کدام بهتر است پیشرفت یا تغییر؟(2)
پیشرفت کشاورزان در کاشت و برداشت محصول
پیشرفت مردم در سهل شدن امور زندگی
پیشرفت در سفرها و ارتباط و ساخت نرم افزار و سخت افزار و جنگ افزار و...
هم اکنون که آماده نوشتن شدم از زندگی سختِ کشاورزانِ بهمن آباد در چند دهه پیش یادم آمد که در هوای داغ کویر و دهان و زبان روزه، 16 ساعت ساقه های گندم و جو را درو و خرمن می کردند و از اینکه لقمه حلال بر سفره می گذاشتند خشنود و شاکر بودند روحشان شاد
و امروز در دنیایی که همه چیزش صنعتی شده کشت و کار و برداشت محصول با ابزار و تراکتور انجام می شود حتی خرمن کوبی هم به تاریخ پیوسته است
از اوضاع کنونی کشور خودمان و دیگر کشورهای همسایه هم گفتیم که به قول مَثَلِ رایجِ ما دهاتی ها کسانی که نانِ شب شان را نداشتند اکنون به نوایی رسیده اند الهی شکر
تغییر مثبت در حوزه علم و عمل و...
بی شک زندگی مردم در این روزگار با زندگی پدران شان قابل قیاس نیست و به هر بخش از زندگی ها که نگاه کنیم نشانه ی پیشرفت بدیهی است ولی بحث اصلی ما در این نوشته تنها تعریف از داشته ها نیست بلکه نگاهمان به تغییر است یعنی دنیایی که کهکشان ها را در می نوَردَد و این همه ابزار ارتباط می سازد و مدام به پیشرفت خود می نازد آیا خودش هم تغییر کرده؟انسان یا بشر اگر پیشرفت کند ولی تغییر مثبت و درونی نکند سودی از پیشرفت و معنای زندگی اش نبرده و شاید به جای طلا بلا یافته باشد ولی نداند...
ادامه دارد