این روزها معمولا" صفحات روزنامه ها ومجله ها از اظهار نظرهای متفاوت کارشناسان در باره بالا رفتن  آمار وارقام طلاق در کشور می نویسند و کسانی هم که نمی توانند بنویسند در محافل ومجامع از ازدواج هایی می گویند که بعد ازیکی دوسال زندگی وحتی با داشتن فرزند یا فرزندان تن به طلاق میدهند از این منظر که چه چیزی سبب جدایی زوجین می شود گفت :

هر کسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من

بعضی ،بیکاری، اعتیاد،عدم بلوغ فکری،عدم شناخت ،عدم اعتقادات دینی، عدم تربیت صحیح درخانواده،دخالت اطرافیان،گذشته بد دختر وپسر،فاش شدن دروغ های دوران آشنایی، عشق دروغین،مشورت نکردن با بزرگترها،و....را علت جدایی وطلاق زوجین می دانند. ولی دروغگویی وچند لایه بودن  یک پسر یادختر ، که می توانددر ابتدا منجر به عشق کاذب ودروغین گردد و به ازدواج نیز بیانجامد،مهمترین عامل جدایی می باشد چون وقتی گوش ها به دروغ عادت کنند، زبان ها به فریب تن خواهند داد.وقتی ظواهر آدم ها تعیین کننده وملاک برتری در انتخاب باشد میوه ی تلخ آن طلاق وجدایی است .وریشه ی این همه  به هم کفو نبودن آن ها بر می گردد.حتما" این سئوال پیش می آید که هم کفو بودن چیست؟ هم کفو بودن یعنی عدم مغایرت،همتایی ویکی بودن،مطابقت داشتن،مثل هم بودن،وبه عبارت بهتر،توجه به تناسب بین زن وشوهر،کفو،نامیده می شود واگر ریزترش کنیم .یعنی زن ومرد باید از جهت ظاهر میزان سواد،ایده آل ها،خواست ها،ایمان،تفکر،سن،فیزیک ظاهر،و....مناسب باشند واختلاف فاحش نداشته باشند. نظر شما چیست؟منتظرم.