آرزوهای آقا میرزا حسن(22)
خیال و تَوّهُم دانایی
آقا میرزا حسن می گوید: یک روز عمو مشتی مراد علی برای جوان ها صحبت می کرد من که اولش متوجه فرمایش ایشان نشدم و نمی دانستم تَوَهُم دانایی چیست به همین دلیل گفتم:عمو مشتی از توهم دانایی چیزی نفهمیدم پس چیزی بفرمایید تا من هم متوجه شوم.
از آقا میرزا حسن پرسیدم: یادت هست عمو مشتی مراد به جوان ها چه چیزهایی گفت؟
آقا میرزا حسن گفت: بله صدای مرحوم را ضبط کردیم عمو مشتی مراد علی فرمود: امان از جهل و نادانیِ بشر امان و صد امان!
بعد فرمود:آدم ها تا به نادانی خود پی نبرند ارشاد و راهنمایی آن ها بی فایده است
حتما" دیده اید برخی به تصور این که دانا و یا عقل کل هستند در همه چیز اظهار نظر می کنند فرقی نمی کند اقتصاد خُرد،اقتصاد کلان، سیاست ،طبابت، حقوق،روانشناسی،راونکاوی،ادیان،مذاهب،فقه ، اصول، تفسیر و...یا هر چیز دیگر مهم حضور است که همه جا هست.
این آدمی که بر نادانی خود اصرار می ورزد ممکن است کارمند ساده یا مدیر عامل ، پزشک،روحانی و...باشد چه فرقی می کند نادان نادان است در هر لباس و در هر مقام!
از آنجا که گفته اند قدرت جهل اگر از علم بیشتر نباشد کمتر نیست و حتی قدرت نفوذش در برخی موارد بالاتر از علم است توصیه می کنم هر گز با احمق و وقیح بحث و جدل مکن که هر دو تو را به تباهی می کشند
و از حسود و بخیل و لئیم دوری کن که تو را به خاک سیاه می نشانند
و جاهلی را که با جهل مرکب انس گرفته راهنمایی مکن که هیچ سودی ندارد
نادان با توهمی که دارد افراد دانا را در هر لباسی که باشند تحقیر می کند بارها دیده شده کارمند ساده یک شرکت یا معلم یک مدرسه و دانشگاه ده ها بار درک بهتری از مدیر و رئیس مؤسسه دارد ولی آقا یا خانم مدیر فکر او را به هیچ نمی خرد و به او اهمیت نمی دهد
چون کسی به هر دلیل فکر و اندیشه ی جاهل را به چالش نمی کشد و زیر سؤال نمی برد او میدان دار است و مدام بر طبل نادانی اش می کوبد...
ادامه دارد