در باره ی بالا رفتن نرخ طلا و طلاق
این روزها کمتر کسی را سراغ دارید که از قیمت یا نرخ ارز وطلا و نوسان
این دو در بازار بی اطلاع باشد شما اگر فقط یک حرف «ق» را به طلا اضافه
کنی به آسانی طلاق خوانده می شود.و هیچکس نرخ بالای طلاق را رصد
نمی کند و از بالا رفتن این نرخ ناراحت نمی شود و، إی چه بسا بی تفاوت
هم باشد ولی نباید این شعر پر معنی سعدی را فراموش کنیم که:
بنی آدم اعضای یکدیگرند. اما اینکه چه ارتباطی بین بالا رفتن نرخ طلا وطلاق
وجود دارد بر می گردد به سطح توقعات جامعه.در جامعه شناسی نظریه ای
هست به نام نظریه ی توقعات فزاینده(تد رابرت گر) این نظریه درپاسخ به این
پرسش که چرا انسان ها طغیان می کنند طرح شده است در یک کلام این
طور گفته می شود که سرعت رشد توقعات انسانها از سرعت بر آورده شدن
آنها بیشتر است بنا بر این توقعات فزاینده منجر به نا رضایتی ونهایتا" طغیان
می شود.
وقتی می گوییم با بالا رفتن نرخ طلا نرخ طلاق نیز بالا می رود یعنی ساختار
اقتصادی وبنیان خانواده تحت تأثیر چشم وهم چشمی قرار می گیرد .
و ازدواجی که باید تلاشی دوطرفه برای رسیدن به یک هدف مقدس باشد
دونفر درکنار یکدیگر بنای زیبایی به نام زندگی را یسازند اکنون آغاز ناکرده،
به فکر پایان کارند. اینها در ابتدا، راه به چشم همدیگر پیدا می کنند،
و نه ،به قلب همدیگر،
اما چه بایدکرد؟ چه کسی مسـؤل بالا رفتن یا بالا بردن سطح توقعات
مردم است؟ خانواده؟دولت؟فرهنگ؟محیط؟ رسانه ها؟(فیلمها وسریالها ی
تلویزیونی) ما که سالها در منابر می گفتیم ودر کتابها و مجلات می نوشتیم
که در غرب بنیان خانواده سست و متزلزل است واین را نشانه ی بی دینی
آن ها می دانستیم اکنون که خود مان به مراتب گرفتارتر از آنان دچار بی
بنیانی خانواده شده ایم چه باید بگوییم؟ آیا زیبنده کشور متمدنی مانند
ایران اسلامی است که آمار طلاق ونا سازگاری در زندگی وچشم هم چشمی
و و و و وحشتناک باشد؟ آیا می شود این جامعه را متجد د ومتمدن نامید؟
البته از جوانی که بدون محبت و فقط از راه چشم ، ونه دل، عاشق می شود
وبا همین دید متأسفانه ازدواج هم می کند از جوانی که نمی تواند در برابر
چشم وهم چشمی همسرش مقاومت عاقلانه کند ازجوانی که هیچ اندوخته
مالی وتجربه کافی ندارد ازجوانی که کسی را به مشورت نمی گیرد ازجوانی
می خواهد یک شبه قله های آرزوهایش را فتح کند ازجوانی که می خواهد
به رُخ بکشد از دختر وپسری که هردو می خواهند من باشند آیا انتظاری جز
طلاق می رود؟
بازهم می گویید نرخ طلاق با طلا مرتبط نیست؟ هست باور کنید هست ،
مگر آنکه دختر وپسر جوان کارها را با مشورت بزرگترها ولی به دور از دخالت
دیگران انجام دهند وخود را درگیر چشم وهم چشمی و زیور آلات و زرق و برق
زندگی ننمایند و همدیگر را برای همدیگر دوست داشته باشند. واگر این اتفاق
میمون ومبارک افتاد
انشاءالله خوشبخت خواهید شد. «ق» طلاق را برداریم می شود طلا،
که شما میلیون ها بار از طلا برترید.
تا نظر شما چی باشه