سلام به روستا و زادگاهمان بهمن آباد(2)
چه آن ها که رفتند و آن ها که هستند
چه آنان که فرهنگ هزار ساله ی اجدامان را پاس داشتند و چه آن هایی که از داشته هایمان حفاظت می کنند
و سلام به نسل و فرزندان آنان که در کارهای عام المنفعه گام های مؤثر بر می دارند و خشت روی خشت می گذارند این عزیزان، فرزندان خودمان و از دل همین آب و خاک هستند که به نوعی کارهای نیمه تمام گذشتگان را تکمیل می کنند و دست به نو آوری هایی می زنند که اجداد حتی فکرش را هم نمی کردند نکوست کسانی که در راه آبادانی روستا دستی بر آتش دارند خدماتشان را بازگو کنند تا نسل فعلی وقتی دوره ها را قیاس می کنند از این همه کار و تلاش و بکار بردن دانش و تدبیر آگاه شوند
وقتی از گذشته می گوییم و می نویسیم اینطور نیست که پیشرفت و تغییرات حال را نبینیم ولی نکته ای که باید مد نظر داشته باشیم هر کاری که به طور کل در جامعه انجام می شود یک سر نخ اصلی اش به گذشته بر می گردد با این نگاه گذشتگان نیز در پیشرفت فکری و توانایی مدیرانِ فعلی سهم به سزایی داشته و دارند نگوییم گذشتگان نمی دانستند و یا درک شان را زیر سؤال نبریم
ما وارث میراث هایی هستیم که شاید در غوغای شلوغی خبرها از این همه میراث بی خبریم
میراث گذشتگان مانند این همه کتاب و کتابخانه ها
و سنت های حسنه که گرچه بسیاری از این سنت ها را با دستان خودمان دفن کردیم ولی هنوز هم رگه هایی وجود دارد که جزو اخلاقیات مان شده که مبارک هستند...
ادامه دارد