سلام بر مُحرم، ماه خون، ماهِ شهادت و ایثار (2)
سلام برحضرت قاسم ( سلام خدا بر او باد) و پرسش زیبایش در شب عاشورا ؛عمو جان آیا من هم فردا شهید می شوم؟ عمویش امام حسین(ع) از برادر زاده اش می پرسد؛عزیز برادر شهادت در نزد تو چگونه است؟ وی جواب می دهد از عسل شیرین تر.
سلام بر زینب (س) شیر زن کربلا و پیامبر عاشورا، به راستی اگر زینب نبود چه کسی می توانست به عنوانِ پیامبر کربلا و عاشورا این چنین کاخ های ستم پسر مرجانه و یزید را با سخنان دلنشینِ و آتشینِ خود به لرزه در آورد ؟ و چه کسی قادر بود چهره ی در نفاق پنهان شده ی عبیدالله را به جهان بنمایاند و رسوایش کند؟
چه محاسبه ی بدی کرد ابن زیاد!او که گمان می کرد پیروز میدان جنگ است گفت: «سپاس خداوندی را که شما را رسوا کرد و قصه و فتنه شما را دروغ گردانید، زینب (س) گفت: «سپاس خداوندی را سزاست که ما را به وجود محمد (ص) گرامی داشت و ما را پاک و پیراسته گردانید. نه چنان است که تو می گویی پسر مرجانه، بلکه تبهکار رسوا و بدکار تکذیب می شود.ابن زیاد گفت: کار خدا را با خاندانت چگونه دیده ای؟» زینب گفت: ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا «جز زیبایی چیزی ندیده ام. شهادت برای آنان مقدر شده بود. به سوی کشتارگاه خویش رفتند. به زودی خداوند آنان و تو را فراهم می آورد تا در پیشگاه حجت گویید و داوری خواهید شد، نگاه کن در آن روز، پیروزی و رستگاری از آن کیست؟ مادرت به عزایت بنشیند...
ادامه دارد