عاقبت هجرت ازاین دار فنا باید نمود

ترک این دنیا به مثل انبیا بایدنمود

بر اساس آیه انا الیه راجعون

جان خود تسلیم ذات کبریا باید نمود

نیست این دنیا محل ماندن خلق بشر

چون اجل آید سفر بهر بقا باید نمود

ما نداریم شافعی غیر از علی وآل او

رو بسوی درگه آل عبا باید نمود

حاج عمو پیر غلام و خادم اهل بیت عصمت و طهارت(ع)  که عمری در میان مردم و در کنار خانواده و در خانه های فراخ و بزرگ و ناز و نعمت، زندگی کرده بود اکنون در میان آن همه نگاه ها و جمعیتِ قابل ملاحظه ای که حضور داشتند در خانه ی نمناک و کوچک و تاریک قبر، یکه و تنها به خاک سپرده شد خشت ها را یکی یکی چیدند و قبر را با خاک و گل پر کردند و میت را تنهای تنها به اعمالش سپردند...

هنگام خاکسپاری نیز با آن که می خواستم ولی نتوانستم حرف و سخنی بگویم آنجا به همه چیز فکر می کردم به امروز و امشب حاج عمو و به فردای خودم که هیچ توشه ای برای فردا و چنین روزی نفرستاده ام به فردایی می اندیشیدم که؛ نه مال آید به کار تو/ نه فرزند و عیال تو،

نه عنوان و مقام تو / به جز نامه اعمال تو

به سختی های بعد از مرگ و روزی می اندیشیدم که اگر گناهکاری از گناهان پیشین خود به درگاه الهى توبه ‏کند، تا زمانى که حقوق ضایع کرده‌ی مردم را ادا نکند، توبه‌اش پذیرفته نمی‌شود؛

به حق الناس می اندیشیدم که راه گریزی نیست به ظلم های پنهان و آشکارم می اندیشیدم و فرمایش امام باقر(ع) که می فرماید؛

ظلم سه گونه است:

ظلمی که خدا از آن نمی‌گذرد،

ظلمی که خداى از آن درگذرد

و ظلمی که از آن بازخواست نماید؛

و امّا ظلمی که خداى از آن نگذرد    شرک به خدا است

و ظلمی که خداى از آن درگذرد    ستم‏ کردنِ شخص بر خود است در آنچه میان خود و خدا است

و ظلمی که خداوند از آن بازخواست کند    ستم در حقوق میان بندگان است.

ادامه دارد