از عصــــــــر جاهلیـــــــت دیـــروز و امـــروز چـــه مـــی دانیــــــــــــــــــــم؟

خداوندا از این خواب گران بیدار کن مــــــــــــــــــــارا 

ز مستی های جام جهل و کین هشیار کن مـــــا را

 عصر جاهليت یعنی روزگار جهل و حشيگري،عصر زنده به گور کردن دختران ، وقتی از دوران جاهلیت سخن می گوییم یعنی در  مدت زمان۱۵۰ تا ۲۰۰ سال قبل از اسلام در سرزمين عربستان هيچ قانون اجتماعي و یا پيغمبري كه وحي به آنان برساند وجود نداشته است. و قرآن از آن دوره به بدی یاد کرده و آن عصر را عصر جاهلیت نام نهاده است.گفتیم که در آن دوران وحشیگری و قتل و غارت رواج داشته  که یکی از آنها زنده به گور کردن دختران بوده است اکنون این سئوال پیش می آید که آیا دوران وحشیگری،قتل و غارت و زنده به گور کردن دختران برای همیشه منقرض گردیده و یا اینکه همان وحشیگری ها و قتل و غارت و کشتار و زنده به گور کردن دختران در شکلی نو ،مدرن و امروزی وحتی در قالب ها و اشکال مختلف و در حد و مقیاسی به مراتب بیشتر  ادامه داردبه راستی ما ،در چه عصری زندگی می کنیم؟  این حکایت را با هم بخوانیم . 

قيس بن عاصم ، در ايام جاهليت از اشراف و رؤ ساء قبائل بود. پس از ظهور اسلام ايمان آورد. روزى در سنين پيرى بمنظور جستجوى راه مغفرت الهى و جبران خطاهاى گذشته خود شرفياب محضر رسول اكرم (ص ) گرديد و گفت : در گذشته ، جهل و نادانى ، بسيارى از پدران را بر آن داشت كه با دست خويش دختران بى گناه خود را زنده بگور سازند من نيز دوازده دخترم را در فواصل نزديك بهم زنده بگور كردم ، سيزدهمين دخترم را زنم پنهانى بزائيد و چنين وانمود كرد كه نوزاد مرده بدنيا آمده ، اما در خفا او را نزد اقوام خود فرستاد.
سالها گذشت تا روزى هنگاميكه ناگهان از سفرى بازگشتم دخترى خردسال را در سراى خود ديدم و چون شباهتى تام بفرزندانم داشت درباره اش ‍ بترديد افتادم و بالاخره دانستم دختر من است . بيدرنگ دختر را كه زار زار ميگريست كشان كشان به نقطه دورى برده و بناله ها و تضرعهاى او و اينكه بنزد دائيهاى خود باز ميگردم و ديگر بر سر سفره تو نمى نشينم اعتنا نكردم و زنده بگورش نمودم .
قيس پس از نقل ماجراى خود به انتظار جواب ، سكوت كرد در حاليكه از ديده هاى رسول اكرم (ص ) قطرات اشك فرو مى چكيد و با خود زمزمه مى فرمود: (من لايرحم لايرحم ) آنكه رحم نكند بر او رحم نشود، و سپس به قيس خطاب كرده و فرمود: روز بدى در پيش دارى . قيس پرسيد اينك براى تخفيف بار گناهم چه كنم ؟  

تا که دستت می رسد شو کارگـر

چون فتی از کارخواهی زد به سر