از گذشته تلخم مپرس که...

نو نوار و بَزَک کردن غم و غصه های کهنه کاهش دهنده انرژی و سوهان روح است برخی چون در گذشته سیر می کنند همان حرف های بیات و منقضی شده و بی اعتبار را شاخ و برگ می دهند و با این عمل، زخم کهنه را تازه می کنند بدیهی است هرکس چیزی به نام دردهای کهنه دارد مثل از دست دادن عزیزی که فراموش کردن و دور کردنش آسان و حتی ممکن نیست جدای از درد مصیبت رها کردن «گذشته»و نداشتن ترس از «آینده ای » که هنوز نیامده و درک کردنِ« حال» برای برخی قابل درک نیست شاید هم گمان می کنندبا گله کردن از این و آن آرامش می یابند در صورتی که هر کس پیوندش را با گذشته ی تلخی که داشته قطع کند و برای آینده ای که هنوز نیامده در خود ایجاد اضطراب نکند می تواند درکِ «حال» داشته باشد و از زندگی و بودنش لذت ببرد چرا که حملِ دردهای کهنه کهنگیِ فکر می آورد و سّد راه پیشرفت و تعالی می شود.

حمل و نو نوار کردنِ زخم و دردهای عاطفی و کهنه و قدیمی نه تنها به خودمان بلکه به زنجیره ی انسان هایی که با ما در ارتباط هستند آسیب می رساند مانند این زنجیره؛

پدرم نه اخلاقش خوب بود و نه ارث و میراث رو درست تقسیم کرد کلا" در حق من ظلم شد

از مادرم محبت چندانی ندیدم

مادر شوهری داشتم که کارش اذیت کردن و زخم زبان زدن بود الهی خدا از حقش نگذره

پدر شوهرم خوب نبود از زنش دستور می گرفت

شوهرم دهن بین بود

سختی هایی که در اول زندگی ام دیدم هیچکس ندید

میرزا حسن 50 ساله که مرده همسایه پدری ام بود اصلا" آدم خوبی نبود و...