شب هنگام وقتی تاریکی شب پای بر فرق روز گذاشته بود با زمزمه ی آنکه شب بار کند روز به مقصد برسدبار بستم و آماده حرکت شدم
سال ها بود که به معنای ظاهرِ مصرع یا ضرب المثلِ هر که شب بار کند روز به مقصد برسد توجه داشتم تا این که در یکی از شب ها استاد، معنای شعر را پرسیدند
عرض کردم:به گمانم منظور،مسافر شبرو باشد که چون شب در راه است  روز به مقصد می رسد
استاد،فرمودند: خیر چنین نیست بلکه منظور شاعر که خود سالک راه خدا بوده و با نور باطن طی طریق می کرده این است؛ که اگر کسی سرِ شب با نام خدا به خواب رود و در دل شب بیدار شود به نماز قامت بندد و تلاوت و عبادت و تهجد کند بارش را بسته و به مقصد خواهد رسید  و بی تردید روز خوب و آرام و بی دغدغه ای خواهد داشت دیده اید برخی با این که شب،خواب خوب و مناسبی داشته اند ولی صبحگاه عبوس و بد خلق بیدار می شوند؟ اگر دیدی کسی حال روزش خوب است بی تردید وی شب خوبی را سپری کرده است
و کسی که در خانه و اداره و محل کارش عبوس و ترش و تلخ است و نمی تواند خوشرو  و خوشخو و خوشگو و با تبسم باشد خودش خوب می داند شب هنگام با چه تفکری سر بر بالین گذاشته است
بدیهی است حال کسی که با تفکر حسد و کینه و انتقام سر بر بالین می گذارد با کسی که شب هنگام با ذکر الله می خوابد و می گوید خدایا همه را بخشیدم تو هم مرا ببخش نمی تواند یکسان و برابر باشد...
استاد در ادامه فرمود: پیش از خواب،انسان باید حسابش را با خودش و دیگران تسویه و تصفیه کند و در طول روز مراقب باشد تا نه تنها دلی را نشکند که موجب شادی دل دیگران شود یعنی ادخال سرور کند که پیامبر اعظم (ص) فرمودند:خداوند به چيزي محبوب‌تر از ادخال سرور در قلب مومن عبادت نشده است.
ادامه دارد