتن جهل خویش و خود را عالم و عقل کل دانستن
غافل یعنی دروغ پنداشتن حق و حقیقت و هر چه خوبی است
مرد نا شناخته گفت: وقت خودت را صرف بیدار شدن دیگران مکن وقتی خودت در غفلت به سر می بری
تا خودت در تاریکی و ظلمات هستی هیچ قدمی برای روشن کردن دیگران بر مدار
تا خودت تغییر نکرده ای از تغییر مگو
در کاری که تبحر نداری ورود مکن و مانند کسانی مباش که خود را سیاستمدار می نامند ولی تجارت می کنند و یا آن هایی که قبای تجارت به تن کرده اند ولی کار سیاست می کنند.
پرهیز کنید از افراد غافل و جاهل و ناسپاس که زغال خاموش را کنار زغال روشن می گذارند تا روشن شود
هر گز با افراد لجوج و جاهل ولو از خدا و پیغمبر برایت بگویند بحث و مجادله مکن که سودی برای تو و او دیگران ندارد.
و به راه حق برو که همه ی نعمت های الهی حق است
مکن بر نعمت حق نا سپاسی
که تو حق را به نور حق شناسی
ادامه دارد