باید و نبایدهای یک زندگی
فارغ از هیاهوی زندگی روزمره؛و در خلوتی که جز خدا نبود به اصطلاح کلاه خود را قاضی کردم و حسابِ دخل و خرج و کرده ها و ناکرده هایم را چرتکه انداختم،در پایان به یادِ شعر استاد سخن سعدی شیراز افتادم که فرمود:
بر احوال آن شخص باید گریست / که دخلش بود نوزده خرج بیست.
ما آدم ها بر حسب عادت یا اقتضای سن و سال هم که شده،چشم انداز و آرزوهای خود را بر اساس عملکردِ دوره های زندگی ارزیابی می کنیم،از همین منظر برای اعمال و رفتاری که داشته ایم و نداشته ایم؛ خود را مورد تحسین یا سرزنش قرار می دهیم،امروز همانطور که گفته شد باید و نباید های خودم را چرتکه انداختم تا بدانم:
چه کارهای خوبی که باید می کردم و نکردم،
و چه کارهای بدی که نباید می کردم و کردم،
چه چیزهایی که باید می دیدم و روی برگرداندم،
و چه چیزهایی که نباید می دیدم ولی به آن چشم دوختم،
چه حرف هایی که باید به آن گوش می دادم و ندادم،
و چه چیزهایی که نباید می شنیدم و شنیدم،
چه راه هایی که نباید می رفتم و رفتم،
و چه راه هایی که باید می رفتم ولی نرفتم،
چه سخن هایی که نباید بر زبانم جاری می شد و شد،
و چه گفتنی هایی که جای گفتن داشت ولی نگفتم،
چه عباداتی که نباید (از روی ریا ) می کردم و کردم،
و چه عباداتی که باید برای خدا می کردم و نکردم،
چه حرمت هایی که باید پاس می داشتم و نداشتم،
و چه حرمت ها(ی دنیایی) که نباید پاس می داشتم که داشتم،
چه حج و زیارت هایی که نباید بجا می آوردم و آوردم،
و چه صله ی ارحامی که باید بجا می آوردم و نیاوردم،
چه دروغ هایی که نباید می گفتم و گفتم،
و چه دروغ های مصلحتی که باید می گفتم و نگفتم،
چه مصلحت هایی که باید قربانی حقیقت می کردم که نکردم،
و چه حقیقت هایی که نباید قربانی مصلحت می کردم ولی کردم،
چه حق الناسی که باید محترم می داشتم که نداشتم،
و چه حق و حقوقی که نباید برای خود در نظر می داشتم که داشتم،
پس از این که چرتکه ی اعمالم مرا تا نا امیدی پیش برد فکرم معطوف شد به واجب بودنِ قضای نماز و روزه که حق الله است با خود گفتم:آیا می شودحق الله قضا داشته باشد ولی حق الناس،همان چیزی که خدا فرموده؛از حق خودش خواهد گذشت ولی از حق مردم نخواهد گذشت قضا نداشته باشد!!!
شما نیز مثل من چرتکه ای بردارید و ابتدا جوابِ سلام های قضا شده ای که برگردنتان سنگینی می کند را با حساب کنید،فقط جوابِ سلام قضا شده را شمارش کنید،مردم آزاری ها،زخم زبان زدن ها،حرمت شکنی ها، ناحقی ها،تهمت و بهتان و دَه ها منکراتِ دیگر که جای خود را دارد.
بجا آوردن عبادات و ادای نماز و روزه ی قضا شده،در گرو برآوردن قضای حق الناس است گرچه بگوییم:آن جای خود دارد و این جای خود.
خدایا ما را لحظه ای به خودمان وامگذار،
آمین یا رب العالمین.