یکی از نشانه های ابراز  شادی در خردسالی و بزرگسالی «کف» زدن است،خمیر مایه ای که می تواند بستر ساز موفقیت و خوشحالی بیش از پیش در آینده باشد.«کف» زدن،متداولترین شیوه ای است که  موجبِ خنداندنِ لب ها و زدودنِ غم ها می شود.اما به نظر می رسد«کف» زدن نیز کاربرد خودش را از دست داده است.مسولین کشور،هر چند روز یک بار از طریق انواع رسانه،با گفتنِ به  «کف»رسیدنِ قیمت ها، بازار را تحت الشعاع قرار می دهند و موجب گرانی افسار گسیخته،گرانی و سر در گمی فروشنده و خریدار می  شوند.بهتر است ابتدا با واژه ی کف آشنا شویم؛مرحوم دهخدا در معنی «کف» می گوید: چیزی غلیظ که بر روی آب می نشیند و از جوش و غلیان دیگ بهم می رسد.از طرفی ما به آن چه در ته می ماند نیز کف می گوییم،مثل ته دیگ و امثالهم.

 حال که سخن از دو وجهی و حتی چند وجهی این واژه به  میان آمد می خواهم؛ به یک مثالِ  عینی که خود در دورانِ کودکی شاهدش بوده ام اشاره ای داشته باشم؛در بهمن آباد می دیدم، وقتی گله ی روستا در مکانِ قرار اتراق(واژه ترکی است به معنای توقف کوتاه) می کرد صاحبانِ گوسفندان با در دست داشتنِ ظروفِ مخصوص،برای دوشیدنِ آن ها به محل مذکور می رفتند،در حال دوشیدن، لایه ای از کف بر روی ظرف شیر به وجود می آمد که خوردنش برای ما لذتبخش بود، صاحب یا صاحبانِ گوسفندان که حال ما را درک می کردند؛کمی کفِ شیر در کفِ دست مان می ریختند تا علاوه بر بردنِ ثواب، ما را نیز از اطرافِ گله دور کرده باشند.پس ملاحظه کردید نه تنها با این واژه بیگانه نیستم بلکه قبل از دیگران، طعم لذتِ «کف» را چشیده و از معنی آن مطلع بودم!!!،ولی همه چیز به این کف ختم نشد زیرا بعدها متوجه انواع کف ها شدم.کفگیر،کفِ شیر،کفِ دست،کفِ پا، کف گرگی،کف آوردن . کف بدهان آوردن، کفِ صابون،کف بر لب آوردن و..ولی تین کف ها نیز دندان گیر نبود و این واژه ی چند پهلو که سال ها مهجور مانده بود ناگهان از غربت به درآمد تا جایی که رییس و وزیرانِ کشور،هر وقت، خود را ناتوان از قول و وعده های داده شده می بینند،یا وقتی اسب تیزپای گرانی آن ها را بر زمین می کوبد،یک راست می روند به سراغ واژه ی «کف».آن یکی می گوید:

قیمت مسکن در آبان ماه به «کف» رسید،

رئیس کل بانک مرکزی :دلار در بازار به «کف» قیمتی خود رسیده ،

چند روز قبل از این مسئولی گفته بود: دلار به «کف» واقعی خود رسید؛پس لابد کف اولی واقعی نبوده.

 سخنگوی ستاد تنظیم بازار گفت: قیمت روغن هم در حال حاضر در سراسر کشور به «کف» رسیده و از این ارزان‌تر نمی‌شود.

لابد می پرسید معیار اعلام قیمت های به «کف» رسیده چیست؟اختیار دارید این پرسش بی جواب می ماند زیرا احتمال دارد مسئول مربوطه بعد از عدم استقبال آن را به شدت تکذیب کند!!!

شما سخنان دلگرم کننده ی آقای نعمت زاده را در باره ی به «کف» رسیدنِ قیمت خودرو دیدید و شنیدید و حتما" برایتان جالب بود وقتی با صدای آرام و طمأنینه ی خاص و لبخندی ملیح فرمودند: قیمت خودرو در بازار داخلی به کف رسیده و بیش از این کاهش نخواهد یافت!قند توی دلمان آب شد بیشتر ممنون ایشان شدیم وقتی منت بر سرمان گذاشتند و فرمودند: به خودرو سازان گفته اند خیلی گران نکنند!!!!!!!!!

این روزها انتظار می کشیم؛ تا دیگر کالاهای ضروی و غیر ضروری نیز به «کف» برسند گرچه در معنی کف درمانده ایم که آیا قیمت ها صعود یا سقوط خواهند کرد ولی هرکس متناسب با سن و سالی که دارد از این همه «کف» کیف می کند.

در هر صورت هرچه می کشیم از «کف» می کشیم کاش می شد «کفِ» دستمان را بو می کردیم و از تصمیم آتی مسئولین با خبر می شدیم.

خدای نکرده نیاید روزی که مصداق این شعر قرار بگیرم:

ریاست بدست کسانی خطاست / که از دستشان دست ها بر خداست.!!!