سفرنامه قاسم ملا در محرم 97 (28)
5 شنبه 29 شهریور و دهم محرم
مراسم تعزیه خوانی آنطور که هست و یا آنگونه که باید باشد؟
داستان سلطان قيس هندي و وزير مسلمانش كه در تعزيه عاشورا روايت مي شود از جمله داستان هایی است که هیچ سنديت تاريخي ندارد این داستان جعلی که بخشی از تعزیه را به خود اختصاص می دهد منحصر به بهمن آباد نیست و شور بختانه در خیلی از نقاط کشورمان با آب و تاب و بیشتر برای گریاندن عزادران اجرا می شود
داستان شير در تعزيه روز عاشورا برمي گردد به سلطان قيس و وزيرش كه در آن روز براي شكار بيرون رفته اند و در همان حین شیری به آن ها حمله می کند، در آن هنگام وزيرِ قیس که مسلمان است، مي گويد: من امامي دارم كه اگر صدايش كنيم بي ترديد به كمكمان مي آيد تو نيز مسلمان شو. سلطان شهادتين مي گويد و حسين را ياد مي كند و امام حسين به ياريشان مي آيد.
در بخش دیگر این داستانِ جعلی، امام حسين(ع) به شير مي گويد كه بعد از شهادتش از جنازه هايشان حفاظت كند، كه نمونه آن در تعزيه های روز عاشورا شاهد دیده ایم و جالب این است که شیر بر سر و روی خود خاک و در گذشته کاه می ریزد. در آن زمان شير در ارابه اي بالاي سر جنازه شهداي كربلا بر سر خود كاه مي ريخت.
گرچه علت اصلي ورود اين داستان ها و گوشه ها به تعزيه ها نمادهايي برای تاكيد بر حقانيت قيام حسين (ع) است ولی می شود حقانیت امام و یارانش را به شیوه های معقول تر نوشت و اجرا کرد...
موضوع دیگری که کمتر به آن پرداخته می شود غلط خوانی است دلیلش هم می تواند عدم هماهنگی و همخوانی و مقایسه نسخه های تعزیه باشد که تعزیه خوان ها از آنجا که نسخه ها را با خود دارند مسؤل هستند...
ادامه دارد