سفری کوتاه با دستاوردی بلند
طبق قرارچهار شنبه بعد از ظهر دو نفری عازم سفر شدیم صبح زود به مقصد رسیدیم ابتدا به نظر خلوت می آمد ولی رفته رفته می شد بخوبی شلوغی جمعیت را احساس کرد. نه اینکه از آن همه زائری که می دیدم تعجب کرده باشم نه، چون چشمهایم به دیدن ازدحام زائران عادت کرده و به فریادهای یا غریب الغربای آنان خوگرفته،همانطور که به کبوتران روی حرمش، حدستان درست بود مقصد ما مشهد مقدس بود جایی که هر کسی برای یک بار هم که شده دلش هوای آنجا را می کند همانجا که صاحب بارگاهش را رازدار خودشان میدانندو هرچه می خواهد دل تنگشان می گویندجایی که می تواند مثل دوست من این سئوال را در ذهنت بوجود آورد که این همه جمعیت برای چه آمده اند و با خود و خدایشان و امامشان چه می گویند؟ و یا مثل آقای محترمی که پرسید : دعا دعاست چه فرقی می کند که این دعا در حرم امام باشد یا خانه و کوچه و معابر؟
خواستم سفرنامه ای بنویسم از دستاوردهای آنچه دیدم و شنیدم و آموختم، ،ولی ترجیح دادم جواب پاسخی را که به پرسش کننده دادم تقدیم حضورتان کنم و منتظر پاسخ بهتر شما باشم
در جواب آن دوست عزیز گفتم:اجازه بده جواب سئوالت را در قالب یک یا دو حکایت بیان کنم.می نویسند در زمان حضرت موسی (ع) خشکسالی بیداد می کرد مردم رفتند خدمت پیامبر خدا عرض کردند یا موسی تو در نزد خدا آبرو داری از خدا بخواه باران ببارد تا از این خشکسالی و قحطی نجات یابیم حضرت موسی دعا کرد ندا رسید یا موسی من دعای دست جمعی را خیلی دوست دارم از مردم بخواه زیر یک سقف و در کنار همدیگر بنشینند آنوقت تو دعا کن و آنها آمین بگویند تا باران رحمت من برسر زمین خشکشان باریدن بگیرد حضرت همین کار را کرد ولی باران نیامد عرض کرد: پروردگارا توخود فرمان دادی و ما نیز اطاعت کردیم پس علت نیامدن باران چیست؟ ندا رسید یا موسی در میان دعا کنندگانی که گرد هم جمع شده اند یک نفر خیلی خیلی گنا کرده از او بخواه تا از میان این جمع خارج شود آنگاه باران خواهد آمد.حضرت رو کرد به جمعیت حاضر و گفت: آی مردم خداوند می فرماید:یک نفر در میان شما حضور دارد که گناهان بی شماری کرده است او باید از میان جمع شما خارج شود تا باران ببارد.مرد گناهکار همین که این حرف را شنید سرش رااز خجالت به زیر انداخت و گریه کرد ناگهان مردم دیدند باران باریدن گرفت موسی عرض کرد: خدایا مگر نفرمودی تا گناه کار از جمع شما خارج نشود باران نخواهد آمد ما که کسی را ندیدیم از این جمع خارج شود .ندا رسید موسی بنده ی من گریه کرد اشک توبه و پشیمانی ریخت من به حرمت اشک ندامتش او را بخشیدم موسی عرض کرد: خدایا دوست دارم آن بنده ات را ببینم ندا رسید یا موسی این بنده ی من 70سال گناه کرد و من پرده بر روی گناهانش کشیدم و آبرویش را حفظ کردم حال که او توبه کرده چگونه آبروی او را ببرم؟هرگز او را رسوا نخواهم کرد.
و به این دوست عزیزم عرض کردم: شخصی همسرش بیمار شد نزد کشیش رفت تا او در حق همسر بیمارش دعا کند کشیش پس از تأمل،چنین دعاکرد: خـــــــــدایا همه ی همسران بیمار را شفا بده،مرد به کشیش گفت: من از راه دور آمدم تا در حق همسر من دعا کنی ولی تو همه ی همسران بیمار را دعا کردی،کشیش گفت:دعای من در جمع دیگر دعاها مستجاب می شود و به تنهایی کاربردی نخواهد داشت.
من هم اعتقاددارم
به حرمت و آبروی دعا کنندگان و خوبانی که ممکن است در یک جمعی حضور داشته باشند دعاهای امثال ما نیز مستجاب خواهد شد. و یکی ازجوابها می تواند آرامش و انرژی مثبتی باشد که بعد از دعا به ما دست می دهد.
دیگر اینکه در حال زیارت و دعا با اعتماد به نفس بهتر می توانیم برای ترک بعضی از گناهها ،با خدای خود و امام رضا (ع) عهد و پیمان ببندیم.
شما چه نظری دارید؟
می توانید احساس خوبتان را از آخرین باری که مشرف به زیارت هر کدام از ائمه شده اید بیان کنید
آیا شما جوابی(غیر از آنچه بیان شد) برای پرسش دوست من دارید؟