سفرنامه ی بهمن آباد در تیر ماه 97 (4)
در ادامه ی روز جمعه؛8تیرماه 97
از مزار به هیئت حسینی آمدیم قاریان برای حاضرین قرائت قرآن کردند آقا علی رضا فرزند مرحوم از من خواست چند دقیقه ای صحبت کنم و به قول ایشان تفسیر بگویم قبول کردم! در صحبت های ناقصی که داشتم گریزی زدم به عواقب مرگ و پیغامی که مرگ ها به انسان منتقل می کند.
آرام آرام به زمان ظهر نزدیک شدیم وضو ساختیم نماز را به امامت علی محمد آقا بر پا داشتیم،این جا نیز آقای محمدی مزینانی سخنرانی کردند و روضه خواندند که در ادامه دلگرمی های خوبی به صاحبان مصیبت دادند.در این میان نمی شود زحمت های آقا محسن رئیس محترم شورای اسلامی را که در رتق و فتق امور ، با صاحبان مصیبت همراهی و همکاری داشتند نادیده گرفت که جای تقدیر و تشکر دارد.
پس از ناهار هرکس به سویی رفت ولی بعد از ظهر در هیئت ابوالفضلی مراسم مرحومه رقیه خانم ادامه یافت که شرکت کردم.
بر اساس شنیده ها تصورمان این بود که فردا سومین روز و یا ختم مرحومه برگزار می شود ولی پرس و جو کردیم گفتند یک شبنه است از این رو تصمیم ماندن ما لغزنده شد و احتمال دارد فردا بهمن آباد را به مقصد مشهد ترک کنم.
پروردگارا!
همه ی رفتگان را مورد رحمت و مغفرت خود قرار ده و به بازماندگان شان،توفیق خیرات عنایت فرما.
برای شادی همه ی رفتگان صلوات.
ادامه دارد