قبلا" درباره ی ارتباط نرخ طلا و طلاق در همین وبلاگ نوشتم: اگر به کلمه ی طلا حرف «ق» را اضافه کنید طلا به طلاق تبدیل خواهد شد.حال با افزودن حرف «ت» به کلمه ی سکه،دور از جان شما سکته خوانده می شود.و لاجرم زندگی بنا شده بر پایه های سست دستخوش نوسان شدید قرار خاهد گرفت.کسانی که به ظاهر دارای کار و بار سکه ای هستند در باطن حال و روزشان سکته هایی است که هر روز شاهدش هستیم. باید ببینیم هدف از ازدواج چه بوده. چنانچه هدف از انتخاب همسر به هر طریق کسب در آمد بوده، چه آن هایی که برای هم چشمی، مهریه هایشان را با ارزش خودشان گره می زنند و چه آن هایی که  می خواهند با دختری وصلت کنند تا با تنبلی از طریق ازدواج با همسری مرفه زندگی سکه ای داشته باشند مطمئنا" فرایند آن سکته خواهد بود؛ زیرا چنین ازدواجی از ابتدا فاقد رشته ی ارتباط محبت و دوست داشتن و احساس بوده و هیچ گونه پیوندی بین هیچ کدام از افراد خانوانده وجود ندارد. در صورتی که اعضای يك خانواده كه ركن مهم آن زن و شوهر هستند، گذشته از ضرورت هائى كه آن ها را دور هم جمع مى كند، بايد از پيوندى مقدس و درونى كه همان محبت و احساس علاقه به يك ديگر است، برخوردار باشند.
زن و شوهر نبايد به حكم ضرورت، با هم زندگى كنند، در هنگام ساختن يك بنا، ميان آجرها هرگز علاقه در كار نيست، فقط به حكم ضرورت در كنار هم قرار گرفته اند.
ولى در كانون خانواده چه طور؟ آيا در زندگى مشترك آن ها هم بايد به حكم ضرورت ها و ناچاري ها با هم باشند؟ مسلما" خير؛ كانون خانواده بايد از بنياد محكم ترى كه همان علاقه و محبت است، برخوردار باشد، حكمت متعاليه ی حضرت حق، در يك حساب رسى و نقشه كشى دقيق بهترين فرصت را براى پى ريزى اين بنياد در اوایل ازدواج ايجاد كرده است، شور و نشاط جوانى، احساس محبت بسيار به همسر در اوایل ازدواج، فرصتی طلایى است كه همراه با پيوند جنسى، پيوند دو قلب هم انجام گيرد و اين عروس و داماد هستند كه بايد از اين فرصت و بهانه، نهايت استفاده را بببرند، و با انجام عوامل محبت آن را به گونه اى گسترش دهند كه تا پايان عمر، هم ديگر را دوست و دل سوز هم بدانند. در چنین شرایطی است که زندگی  تحت تأثیر نوسان طلا و سکه قرار نخواهد گرفت.

 زندگی ات به دور از نوسان منفی و کسالت باد و عاقلانه از بام تا شام سرود عاشقانه را زمزمه کنی.

 إن شاء الله