بهمن آباد،شهر معتبر دیروز و خرابه های امروز

 آثارِ خانه ها و بناهایی  را در مسیر رفتن مان به مزار، (بین حوض و خرابه ها) شاهد هستیم  نه شاهراه بوده و نه کال(آبراه، زمینِ شکافته) بلکه منطقه ی مسکونی بوده که در گذر زمان، سیل ویرانگر بسیاری از بناهای با ارزش آن دوران را  خراب  و نابود کرده است ولی می توان  پس از این همه سال،هنوز  پایه ها و زیر ساخت های  بناهایی را دید که روایت کننده خانه هایی مستحکم به سَبک شهری، با قدمت بیش از  2500 ساله است.

به گواهیِ مورخین و آثار بر جا مانده از آن دوره، در محله ها و مکان های خرابه های بهمن آباد،خانه ها و عمارت هایی با جمعیت شهری وجود داشته که بر اثر  سیل و جنگ  تخریب شده است ولی آنجه بر جا مانده اگر نگوییم بی نظیر ولی کم نظیرند. خشت خشت و لایه لایه های  دیوارهای به جا مانده،میراث گرانبهایی است که  برایمان از فراق و از آنچه بر آن ها گذشته می گویند اما افسوس که چون گوش هایمان از صداهای نا میمون و نا متجانس پر شده کر شده اند و از شنیدن آن همه صدای گوشنواز محروم هستیم  و چون چشم ها یمان واقع بین نیستند عبرت بین هم نیستنداز این رو پیام شان را درک نمی کنیم، ولی اجدادمان چون فرزندان خود را  خوب می شناسند از لابلای دیوارهای خرابه هایی که شاهدش هستیم ما را فریاد می کنند و هشدار می دهند ؛

دنیا نیرزد آن که پریشان کنی دلی

  زنهار بد مکن که نکردست عاقلی...

ادامه دارد