در باره رسم و رسومات تولد نوزاد

در بهمن آباد دو سه روز پس از به دنیا آمدن نوزاد، وی را نزد ملای محل می بردند تا برایش اسم انتخاب کند پدر و مادر کودک معتقد بودن اسمی که از کتاب استخراج شود موجب ماندگاری بچه شان می شود.

در باره بچه بد قدم و خوش قدم  و به طور کل تولد نو.زاد چه حرف هایی که نمی زدند نه این که اکنون چنین دیدگاهی وجود نداشته باشد که شدیدتر هم هست ولی بسیاری از تصورات قدیمی یا فراموش شده اند یا فقط بزرگترها به آن ها وفا دار مانده اند.

مثل این که  اگر بچه روز جمعه به دنيا بيايد بايد هم وزن او گندم یا چیز دیگری بکشند و صدقه بدهند والا بزرگ خانواده مى‌ميرد.

 بچه‌اى که روز عيدقربان به دنيا بيايد حاجى است.

بچه‌اى که زياد گريه کند خوش‌آواز مى‌شود.

بچه‌اى که زبان خود را زياد بيرون بياورد دليل آن است که مادرش وقتى او را آبستن بوده مار ديده است.

 بچه که دَمَر بخوابد و پا را از پشت بلند کند پدر يا مادر وى مى‌ميرد.

 بچه که به دنيا بيايد و يکى از خويشان او بميرد بدقدم است.

بچه که در ابتداى راه رفتن کونخيزه بکند پشتش دختر است.

 بچه که در شروع راه رفتن دمَر راه برود پشت او پسر است.

 هرگاه بچه دست چرب به سر خود بمالد کچل مى‌شود.

 بچه کوچک دروازه باز بکند (پاهايش را گشاد گذاشته سرش را به زمين بگذارد) مهمان مى‌آيد.

 بچه که به دنيا مى‌آيد روزيش را با خودش مى‌آورد.

 پسربچه که برنج خام بجود کوسه مى‌شود.

بچه که دندانش از بالا در بيايد بدقدم است براى رفع آن او را از بالاى بام کوتاهى در چادر مى‌اندازند.

مشهور است که چون فرزندى متولد شود جنى هم با او به‌وجود مى‌آيد و با آن شخص همراه مى‌باشد و آن جن را همزاد مى‌گويند (برهان قاطع)...ادامه دارد