گذری به صحرا و کویر بهمن آباد(2)
بازهم به صحرای دل انگیز بهمن آباد بر می گردیم تا در عالم خیال هم که شده به آسمان خیره شویم و سبد سبد ستاره بچینیم.
نمی دانیم امشب چه کسی در صحرا آب می راند تا با او همراه شویم شاید ما را مهمان ترانه های سنتی و دوست داشتنی اش کند و با صدای گرمش سکوتِ شبِ سرد کویر را بشکند.
شب ها تداعی کننده ی خاطراتِ سال هایی است که کشاورزان در صحرا کنار خرمن های جو یا گندم به خواب می رفتند تا هر زمان، بادِ جهت دار وزیدن گرفت با چهارشاخ:(چنگکی فلزی چهار شاخهای با دستهای نسبتاً بلند) خرمن کوفته را بر باد دهند و کاه را از دانه جدا کنند.
آسمانِ زیبا و پر ستاره و گرمای روز و شب های سرد،آرامش و سکوت، بخشی از جلوه های زیبا و جذایت خیره کننده کویر بهمن آباد است..
چه لذتبخش است هوای پاک و چشم اندازهایی که می شود چندین کیلومتر آن طرف تر را دید،
کویر را با دود و بوق و صداهای ناهنجار و آلودگی صوتی و خانه ها و آپارتمان های چند طبقه و نفس گیر چه کار؟
چه لذتبخش است دیدنِ رقص ستارگان در آسمانِ کویر و پرتو افشانیِ ماه که زیباییِ خیره کننده اش را به رخ تاریکی شب می کشد و تو را به نشستن و تماشای خود دعوت می کند.
با غروب خورشید ستاره ها یکی یکی چون جوجه هایی که سر از تخم بیرون می آورند آرام و بی صدا متولد می شوند و جولان می دهند هرچه آسمان بر تاریکی اش بیفزاید ستاره ها گویی بیشتر متولد می شوند و جشن و سرورشان بیشتر می شود.
ادامه دارد