فرهنگ ناب روستا و فرهنگ ناخالص شهر(8)
سنت های حسنه ما را به ما بر گردانید
شب نشینی محل حل اختلاف ها
از زمانی یاد می کنیم که مردم اگر گله و شکایتی از همسایه داشتند و یا چنانچه خانواده ها با مشکلی مواجه می شدند با مراجعه به ریش سفیدهای محل مشکلات مرتفع و بین شان آشتی بر قرار می شد
مردم در شب نشینی ها تصمیم های مهمی می گرفتند حس همیاری و همکاری و رفاقت و همه چیز را برای همه خواستن وجود داشت اگر سر نخ تاریخ را بگیریم هر چه عقب تر برویم زنان را پوشیده تر و با حجاب تر و با حیاتر می بینیم این گفته ها نیاز به اثبات ندارد و اگر همچنان مسیر تاریخ را طی کنیم به اجرا گذاشتن مهریه یا قباله و به زندان انداختن شوهر آنهم به دلیل ناتوانی در پرداخت سکه به زندان نمی رفت آن زمان زندگی بر روی ریل خودش می رفت
یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم شرح قلعه یک به یک
ای خوشا مردان و زن های قدیم
داشتند همراه خود قلب سلیم
صد درود بر آن نگاه و دیده ها
صد سلام بر قوم و بر همسایه ها
شب نشینی ها و آن دورِ همی
نه سخن بود از دلار نه دِرهمی
آن زمان بود رسم، درب قلعه ها
بود غنیمت بهر مردم لحظه ها
عصرگاهان لحظه ی دیدار بود
گوش ها تیز، چشم ها بیدار بود
یاد بادا آن صدای خنده ها
صد درود بر مرده ها و زنده ها
هر که بود آن روزگار اهل کتاب
بهر مردم خواندی از روز حساب
رفته رفته زندگی ها فرق کرد
گوشی و ماهواره ما را غرق کرد
قدر بدانیم مردمان این زمان
دین شان از شر بوده در امان
مرد و زن های مقیم روستا
رزق می خواهند تنها از خدا
چند نفر گر مانده از آن روزگار
در دعا خواهان شویم از کردگار
تا که باشند در امان و تندرست
زانکه باشد نیت این ها درست
باز هم قاسم بگو از آن زمان
تا بماند در امان فرهنگ مان
+ نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۴ ق.ظ توسط قـــاسم بهمـن آبادی
|