بدعت ها و انحرافات در عزاداری محرم
ماه محرم امسال هم به پایان خود نزدیک می شود.امسال نیز مثل سنوات قبل، بر سر و سینه کوبیدیم،زنجیر زدیم، علامت بزرگ و سنگین تری نسبت به هیئت بالا محله حمل کردیم،بر سرو صورتمان گل مالیدیم،نذر و خرج دادیم،خوردیم و خوراندیم،نوحه سرایی کردیم، تعزیه خوانی براه انداختیم ،گریه سر دادیم و گریاندیم و... حال نوبت آن رسیده تا خودمان را ارزیابی کنیم و ببنیم آیا توانسته ایم به برکت نام حسین(ع)در اخلاق و رفتارمان تغییرمثبتی ایجادکنیم؟طبیعتا" کسی که برای شنیدن پند و موعظه به مسجد و هیئت می رود،برسر و سینه می زند و اشک می ریزد باید نسبت به کسی که خوابِ راحت را برگزیده،از اخلاق و رفتار نیکوتری بر خوردار باشد.چنین انتظاری را نه تنها خانواده اش بلکه اقوام و همسایگانش نیز از وی دارند. زیرا چنین مجالسی به منزله ی رودخانه ای است که برای شستن و زدودن پلشتی های ظاهری و باطنی پای در آن می گذاریم و یا درمانگاهی است که به منظور درمان امراض بخل،حسد،کینه،ریا،کبر و...به آن جا می رویم حال اگر خود را پاک و درمان یافته،از این همه بیماری های روحی نکنیم آن که به خواب رفت دهها بار بهتر از کسی است که بر سر و سینه زد و بیدار ی کشید.قبلا" گفتیم:آن که نیمه شب به نماز قامت بندد و ذکر خدا گوید و روز را در پی آزار بندگان خدا بر آید نازلتر از کسی است که شب را به خواب رفت و چون روز شد با خلق خدا مهرورزی کرد.از این ها گذشته؛ راستی آیا می دانیم ما عزادار که هستیم؟ چرا به این همه بدعت و انحرافاتی که توسط مداحان در بعضی از هیئت ها صورت می گیرد اعتراض نمی کنیم؟برچه و بر که گریه و ناله سر می دهیم؟ به نظر می رسد باید بعد از عاشورا نیز با سوز و گدازی بیشتر اشک بریزیم و عزاداری کنیم، این بار،نه بر ظلم یزیدیان که بر جفای به اصطلاح عاشقان و دلباختگان حسینی، که با بدعت و انحراف، مانع نور افشانی چراغ هدایت آن حضرت می شوند.باید بر این همه بدعت و خرافات گریست بدعتی که واقعیت و حقانیت کربلا را وارونه جلوه می دهد و به آن آسیب جدی وارد می کند.متأسفانه،مشاهده می شود آقایان منبری آن گونه که باید و شایـد در بــــاره ی خرافات و بدعت ها وارد میدان نمی شوند البته عدم ورود آقایان دلایل خاص خود را دارد که فعلا" جای بحث آن نمی رود ولی دیده و شنیده می شود بعضی از منبری های نیز به بهانه ی عزاداری پر شور و پر سوز و گداز،خود عامل به وجود آوردن بدعت می شوند.
کسانی هم به نام مداح،اشعاری در مجالس عزاداری اما م حسین(ع)می خوانند که بسیار مضحک و توهین به آن حضرت است.به گزارش جهان به نقل از صراط، به عنوان نمونه مداحی کوتاهی از یک شخص تازه به دوران رسیده که این روزها گوشی به گوشی توسط مردم بلوتوث شده و مایه مضحکه مجالس عزاداری شده است را در زیر می خوانید . این قطعه با شعری کاملا بی محتوا و سَبکی بسیار شاداب! برای سینه زنی در هیات اجرا شده است!
نوار مغز سرم در محضر دکترا خط خطی و قاطی بود/
طبیب توی مطب متحیر صدا زد این چه نوار مغزی بود/
میدونی چی دادم جواب دکتر، علت عیبش اینه آقای دکتر/
من روانی ام روانی حسین، خط خطی شده از عشق حسین/
آیا این گونه اشعار و ریتم خواندنِ آن مضحک نیست؟
لازم به یاد آوری است رهبر معظم انقلاب در دیدار با ذاکران و شاعران اهل بیت (ع) پیرامون انتخاب شعر توسط مداحان فرمودند: "شعرى كه شما با صداى خوش و با آهنگِ زيبا ميخوانيد، تأثير آن در بسيارى از موارد از يك گفتار علمىِ منطقىِ فلسفى يا غير فلسفى بيشتر است؛ اگر آنچه كه خوانده ميشود، بدرستى انتخاب شده باشد و جهات صورى و معنوى در آن لحاظ شده باشد. جهات صورى، زيبائى شعر است؛ شعر را بايستى درست و خوب انتخاب كرد."
رهبر انقلاب همچنین فرمودند :"بازی کردن با مسئله مداحی سزاوار نیست . مداحی را به صورت یک کار صرفا سطحی شکلی ظاهری در آوردن . آنرا عبارتهای تقلید از یک کار مبتذل غربی قرار دادن این هیچ جایز نیست ."
گفت : میان ماه من تا ماه گردون / تفاوت از زمین تا آسمان است.
حسین (ع) ترسیم کننده پیام خط بین عدل و ظلم، است. جنس این پیام با همه ی پیامها در تاریخ تفاوت دارد ولی افسوس که من و ما این پیام را نگرفتیم زیرا نه امام و نه حرکتش را درک نکردیم.
یا حسین ما را ببخش که از تاسوعا و عاشورا فقط مشکی پوشیدن و هیئت رفتن و زنجیر زدن و نذری دادن و... را می شناسیم و نفهمیدم که تو برای آزادی، انسانیت و عدالت قیام کردی.
یا حسین ما را ببخش که فقط به فکر نذری دادن روز عاشورا بودیم و همسایه دیوار به دیوارمان را که تمام سال فرزندانش گرسنه، سر به بالین می گذارند را فراموش کردیم.
یا حسین مارا ببخش که عمری دستانمان را با تمام قوا در عزایت به سینه کوبیدیم ولی دست هیچ افتاده ای را نگرفتم.
حسین جان جنس رفتار ما با پیام تو نمی خواند کاش می توانستیم حتی یک شب آن طور که تو می خواستی برایت عزاداری می کردیم .کاش جنس عزاداری مان از جنس ریا و خودنمایی نبود.کاش کاش کاش