ضربالمثل ب
با اون زبون خوشت، با پول زيادت، يا با راه نزديكت ! با اين ريش میخواھي بري تجريش ؟ با پا راه بري كفش پاره میشه، با سر كلاه ! با خوردن سیرشدي با لیسیدن نمیشي ! باد آورده را باد میبرد ! با دست پس میزنه، با پا پیش میكشه ! بادنجان بم آفت ندارد ! بارون آمد، تركھا بھم رفت ! بار كج به منزل نمیرسد ! با رمال شاعر است، با شاعر رمال، با ھر دو ھیچكدام با ھرھیچكدام ھر دو ! بازي اشكنك داره ، سر شكستنك داره ! بازي بازي، با ريش بابا ھم بازي ! با سیلي صورت خودشو سرخ نگھمیداره ! با كدخدا بساز، ده را بچاپ ! با گرگ دنبه میخوره، با چوپان گريه میكنه ! بالابالاھا جاش نیست، پائین پائین ھا راش نیست ! بالاتو ديديم ، پائینتم ديديم ! با مردم زمانه سلامي و والسلام . تا گفته اي غلام توام، میفروشنت ! با نردبان به آسمون نمیشه رفت ! با ھمین پرو پاچین، میخواھي بري چین و ماچین ؟ بايد گذاشت در كوزه آبش را خورد ! با يكدست دو ھندوانه نمیشود برداشت ! با يك گل بھار نمیشه ! به اشتھاي مردم نمیشود نان خورد ! به بھلول گفتند ريش تو بھتره يا دم سگ ؟ گفت اگر از پل جستم رريش من و گرنه دم سگ ! بجاي شمع كافوري چراغ نفت میسوزد ! بچه سر پیري زنگوله پاي تابوته ! بچه سر راھي برداشتم پسرم بشه، شوھرم شد ! بخور و بخواب كار منه، خدا نگھدار منه ! بد بخت اگر مسجد آدينه بسازد --- يا طاق فرود آيد، يا قبله كج آيد ! به درويشه گفتند بساطتو جمع كن ، دستشو گذاشت در دھنش ! بدعاي گربه كوره بارون نمیاد ! بدھكار رو كه رو بدي طلبكار میشه ! برادران جنگ كنند، ابلھان باوركنند ! برادر پشت ، برادر زاده ھم پشت خواھر زاده را با زر بخر با سنگ بكش! برادري بجا، بزغاله يكي ھفت صنار ! براي كسي بمیر كه برات تب كنه ! براي ھمه مادره، براي ما زن بابا ! براي يك بي نماز، در مسجد و نمي بندند ! براي يه دستمال قیصريه رو آتیش میزنه ! بر عكس نھند نام زنگي كافور ! به روباھه گفتند شاھدت كیه ؟ گفت: دمبم ! بزبون خوش مار از سوراخ در میاد ! بزك نمیر بھار میاد --- كنبزه با خیار میاد ! بز گر از سر چشمه آب میخوره ! به شتره گفتند شاشت از پسه ، گفت : چه چیزم مثل ھمه كسه ؟! به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت : مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم ! بعد از چھل سال گدايي، شب جمعه را گم كرده ! بعد از ھفت كره، ادعاي بكارت ! بقاطر گفتند بابات كیه ؟ گفت : آقادائیم اسبه ! به كیشي آمدند به فیشي رفتند ! به گربه گفتند گھت درمونه، خاك پاشید روش ! به كچله گفتند : چرا زلف نمیزاري ؟ گفت : من از اين قرتي گیريھا خوشم نمیاد ! به كك بنده كه رقاص خداست ! بگو نبین، چشممو ھم میگذارم، بگو نشنو در گوشمو میگیرم، اما اگر بگي نفھمم، نمیتونم ! بگیر و ببند بده دست پھلوون ! بلبل ھفت تا بچه میزاره، شیش تاش سسكه، يكیش بلبل ! بمالت نناز كه بیك شب بنده، به حسنت نناز كه بیك تب بنده ! بماه میگه تو در نیا من در میام ! بمرغشان كیش نمیشه گفت ! بمرگ میگیره تا به تب راضي بشه ! بوجار لنجونه از ھر طرف باد بیاد، بادش میده ! بھر كجا كه روي آسمان ھمین رنگه ! به يكي گفتند : سركه ھفت ساله داري ؟ گفت : دارم و نمیدم، گفتند : چرا ؟ گفت : اگر میدادم ھفت ساله نمیشد ! به يكي گفتند : بابات از گرسنگي مرد . گفت : داشت و نخورد ؟ ! بمیر و بدم ! به گاو و گوسفند كسي كاري نداره ! بیله ديگ، بیله چغندر ! |
|
|
+ نوشته شده در یکشنبه سی و یکم مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۹:۳۳ ب.ظ توسط قـــاسم بهمـن آبادی
|