کــدام یــک، حقیـقت یا واقعـیت؟
می خواهم از ناخوشایندترین واقعیت های جامعه ی امروزمان بنویسم. واقعیت هایی که هرگز با حقیقت سازگاری نداشته و نخواهد داشت. اینجا، ایران، پایتختش تهران، حکومتش جمهوری اسلامی و مردمش شیعه مذهب اند که به آن می بالند و به همین اعتبار برای رفتن به «زیارت عتبات عالیات و حج» سر از پا نمی شناسند. در نذرها و عزاداری ها و گریه و زاری کردن بر مظلومیت امامان، ید طولایی دارند. بدیهی است چنین مردمی باید برای دیگر انسان ها اسوه و الگو باشند؛ ولی متأسفانه این چنین نیستند؛ زیرا حوادث و اتفاقاتی، از قبیل دزدی های کلان بانکی، فحشا، بی بند و باری،خشونت و قتل به طور گسترده در جامعه رخ می دهد که زیبنده ی مردم کشوری با آن همه پیشینه نیست. این ها نمونه ای ازعدم امنیت و پای بندی به باورهایی است که مثلا" به آن باور داریم. پذیرفته نیست، در جامعه ی اسلامی مردمش اعم از کوچک و بزرگ احساس امنیت نکنند.آن هم مسلمانی که بارها حدیث پیامبرش (ص) را در مورد امنیت شنیده که فرموده اند: دو نعمت در بین مردم مجهول هستند یکی نعمت سلامت و دیگری نعمت امنیت. این حدیث علاوه بر اشاره به این دو مقوله ی مهم و جدا از هم، یک نوع وابستگی بین امنیت و سلامت را هم نشان می دهد. برای روشن شدن مطلب لازم است تعریف مختصری از امنیت داشته باشیم. امنیت فردی عبارت است از حالتی که جسم و روح فرد در آن فارغ از ترس و آسیب رسیدن به جان و مال و یا آبروی خود و یا از دست دادن آن ها باشد. به عبارت ساده هرکس حق دارد پس از کار و تلاش روزانه، بدون دغدغه و دلواپسی در سلامت کامل به خانه اش بر گردد و زیر یک سقف در کنارخانواده اش با آرامش زندگی کند ولی متأسفانه، همیشه این طور نبوده و حقیقت چیز دیگری است.
تفاوت حقیقت و واقیعت
در تعریف حقیقت گفته اند:حقیقت چیزی است آن چنان که باید باشد در صورتی که واقیعت چیزی است که هست واقعیت دارد و حق نیست، بلکه باطل است. این همه جنایاتی که بر روی کره زمین اتفاق می افتد واقعیت است اما حقیقت نیست. در کشور ما نیز جنایات هولناکی رخ می دهد که با هیچکدام از معیارها و ارزش هایی که به آن می بالیم سازگاری ندارد در خبرها می آید: پیش چشم انبوهی از رهگذران، جوانی با 30 ضربه ی چاقو به قتل می رسد. شبانه به یک مهمانی، حمله ی دسته جمعی صورت می گیرد، قوی ترین مرد ایران با ضربه های قمه ی سه جوان از پا در می آید، بیمار یک بیمارستان دولتی! در بیابان های اطراف تهران رها می شود و...
این ها نمونه ای از ده ها جنایتی است که به بیرون درز نموده و یا مجوز انتشارش را داده اند. چه باید کرد؟ به نظر می رسد وقت آن فرا رسیده که از شعار گویی پرهیز شود و خوبان با اعمال نیکشان رهنمای هنجار شکنانی باشند که ارزش های جامعه و حرمت انسان ها را لگد مال می کنند. علاوه بر اين باید بدانیم در انديشه ي اسلامي، رعايت تقوا و معيارهاي الهي و سپس انساني، اصلي ترين شرط تحقق امنيت اجتماعي و رعايت حقوق انسان ها و مقابله با متعديان به حقوق عمومي و امنيت جمعي، به شمار مي رود.
به نظر شما برای بر قراری امنیت کامل چه باید کرد؟
1- آیا باید قانون جدیدی وضع شود؟
2- آیا باید اختیارات نیروی انتظامی بیشتر شود؟
3- آیا باید فرهنگ سازی شود؟
4- آیا باید متجاوزین به حقوق مردم به شدت مجازات شوند؟
5- آیا باید رفتارمان با هم دیگر اصلاح شود؟
6- آیا باید نظارتمان بر فرزندانمان بیشتر شود؟
7- . . . ؟