یادم هست نقل اصلی حکایت های مردمان قدیم در شب نشینی ها، بیشتر در باره ی دیدنِ «جن» در صحرا و کوچه باغ ها بود از  شب نشینی ها که بگذریم حتی در آشپزخانه های تکیه ها که بعد به هئیت تغییر نام یافت و درِ قلعه ها و سر کوچه ها، آقایان خیالات خودشان را از دیدن «جن» بازگو می کردند الآن هم که شما این مطلب را می خوانید تعجب می کنید ار این نوشته که می گوید جن موجودی غیر محسوس و غیر قابل دیدن است اصلا معنای جن یعنی پوشیده و نا پیدا، اما برخی اصرار دارند که در فلان جا جن دیده اند حتی این ها مکان های خاصی را برای زندگی و مکان تجمع جن ها در نظر می گیرند مثلا حمام عمومی،خرابه ها،حسینیه ها،باغ ها و کوچه باغ ها، بدیهی است بسیاری از باورها در این‌باره با خرافه‌ها و تصورهای عامیانه و محلی در هم‌آمیخته‌است و این باعث شده‌ که تصویر مرسوم از این موجود بیشتر براساس وهم و خرافه باشد و نه مبتنی بر روایات معتبر دینی یا تجربه‌های مستند ولی من شاهد بودم مردم روستا به نوبت،خاطرات خیالی خودشان را برای یکدیگر نقل می کردند و  جالب اینکه به شنیدن و گفتن این حرف ها علاقمند بودند و حتی باور داشتند!

از جمله چیزهایی که من از کودکی به خاطر دارم نقل این حرف ها بود که مردم مدام چنین تکرار می کردند.

1- دیشینَه دِپیش او بُ یُم یَک وِخ دی یُم دی تَه اَدَمِ قِد بِلن،بِر کِ اَذیَتُم کِنِن بَرقِ وَگِردوندِن و اُر سَر دی یِن،گفُتم گُمُونِت مَ مِتِرسُم بِس تَه اَیُم  بِه هَمی بِل دی تَت کنم

2- دومی می رفت توی حرف اولی و می گفت: حَل تِ ازو مِگی؟مَ دِ بُرج او مُدووندُم دِیُم دِرَه مِزنِن،گُفُتم چِ خُبِرِه؟ یَک جِنی گُف عَروسیستَه.

ترجمه

دیشب پیش بودم(آب دواندن آبرانی کردن)یک وقت دیدم دوتا آدم بلندقد برای این که اذیت کنند جلوی آب را باز کردند و آب رو هدر دادن،گفتم:گمان کردید من می ترسم؟صبر کنید بیام تا با همین بیل دو تکه تان کنم.

2- دومی می رفت توی حرفِ طرف مقابل و  می گفت:حالا تو از این میگی؟من کنار برج آب می دواندم  که دیدم(شنیدم)  دارند توی برج دایره می زنند گفتم چه خبره؟یکی از جن ها جواب داد عروسیه...

ادامه دارد