دریـــافت ما از پیــــام عـــاشورا
صدای طبل و شیپور و سنج از کوچه پس کوچه ها به گوش می رسد نوای نوحه خوانی طنین انداز است. بیرق های سیاه به نشانه ی عزاداری بر سر در خانه ها و تکایا بر افراشته شده، دسته جات سینه زنی و زنجیر زنی با آداب و رسوم خاص خودشان عزاداری می کنند.
محرم آمد تا بازهم حسین (ع) همه ی انسان ها را مورد خطاب قرار دهد: اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
محرم آمد تا بار دیگر پیام سرخ عاشورا در گوش هایمان طنین انداز شود. مگر نه این که: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» نشان دهنده ی پیوستگى و تداوم جبهه ی درگیرى حق و باطل در همه ی زمان ها و مکان ها است.
محرم آمد و باز در اندیشه ی حسین و فرزندانش، حسین و یارانش، حسین و قیامش، حسین و پیامش و حسین و فلسفه ی شهادتش سر در گریبان بردهام.
در کربلا چه گذشت؟
در حادثه ی کربلا بار دیگر مبارزه ی حق و باطل تکرار شد و امام حسین (ع) به منظور دفاع از دین، آزادى و عدالت قیام نمود و همه ی خوبى ها را به نمایش گذاشت تا قیام او نماد همه ی زیبایى ها برای همه ی عصرها باشد. تا آنجاکه شیر زن صحرای کربلا حضرت زینب (س) در مجلس عبیدالله باصلابت و شجاعت بیان فرمودند: «ما رأیت إلا جمیلا». آن چه زینب قهرمان در مقابل طعنه و طنز دشمن نسبت به این حادثه بر زبان راند موجب رسوایی کاخ نشینان مغرور گردید و تداعی کننده ی آرزوی برادرش که فرمود: هر چه اراده ی خداست، «خیر» برای او و یارانش باشد، چه به صورت «فتح »، چه به شکل «شهادت». اما نباید از نظر دور داشت که در آن سوى حادثه یزید و یزیدیانی بودند که همه ی زشتى ها و بدى ها را به نمایش گذاشتند.
امام حسین (ع) در برابر بیعت خواستن یزید فرمود: «ناپاک ناپاک زاده مرا بین دو چیز: شمشیر و ذلت مخیّر نموده است، امّا ذلّت از ما دور است».
پیام حسین (ع)
حسین (ع) ترسیم کننده ی خطی است که ،عدل و ظلم را متمایز می کند. این خط، نشان راهی است برای همه ی نسل ها. ولی افسوس که از شناخت و رفتن در این را ه ،بازمانده ایم.به گم کرده راهی می مانیم که دیگران را گم کرده راه می دانند.زیرا نه امام و نه حرکتش را نشناختیم. یادمان داده اند،امامت از اصول دین شیعه است. این را نیز از کودکی و به صورت موروثی برایمان گفته اند به همین لـحاظ بـدون شـناخت و بی آن که بدانیم، هرساله به صورت تقلیدی، عزاداری می کنیم. بر سرو سینه می زنـیم و اشک می ریزیم آن هم برای کسی که او را نمی شناسیم. روزنامه ی کیهان به نقل از آیت الله جوادی آملی نوشته است روزنامه ی کیهان به نقل از آیت الله جوادی آملی نوشته است.
روزنامه ی کیهان به نقل از آیت الله جوادی آملی نوشته است: «هر گریه و هر اشکی نمی تواند انسان را به مقامات عالیه برساند. اگر خدای ناکرده مقتلی ضعیف باشد یا با وهن و وهم این خاندان همراه باشد آدم، نه، باید این ها را بخواند، نه، باید موافق باشد که کسی این ها را بخواند و نه، اشک در برابر این ها آن فضیلت را به همراه دارد.» ایشان در ادامه می فرمایند: «هرگز هدف وسیله را توجیه نمی کند. هرگز نمی شود از وسیله ی باطل به هدف صحیح رسید. از گریه ی باطل، از خواندن باطل، از مداحی باطل، از روضه خوانی باطل که سندی ندارد، محتوایی ندارد، با جلال و شکوه این خاندان هماهنگ نیست، با هدف نهضت سالار شهیدان هماهنگ نیست، هرگز با چنین گریه ای انسان نمی تواند به مقصد برسد.»
چنین گریه ای چه ارزشی برایمان دارد؟ نوع عزاداری های ما، انگیزه ی غیر حسینی به خود گرفته تا جایی که در قالب مدح آن بزرگوار چیزهایی می شنویم که از گفتنش نیز شرممان می آید. آیا حسین شهید شد تا سوگوارانش در هیئت هایی کارناوال وار، با انجام حرکاتی شنیع و دور از انسانیت مانند قمه زدن حتی برای بچه های کوچک، خود و امام خود را مضحکه ی جهانیان کنند. یا حسین مرا ببخش که از تاسوعا و عاشورا فقط مشکی پوشیدن، هیئت رفتن، زنجیر زدن و نذری دادن را می شناسم و نفهمیدم که تو برای آزادی، انسانیت و عدالت قیام کردی.
یا حسین مرا ببخش که فقط به فکر نذری دادن روز عاشورا بودم و همسایه ی دیوار به دیوارم را که تمام سال فرزندانش گرسنه، سر به بالین می گذارند، فراموش کردم.
یا حسین مرا ببخش که عمری دستانم را با تمام قوا در عزایت به سینه کوبیدم ولی دست هیچ افتاده ای را نگرفتم.
برای نمایش دادن خودمان، مداحی می کنیم، تعزیه می خوانیم، نذری می دهیم، سیاه برتن می کنیم، علامت بزرگ تر از هیئت آن طرفی برمیداریم، خیابان ها را مسدود می کنیم، در رنگ های مختلف تظاهر و ریا می کنیم تا ناممان پر آوازه شود.
یا حسین؛ ایمان دارم که زنده نگه داشتن نامت و فلسفه ی جهادت چراغی است برای هدایت آیندگان. ولی مرا ببخش که به خیال زنده نگه داشن نامت، فلسفه ی جهادت را زیر عزاداری پر زرق و برق پنهان نمودم و اینک جوانان نسل امروز کشورم از تو ای عزیز فاطمه، فقط خیابان گردی شبانه با دوستان و خوردن غذای نذری و شمع روشن کردن شام عاشورایت را می شناسند. ولی از شناخت خودت عاجزند.
اینک این ما هستیم و محرم و عاشورا همراه با سنج، طبل، علامت، روضه، مداحی و گریه.
نمی دانم همه ی این ها نمایش خودمان است یا ترویج و نمایش اقتدار شیعه؛ آبروی خودمان یا آبروی حسین؛ رضای خدا یا رضای نفس و شیطان.
یادمان باشد امامت فروع دین نیست اصول دین است.
این را هم بدانیم هدف، وسیله را توجیه نمی کند.