معمار زندگی هرکس، خود اوست باید خشت هایش را به جا و صاف بگذارد.
انسان این موجود عجیب و کنجکاو،می خواهد همه چیز را بداند،او اشرف مخلوقات است علم می آموزد و می آموزاند،به صعود می اندیشد و از سقوط بیمناک است می خواهد دیده شود و موفقیت هایش در معرض دید همگان قرار گیرد از تشویق خوشحال و از تنبیه و حتی سرزنش بیزار است راهی را می رودکه روندگان اندکی از آن عبور کرده اند همه ی این ها نکوست و اشکالی بر چنین اندیشه ای متصور نیست اما همین انسان فاقدشهامت قبول شکست هایش نیز هست،او می خواهد پیروزی ها رابه نام خودش ثبت کند ولی شکست و جهالت هایش را به گردن این و آن بیندازد.
زن و شو هر و فرزندان، در کنار هم جامعه ی کوچکی را تشکیل می دهند ولی هیچ کدام مسئولیتِ کارهای بی نتیجه و بد حاصل شان را نمی پذیرند اگر فرزندِ ناخلف و مزاحمی را تحویل جامعه داده اند تربیت او را به یکدیگر نسبت می دهندپیامدهای چنین تفکری در جامعه ی بزرگتر و اجتماع،می تواندرواجِ قانون گریزی،فرار از مسئولیت و بزه کاری باشد،
از طرفی مسئولیت بی لیاقتی هایمان را فقط به گردن دولت و جامعه می اندازیم تا جایی که؛
اگرفرزندمان رفتن به سربازی را وظیفه ی خود نمی داند و به عنوان متمّرد،
سرباز فراری شناخته می شود،
اگر درس خوان نیست و قوانین مدرسه را قبول ندارد،
اگر با کسانی رفیق می شود که در شأن خانواده اش نیست،
نه خود و نه فرزندمان را مقصر نمی دانیم .
وقتی می پرسیم جامعه درنگاه و نوع تفکر تو چه معنی دارد در می ماند.
چرا نباید رئیس و سرپرست خانواده مسئولیت جهالت خود را بپذیرد؟
گویی فرزند یا فرزندانش را در دوران شیر خوارگی از وی گرفته اند. و ایشان
هیچ نقشی در آموزش و تربیت فرزندانش نداشته است.!!!
اگر این نظر را بپذیریم که 5 عامل در تربیت کودک نقش دارد می بینیم؛
اولین عامل مادر است که با ژست های خود از شیره ی جانش به کودک
شیر می دهد،دوم پدر ،سوم مدرسه،چهارم محیط و پنجم فرهنگ است؛
آیا می شود به راحتی نقش پدر و مادر را انکار کرد؟
گروهی نیز هستندکه؛ برای ندانم کاری ها، جهالت ها و بزه کاری های
افراد جامعه دلایلی می آورنداگر نخواهیم همه ی آن ها مردود بدانیم
آیامی شود نقش فرد متخلف در ارتکاب جرمش را نادیده گرفت؟ اگر دزدیدن
اموال مردم،از پیامدهای بیکاری است، در باره ی تجاوز به عنف،زورگیری،
گره خوردن او با باندهای بین المللی و ... چه توجیهی دارند؟ در این چنین
حالتی باید ابتدا خانواده و سپس جامعه پاسخگو باشند.
وقتی متجاوز به حقوق دیگران را بر بالای دار می برند دیده شده افرادی با انگیزه های نادرست،جامعه را مقصر و فرد شرور را بی گناه می دانند!!! در همه ی دنیا رعایت قانون الزامی است و کشور ما نمی تواند مستثنی باشد.در جایی خواندم ؛ قانون در غرب حکم ناموس در شرق را دارد آیا برای مردم ایران با این همه ادعای متمدن بودن زشت و ناگوار نیست که رانندگانِ انواع خودروها، با زیر پا نهادن قانون، این همه خسارت مالی و جانی به جامعه تحمیل نمایند.
در همین جایی که بنده زندگی می کنم جاده ی باریکی وجود داشت که از زمان رضاشاه هیچ تغییری در آن به وجود نیامده بود به همین لحاظ بیشتر روزها شاهد تصادف منجر به مرگ هم وطنانمان بودیم جاده ی مذکور 4 برابر تعریض شد ولی اکنون رانندگانی که به تابلوهای هشدار دهنده توجه ندارند کماکان خطرسازی می کنند،آیادرچنین حالتی اداره به لحاظ تعریض کردن جاده ها مقصر است!!! و یا اداره ی راهنمایی و رانندگی که در آن جا حضور مستمر ندارد! پس تنها بی گناه چنین اتفاقاتی،شخص راننده متخلف است!!!
دایم به دنبال آن هستیم که خود را مقصر ندانیم و یا گناه جهالت هایمان را به گردن این و آن بیندازیم .درصورتی که باید مسئول و پاسخگوی اعمال خویش باشیم « کلکم راع و کلکم مسئول»
به قول مرحوم دکتر شریعتی: مسئولیت مخصوص رهبر نیست ؛ مخصوص روحانیون نیست ؛ مخصوص روشنفکران نیست ؛ هر فردی در این جمع مسئولیت رهبری همه ی جمع را دارد.
مخلص کلام؛.رسول خدا(ص)در حجة الوداع،که در مقدمه ي سفارشات و بيانات مهم خود فرمود:«...من مسئولم و شما نيز مسئوليد.خطاب به قاريان قرآن فرمود :اي گروه قاريان از خدا در مورد کتابِ خدا پروا کنيد؛چرا که هم من مسئولم و هم شما؛ازمن در مورد رساندنِ رسالت الهي به مردم خواهند پرسيد و ازشما درمورد کتاب خدا و سنت من که بر دوش داريد.زن مسئول و نگاهبان خانه ي همسر و فرزندان اوست و بايد درباره ي آنها پاسخ گو باشد.در فراز ديگر فرمود :خدا از هر کسي که چيزي را در اختيار او گذاشته ،خواهد پرسيد که آيا آن را پاس داشته يا از بين برده است؛حتي از انسان درباره ي اعضاي خانواده اش نيز سوال مي کند.
و در پایان انسان مسئول است در برابر خانواده (اعم از پدر و مادربرادران و خواهران ،و همسر )
در برابر تربیت فرزندانش
در برابر جامعه.
در برابر نعمت هايي که خدا به او بخشيده
در برابر دين.
دربرابرخودش.
در برابرِ تک تک سلول هایش،
و در برابر همه ی اعمالش.
آری در برابر همه ی این ها مسئول است.
پس به دنبال مقصر گشتن چیزی از بار گناهانمان نمی کاهد.
معمار زندگی هرکس، خود اوست باید خشت هایش را به جا و صاف بگذارد.