تعارف کردن سنت حسنه بهمن آبادی ها

وَ کنه لهجه یا گویش بهمن آباد(10)

بُخرِه، وَکِنه تَه هَمنِمَک رِم

نونِ پِنجِه کَش و فِتیر بُخرِه 

 وَر تِنِرِ زَن عَمیم خِمیر وَ کِردُم گفُتم ایمشو اُوُمسته مِخِن رِن اُ بُدوَنِن یَک عَنجی وَخودشُو نونِ گَرِم

 بِرِن،،بَروم مِبَره،،

 مِگه خَنِه کِل دِ  او دُورِ بَر زمینِ چِل مَن از قِدیم نَبی اَلعونِم یَک خَنِه کِلِه نیس.

مُخُستُم تِنِرچَر دَندَزُم گفتُم بِرِ 5 تِه فِتیر کِرِه نَمِنَه تِنِر بُزرگ دَندَزُم اَمبا بُچو گفتِن چَن تِه نونِ پِنجِه کَش هم پُختَه کُ.

مَم  تِنِر بُزُرگَر دِندُختُم یَک لِگِن خِمیر بِرِ  نونِ پِنجِه کَش وَ کِردُم  تَ  بُچو  هَم اینجِه بُخرِن، هَم وَ خود ،خودشُو بِرِن بِه تِرون

مِحمد مِگَه:از قِدیم دِ ، غَلمُرچَه یِکَه اُر  وَخِوِر مِکردُم العونِم یِّکَه مُرُم به تِه صَحرو .

شرح...

وَکنِه(حکم بفرما را داشت) بخورید تا هم نمک شویم همنمک بودن یک اصل است که ریشه در نمک گیر شدن دارد کسی که نمک کسی را خورد باید حرمت نمک و صاحب نمک را حفظ کند.

نان پنجه کش نانی است که با پنجه و با دست شکل می گیرد و درست می شود.

همانطور که در بالا اشاره شد تعارف کردن یکی از سنت های حسنه ی بهمن آبادی ها بود به ویژه نان تازه ی پنجه کش یا فتیر که زحمتِ خمیر درست کردن و پخت نان بر دوش خانم ها بود.

در قدیم با وجودی که همه ی خانه ها تنور داشت ولی وقتی یکی از خانه ها تنور روشن می کرد بقیه هم نوبت می گرفتند و نانشان را در تنور همسایه پخت می کردند هنگامی که نان پخت شده را به خانه ی خود می بردند به هر رهگذری تعارف می کردند کمی از آن نان بخورد..

ترجمه؛

می گوید: خمیر باز کردم که در تنور زن عمویم پخت کنم چون امشب آب رانی با ماست و  می خواهند بروند صحرا آب بدوانند(زمین ها را آب بدهند) کمی با خودشون نون گرم ببرند بخورند.

بارون هم می باره

میگن خانه صحرایی و کوچک از قدیم در اطراف زمین چهل من نبود الآن هم نیست.

می خواستم تنورچه را روشن کنم گفتم برای 5 عدد فتیر کرا، نمی کنه که تنور بزرگ را راه بیندازم اما بچه ها گفتند چندتا نون پنجه کش هم پخت کن.

من هم تنور بزرگِ را راه انداختم یک لگن خمیر برای نون پنجه کش آماده کردم تا بچه ها هم اینجا بخورن و هم با خودشان ببرند تهران.

محمد می گوید:از قدیم در غار مورچه تنها آب می راندم(می دواندم) الآن همتنها می روم به آخر صحرا...

ادامه دارد