«به بهانه روز درخت کاری»
خوش به حال درخت که جایش بهشت است
خوش به حال درخت که سایه گستر است
خوش به حال درخت که بودنش یعنی خرمی و نشاط
خوش به حال درخت که شاخه هایش سر بر آستان و آسمان دارند
خوش به حال درخت که مدام خالق شان را ستایش و نیایش می کنند
خوش به حال درخت که محنت می کشد و بی مزد خدمت می کند
خوش به حال درخت که عاری از هیاهوی روزگاری که انسان ها دارند و به دور،از خود شیفتگی ومنیت ها آرام و بی صدا خدمت می کند
خوش به حال درخت که چتر و شاخه هایش را باز می کند تا هر رهگذر و مسافر تازه از راه رسیده ای آرامش یابد و نفسی تازه کند
خوش به حالِ درخت که ثمره و میوه اش را حتی از دشمنانش دریغ نمی کند
خوش به حال درخت که می بخشد بی آنکه اندیشه انتقام داشته باشد حتی به آن هایی که اره بر پیکرش می اندازند و یا او را به آتش می کشند
خوش به حال درخت، که با دست افشانی هایش رهگذران را به وجد می آورد
خوش به حال درخت و صبوری و امیدی که به بهار دارد
خوش به حال درخت، که وقتی در برابر توفان های سخت قرا،می گیرد به رهگذران درس مقاومت می دهد که اگر می خواهید کامیاب شوید باید در برابر بادهای سخت زندگی مقاوم باشید که هرچه سختی ها بیشتر باشد همچون درختان تناورتر و با ثمرتر و ریشه دارتر می شوید
به راستی ضرب المثل می سوزم و می سازم حکایت واقعی زندگی درخت هایی است که وقتی هم آتش به جانشان می افتد صحنه را ترک نمی کنند و ایستاده می سوزند.