شعر در باره ی شفای بیماران
دعا برای شفای عاجل آقا رمضانعلی تعزیه خوانِ نسخه «حر» که در بستر بیماری همچنان نیازمند دعای مهربانانه ی دوستان همولایتی است و شفای همه ی بیماران دردمند.
صبح یکشنبه نوشتم این پیام
بهر آن خوش مشرب نیکو مرام
نسخه خوان حُر جوان نامدار
کو شده از درد و محنت بی قرار
رمضانعلی، در این روزهای سخت
در شفا خانه فتاده روی تخت
هست درمانش دعای دوستان
تا که دنیایش شود چون بوستان
گرچه اعضای گروه با لطف خویش
بهر درمانش دعا کرده است بیش
لیک چون باشد نیایش رهگشا
قلب، خاشع می شود نزد خدا
دور گردد ناخوشی ها و بلا
می رود بیماری و آید شفا
قلب گوینده منور می شود
جسم و جان او معطر می شود
رویِ او ناگه رود بر آسمان
سر بساید بر حریم آستان
حق کند بر ناله های او نظر
حال درمانده شود حال دگر
گر دعا و نابه بر خیزد ز جان
می شود بیمار در امن و امان
رمضانعلی محتاج دعاست
ما دعا گوییم شفا دست خداست
دست ها بالا و گوییم ربنا
یا رحیم و یا شفی و یا خدا
ای که درد و رنج را درمان تویی
بر دل تفتیده ها باران تویی
هیچ برگی می نیفتد از درخت
داده ایم پیمان در روز الست
که تو هستی مالک روز جرا
کشتی ما را تو هستی ناخدا
کشتیِ ما شد به توفان مبتلا
کیست غیر از تو هدا و رهنما؟
دردها و رنج مان افزون شده
قلب مان لم یزرع و هامون شده
بارالها آنچه خواهی آن بده
یا اگر خواهیم بِه از آن بده
کن دعای خیرمان را مستجاب
گر نمی گوییم هم بر گو جواب
رو کنیم بر واسطه فیض خدا
جمله گوییم یا علی موسی الرضا(ع)
نسخه خوانِ حُر گرفتار آمده
با امید وصل دلدار آمده
واسطه ی فیض شو بهر شفا
تا شود بیمار ما از غم رها
هاتفی گفتا صبوری خود دواست
صبر و شکر، ایمان و محبوب خداست
کن صبوری قاسم از بهر خدا
تا شوی از رنج و محنت ها رها