مادران روزتان مبارک باد
سلام بر حضرت زهرای اطهر
مزّین شد به نامش روز مادر
سلام بر مادر و دخت پیمبر
درود بر قوتِ بازوی حیدر
سلام بر مادر آن عطر بهاران
بر آن اشکِ زلالِ چشمه ساران
که مادر جلوه گاه آسمان است
برای من تمام این جهان است
به دنیا بهتر از مادر ندیدم
کسی والا و بالاتر ندیدم
تو مادر سایه لطف خدایی
سراسر مهربانی و وفایی
تو هستی کیمیای زندگانی
کنی ایثار خود را جاودانی
برَم آغوش تو بود بستر ناز
و لالاییِ تو بود گلشنِ راز
چه زیبا و نکو فرمود پیمبر
بوَد جنت به زیر پای مادر
ولی گر مادرم جنت نباشد
چنین باغی مرا حاجت نباشد
جهان بی مادرم لطفی ندارد
بهشت بی مادرم حُسنی ندارد
چسان من در بهشت مأوا گزینم
که روی مادرم آنجا نبینم؟
جنان چون زیر پای مادران است
خدا لطفش به مادر بی کران است
قلم می خواست نویسد شرح حالت
ولی شد نا توان و در خجالت
شب و روز محنت و سختی کشیدی
ولی از حاصلت خیری ندیدی
در امروزی که باشد روز مادر
هزاران خاطرات افتاد در سر
چروک دست هایت یادم آمد
نوازش بوسه هایت یادم آمد
ز بی مهری خود و لطف هایت
نمی دانم چه بنویسم برایت
ز هیزم ها که بر دوشت نهادی
که بودی نا توان و اوفتادی
و یا از دست های پینه بسته
و غم هایی که بر جانت نشسته
همی دانم که اکنون هر که هستم
و گر بر مسند و جایی نشستم
همه هست از دعاهای سحرگاه
که از حق خواستی با ناله و آه
مرا در ناز و نعمت پروریدی
ولی هر گز زمن خیری ندیدی
ننوشیدی که شاید من بنوشم
نپوشیدی که شاید من بپوشم
نحیف بودی نخوردی لقمه نان
که بلکه من بگیرم قوّت و جان
چه شب ها تا سحر بیدار بودی
برایم لای لایی می سرودی
فرشته کی مقامش این چنین است
فرشته نزد مادر خوشه چین است
شکوه و نام مادر ارجمند است
خدا فرمود مقام او بلند است
همیشه شاد باشی و دل افروز
مبارک بر تو باد امروز و هر روز
الهی سایه تان گسترده باشد
همه ایامتان فرخنده باشد
درود بر مادران رفته در خاک
که روح پاکشان باشد در افلاک
سلام بر همسر آن همراه و همراز
که بود در زندگی ام بال پرواز
چگونه لطف و احسانت شمارم
که در دوران سخت بودی کنارم
وجودت از بلاها در امان باد
بهار زندگی ات بی خزان باد
هزاران شعر قاسم گر سرایی
مقام و قدر مادر را ندانی