اینجا ایران است و مرکز تشیع و به عبارتی نخستین و مهمترین پایتخت شیعه، جایی که  روزها و سال ها از پی هم می آیند و می روند بی آن که  شاهدِ بزرگداشت و معرفی شایستگی ها و فداکاری های آن بزرگوار باشیم  آن چه می دانیم خدیجه همسر رسول خدا(ص) و مادر حضرت فاطمه(س)است ولی شرمنده ایم بانو که هنوز و بعد از این همه سال و آن همه عظمت و بزرگی و بزگواری که در تو سراغ داریم آنگونه که باید شناخت نداریم و  اهمیت کارها و فداکاری هایت را نمی دانیم آنچه می دانیم 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمدید و مال و اموال فراوانی داشتید که در راه ترویج اسلام هزینه کردید...ولی رفته رفته دریافتم این ها کجا و اراده و همت و فداکاری و تأیید پیامبر بودنِ شوهرت حضرت محمد(ص) کجا؟ با این که پی بردم از نظر شرافت خانوادگی و نسبت های خویشاوندی ، در شمار بزرگترین قبیله های عرب جای داشتید و از همان اول،آثار بزرگی و نجابت و شرافت ازکردار و گفتارت پدیدار بود ولی بازهم قانع نشدم.

 خواندم که دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقی زبانزد بوده و همین سجایا و فضایل اخلاقی سبب شد تا تو برای همسری پیامبراکرم (ص) شایسته شمرده شویدولی با این حال  خواستم بیشتر بدانم...

تا این که دانستم تو از همان اول برای پیامبراکرم (ص) همسری لایق و  یاوری صادق بودید و این نکته را حضرت حتی بعد از رحلتت نیز بارها فرموده اند؛ در زمانی که همه مرا تکذیب می کردند خدیجه مرا تأیید کرد و شناخت تو روزی در دلم جای گرفت که حضرت فرمود: به خدیجه گفتم خدیجه! در حالی که به خانه می آمدم گیاهان و درختان و کوهها مرا کرنش می کردند و سلام می دادند،خدیجه بی درنگ گفت:اطمینان دارم تو رسول و فرستاده خدا هستی...این را نیز دانستم که فضایل اخلاقی ات، بسیاری از بزرگان و صاحب منصبان عرب را به فکر ازدواج با تو می انداخت ولی همه را پس زدی و  فریفته اخلاق و کمال و مقامات معنوی پیامبر (ص) شدید...

ادامه دارد