کاش، وازه ی که در دنیا و آخرت با ما هست (3)
اشاره کردیم به ای کاش های بی ثمرِ دنیا و واحسرتای عقبی که اولی جبران پذیر است و دومی قابل جبران نیستند! و این هم بخش سوم ای کاش ها؛
کاش یعنی رفتن فرصت ز کف
کاش یعنی عمر، سَر شد بی هدف
کاش یعنی رفت قطار زندگی
کاش یعنی شد فدا دلبستگی
کاش یعنی روزهای انتظار
کاش یعنی لحظه های بی قرار
کاش یعنی نا رضایی از کنون
کاش یعنی نا مراد در آزمون
کاش یعنی فکرها در پیچ و تاب
کاش یعنی آب را بینی سراب
کاش یعنی من کجا اینجا کجا؟
کاش یعنی سهم من اندک چرا؟
کاش یعنی حسرت دنیا به دل
کاش یعنی از خود و از حق خجل
کاش یعنی کو، چه شد سرمایه ام
کاش یعنی شد فدا آینده ام
کاش هایم را چو می کردم قطار
بر شمردم نزد مرشد بی شمار
سر به جنبانید آن نیکو خصال
گفت دوری کن ز ای کاش و ملال
حسرت دنیا از آنِ غافل است
حسرت عقبا خورَد کو عاقل است
وای بر آنکس که فکر توشه نیست
کِشت ناکرده است و فکر خوشه نیست
وای بر آنکس که در زنگ حساب
کرده هایش را ببیند در کتاب
حسرتِِ آن روزِ جبران نا پذیر
می کند سرهای شاهان را به زیر
حسرت دنیا توان جبران نمود
حسرت عقبا چسان بتوان زدود؟
گفت:قاسم! کاش های بی ثمر
چون درختانی بوَد بی بار و بر
دور باش از آرزوهای دراز
کن ز همچشمی و جاهل احتراز
کو اگر خیری رساند شر بوَد
کار نیک او ز بد بدتر بوَد